«بیتفاوتی» آسیبها را تشدید میکند
میرحامد خانی / حقوقدان
بین صدمات عمدی و غیرعمدی پزشكی باید تفكیك قائل شویم. برای صدمات عمدی علاوه بر تعیین دیه، معمولا مجازات دیگری مانند حبس، شلاق یا جزای نقدی نیز برای مرتكب در نظرگرفته میشود. در مورد صدمات غیرعمدی، قانونگذار، فقط دیه درنظر گرفته است، زیرا مرتكب در مورد اینكه قصور پزشكی رخ دهد، هیچ سوءنیتی نداشته است.
فقط در یك مورد صدمه غیرعمدی، در صورتیكه منجر به فوت فرد شود، طبق ماده 616 قانون تعزیرات برای مرتكب یك تا سهسال حبس درنظر گرفته میشود.
برای پزشكان نیز حكم حبس صادر و حتی اجرا هم شده است، اما برای اینكه ریسك اعمال جراحی از پزشك و كادر درمانی گرفته نشود، در موارد معمول، حتی در موارد منجر به فوت، قانونگذار پزشك را محكوم به تحمل حبس نمیكند. به نظر من، اگر فردی در جریان اعمال جراحی زیبایی با ریسك خیلی پایین فوت شود، برای پزشك باید حبس در نظر گرفته شود، اما در مورد جراحیهای با ریسك زیاد مانند جراحی قلب باز، مغز و اعصاب، تومورهای سرطانی و افرادی با سن بالا، باید به مورد توجه سپس حكم صادر كرد. مثلا انجام جراحی روی فردی 80 ساله، همراه با ریسك زیاد بوده و پزشك این ریسك را پذیرفته است. درخصوص بحث دندانپزشكی و اتفاقی كه برای آن دو كودك اراكی افتاد، باید بگویم ریسك فوت در جریان انجام اعمال دندانپزشكی آنقدر پایین است كه اگر فردی فوت كند، اصلا قابل پذیرش نیست. بحث دیگر درخصوص قصور پزشكی، میزان احساساتی است كه مردم از خود نشان میدهند. طبعا واكنش آنها زمانیكه عزیز خود را در حادثه پزشكی از دست میدهند بسیار شدیدتر از زمانی است كه ضربهای مالی به آنها وارد میشود. از سوی دیگر مشاهده بیتفاوتی در بعضی از كادرهای درمان، احساسات این افراد را بهشدت جریحهدار میكند. البته باید به حجم مراجعات مردمی به مراكز درمانی نیز توجه كرد كه روی عملكرد كادر درمان تاثیر میگذارد. برای مثال ما بیمارستانی را در تهران بررسی كردیم و متوجه شدیم تنها در شش ماه، 49 هزار نفر به اورژانس و 79هزار نفر به درمانگاهها مراجعه كرده بودند. با تمام اینها، ضربه ناشی از مرگ عزیز برای مردم آنقدر شدید است كه اگر شاهد بیتفاوتی و همدردی نكردن كادر درمان باشند، بیشتر آسیب میبینند. اغلب شكایات از پزشكان و كادر درمان بابت همین درك نكردن، اتفاق افتاده است كه موضوع مرگ یا نقص عضو را خیلی عادی جلوه دادهاند و از طرف دیگر، برای آن خانواده، ریسك عمل جراحی تبیین نشده است كه این موضوع و همدردی نكردن باعث بروز واكنش در میان خانوادههای درگیر قصور پزشكی میشود.
فقط در یك مورد صدمه غیرعمدی، در صورتیكه منجر به فوت فرد شود، طبق ماده 616 قانون تعزیرات برای مرتكب یك تا سهسال حبس درنظر گرفته میشود.
برای پزشكان نیز حكم حبس صادر و حتی اجرا هم شده است، اما برای اینكه ریسك اعمال جراحی از پزشك و كادر درمانی گرفته نشود، در موارد معمول، حتی در موارد منجر به فوت، قانونگذار پزشك را محكوم به تحمل حبس نمیكند. به نظر من، اگر فردی در جریان اعمال جراحی زیبایی با ریسك خیلی پایین فوت شود، برای پزشك باید حبس در نظر گرفته شود، اما در مورد جراحیهای با ریسك زیاد مانند جراحی قلب باز، مغز و اعصاب، تومورهای سرطانی و افرادی با سن بالا، باید به مورد توجه سپس حكم صادر كرد. مثلا انجام جراحی روی فردی 80 ساله، همراه با ریسك زیاد بوده و پزشك این ریسك را پذیرفته است. درخصوص بحث دندانپزشكی و اتفاقی كه برای آن دو كودك اراكی افتاد، باید بگویم ریسك فوت در جریان انجام اعمال دندانپزشكی آنقدر پایین است كه اگر فردی فوت كند، اصلا قابل پذیرش نیست. بحث دیگر درخصوص قصور پزشكی، میزان احساساتی است كه مردم از خود نشان میدهند. طبعا واكنش آنها زمانیكه عزیز خود را در حادثه پزشكی از دست میدهند بسیار شدیدتر از زمانی است كه ضربهای مالی به آنها وارد میشود. از سوی دیگر مشاهده بیتفاوتی در بعضی از كادرهای درمان، احساسات این افراد را بهشدت جریحهدار میكند. البته باید به حجم مراجعات مردمی به مراكز درمانی نیز توجه كرد كه روی عملكرد كادر درمان تاثیر میگذارد. برای مثال ما بیمارستانی را در تهران بررسی كردیم و متوجه شدیم تنها در شش ماه، 49 هزار نفر به اورژانس و 79هزار نفر به درمانگاهها مراجعه كرده بودند. با تمام اینها، ضربه ناشی از مرگ عزیز برای مردم آنقدر شدید است كه اگر شاهد بیتفاوتی و همدردی نكردن كادر درمان باشند، بیشتر آسیب میبینند. اغلب شكایات از پزشكان و كادر درمان بابت همین درك نكردن، اتفاق افتاده است كه موضوع مرگ یا نقص عضو را خیلی عادی جلوه دادهاند و از طرف دیگر، برای آن خانواده، ریسك عمل جراحی تبیین نشده است كه این موضوع و همدردی نكردن باعث بروز واكنش در میان خانوادههای درگیر قصور پزشكی میشود.