نسخه Pdf

دستانم مثل گازانبر عمل می‌كند

گفت‌وگو با جیب‌بر حرفه‌ای

دستانم مثل گازانبر عمل می‌كند

اعتیادش آنقدر شدید است كه به‌سختی می‌تواند حرف بزند. چند كلمه‌ای را می‌گوید و سكوت می‌كند و دوباره شروع به صحبت می‌كند. البته جملات جدیدش هیچ ربطی به جملات قبلی ندارد. سابقه‌دار است. این بار به اتهام جیب‌بری و كیف‌زنی بازداشت شده است. مرد جوان در گفت‌وگویی با تپش از سرقت هایش و شگردش می‌گوید.

چند وقت است سرقت می‌كنی؟
سه یا چهار ماه. حسابش از دستم دررفته. باید ببینم كی از زندان آزاد شدم، چند روز بعدش سرقت‌ها را شروع كردم.
چرا؟
پول، حلاّل تمام مشكلات است. فكر كردید دوست دارم این همه استرس به خودم وارد كنم؟ دست هایم را نگاه كنید، بیماری گال گرفته‌ام. به خاطر چی؟ به خاطر بی‌پولی. شرمنده خانواده‌ام هستم و از طرفی باید رد مال شكات قبلی‌ام را هم بدهم.
قبلا به چه اتهامی بازداشت شده بودی؟
مواد مخدر، حمل و نگهداری و مصرف. سرقت هم بود.
این دفعه به چه جرمی بازداشت شدی؟
سرقت، بهتر است بگویم جیب‌بری.
جیب‌بری را كجا انجام می‌دادی؟
اسمش روی خودش است، داخل اتوبوس‌ها. بیشتر سوژه‌هایم خانم‌ها بودند. داخل كیف خانم‌ها وسایل باارزش پیدا می‌شود. آنها كل پول‌هایشان را داخل كیفشان حمل می‌كنند، درست برعكس آقایان.
تو كه آقا هستی، چطوری در قسمت خانم‌ها سوار می‌شدی؟
وقتی شلوغ باشد، می‌شود. تصور كنید زمانی كه اتوبوس پر از مسافر می‌شود و از این شلوغی استفاده می‌كردم و چون فاصله بین خانم‌ها تنها یك میله آهنی است كار سختی نیست.
و این‌طوری سرقت را انجام می‌دادی؟
بله. جای شلوغ خیلی راحت می‌شود سرقت كرد. یك‌بار باید امتحان كرد تا متوجه شوید كه من چه می‌گویم.
چه ساعت‌هایی برای جیب‌بری انتخاب می‌كردی؟
عصرها بهترین زمان برای جیب‌بری است.
چرا عصرها؟
چون شلوغ است. كار ما تنها به
 یك چیز نیاز دارد و آن هم شلوغی است. بنابراین باید جای شلوغ و ساعت شلوغی را انتخاب كرد، باقی‌اش 
خود به خود جور می‌شود. البته این را هم بگویم باید تخصص در جیب‌بری داشته باشی وگرنه یا گیر می‌افتی یا هیچ چیزی گیرت نمی‌آید.
تخصص؟ چطور باید به‌دست آورد؟
تمرین می‌خواهد. این‌كه بتوانی دستت را داخل یك كیف و جیب بكنی و بتوانی كیف پول، گوشی تلفن و... را از داخل آن بیرون بیاوری نیاز به دست ماهری دارد كه مثل گازانبر عمل كند.
با وسایل سرقتی چه می‌كردی؟
پول‌ها را برمی‌داشتم و گوشی‌ها را هم می‌فروختم.
به چه قیمتی گوشی‌ها را می‌فروختی؟
من در ازای مواد مخدر گوشی را به مالخر می‌دادم. برای همین هیچ‌وقت پولی دریافت نكرده‌ام و نمی‌توانم قیمت درست و حسابی به شما بدهم.
چقدر مواد مخدر در ازای هر گوشی گیرت می‌آمد؟
این را هم نمی‌توانم دقیق بگویم. اول این‌كه بسته به نوع و مدل گوشی‌ها قیمت‌ها متفاوت است. اما 
روی هم رفته آنقدر گیرم می‌آمد كه
 چهار یا پنج روزی مشكل مصرف مواد مخدرم را حل کند.
روزی چقدر پول از این جیب‌بری‌ها گیرت می‌آمد؟
زیاد نبود. صد تا 150 هزار تومان. 
با این پول چه می‌كردی؟
آخه صد تا 150 هزار تومان پولی هست كه این سؤال را از من می‌پرسید؟ باور كنید خرج یك روز من و خانواده‌ام نمی‌شود.
به بازداشت فكر نمی‌كردی؟
من سابقه‌دار هستم، معلوم است كه احتمال دستگیری‌ام زیاد است. وقتی به جایی كه من هستم، می‌رسی فقط به تعداد سرقت‌ها قبل از دستگیری فكر می‌كنی. آنقدر سرقت می‌كنی تا دستگیر شوی. حالا اگر زرنگ باشی دیرتر دستگیر می‌شوی.