مهمترین چالشهای ساخت سریالهای تاریخی قهرمانمحور چیست؟
جــاده پر پیچ و خم تــاریخ
یكی از پرطرفدارترین گونههای سریال و فیلمهای سینمایی در تمام دنیا، آثار قهرمانمحوری است كه فضای تاریخی دارد. برای مثال همین چند وقت قبل موسسه آمازون اولین سریالش با نام گذرگاه كارنیوال را توزیع كرد. این سریال قهرمانمحور كه گونه تخیلی هم دارد، در بستر تاریخ و فضایی شبیه به قرن 18 انگستان رقم میخورد. ورود آمازون به اینگونه و ساخته شدن آثار مشابهی در سراسر جهان نشان میدهد آثار قهرمانمحور با گونه تاریخی مخاطبان بسیاری دارد. البته در ایران برخلاف سایر كشورهای جهان، گونه اجتماعی بیشتر از سایر گونهها سردر سینماها و كنداكتور تلویزیون را اشغال كرده است؛ اشكال از كجاست؟ اینكه چرا در روزگار حكومت ابرقهرمانها بر زندگی مردم تمام دنیا، در ایران حتی قهرمانمحوری هم در سینما و تلویزیون مهجور است. چرا كسی سراغ قصههای تاریخی نمیرود؟ آن هم در شرایطی كه سریالهایی مانند مختار، هزاردستان، كوچك جنگلی و... مخاطبان زیادی داشتند و هنوز هم از بازپخش آنها استقبال میشود. احتمالا مهمترین دلیل كمرنگ شدن آثار تاریخی با گونه قهرمانهای ملی و مذهبی چالشهای مختلفی است كه ساخت این آثار برای سازندگان را پیچیده میكند. برای مثال یك فیلم یا سریال قهرمانمحور براساس زندگی قهرمانهای ملی و میهنی ایران در مقایسه با یك فیلم اجتماعی هزینهای بیش از ده برابری دارد و این هزینهها در تولید سریال هركدام ضریبی چندبرابری میگیرد. در این گزارش میخواهیم چالشهای ساخت این آثار را با هم مرور كنیم.
فاطمه بکایی
اولین مساله در ساخت اثر تاریخی تامین محل
مورد نیاز و منطبق با برهه زمانی مربوط به قصه است. پیش از این تلویزیون برای ساخت سریالهای الف ویژه تاریخی مجبور به ساخت شهركها سینمایی مختلف با هزینههای سرسامآور شده است. اولینبار مرحوم علی حاتمی شهرك سینمایی غزالی را برای ساخت محلهای فیلمبرداری مربوط به دهه 20 ساخت؛ بعد از آن بخشهای دیگر این شهرك سینمایی هر بار برای یكی از مجموعههای تلویزیونی ساخته شد. از طرحهای قرآنی مریم مقدس گرفته تا مدارصفر درجه، هر بار برای تامین محل فیلمبرداری مورد نیاز، بخش جدیدی از این شهرك ساخته شده است. طرحهای جدیدی هم كه به مساحت بیشتری نیاز داشتند هركدام مجبور به ساخت شهركهای جدید شدهاند. طرح یوسف پیامبر و مختارنامه از همین موارد است كه هركدام شهرك سینمایی مخصوص به خود را دارد. هزینههای ساخت این شهركها بسیار بالاست و جدای از آن، زمان بیشتر و گروه بزرگتری را هم با خود درگیر میكند. حالا این دردسرها برای تامین محل فیلمبرداری را با طرحهای اجتماعی مقایسه كنید كه برخی از آنها میتواند در فضایی به مساحت 200 متر، آن هم با كمترین دردسر طراحی صحنه تولید شود.
پژوهشهای طولانی و پرهزینه
مورد دیگری كه در پروسه تولید آثار تاریخی با رویكرد قهرمانمحوری، هزینه و سختی فراوانی ایجاد میكند؛ بخش پژوهشی این آثار است كه باید بهصورت دقیق و كارشناسانه انجام شود. بخش پژوهش آثار تاریخی گاهی تا پنج سال هم به طول میانجامد كه مستلزم صرف هزینههای اضافی است و جدای از آن زحمت زیادی را هم متوجه سازندگان اثر میكند؛ این در حالی است كه برای طرحهای اجتماعی نهایت پژوهشهای صورت گرفته مربوط به بخش پیشتولید است كه غالبا به كمك مشاورهای مربوط انجام میشود.
طراحی صحنه و لباس
با صرف هزینههای چند میلیونی
مساله مهم دیگر در طرحهای تاریخی، وسایل صحنه مربوط به صحنــه و پوشش هنرپیشههــاست.
در این طرحها جزئیات پوشش و صحنه حتی در كماهمیتترین نقشها و سكانسها هم مستلزم صرف هزینههای هنگفت است. بهطور مثال پوشش هنرمندان در طرهای تاریخی غالبا دستدوز و وسایل صحنه هم ناموجود در بازار است و این یعنی صرف هزینههای كلان برای تولید این ملزومات كه طبعا در فیلم و سریالهای اجتماعی این هزینهها به این میزان وجود ندارد.
ریسك تولید و مواجهه با انتقادها
در خشكسالی تولید فیلم و سریالهای تاریخی كه بخواهند قهرمانهای ملی - میهنی را به تصویر بكشند؛ پذیرش مسؤولیت تولید اینگونه یكی از پرریسكترین انتخابها در سینمای ایران است. علت پرریسك بودن انتخاب گونه تاریخی، كم بودن تعداد تــولیدات در این زمینـــه و به تبع آن زیرذرهبینرفتن اثر تولید شده است. از سوی دیگر تولید اثری با هزینههایی بسیار بالاتر از تولیدات دیگر، مسؤولیت بیشتری ایجاد كرده و اگر اشكالی در خروجی وجود داشته باشد، بیشتر از حد معمول مورد هجمه قرار میگیرد.
شوالیههای انگشتشمار
ساخت آثار تاریخی
نكته پایانی و البته مهمترین آن كه سازمان صداوسیما هم به آن توجه ویژهای دارد؛ كم بودن تعداد فیلمسازهای توانمند در عرصه ساخت آثار تاریخی و قهرمانمحور است. در حال حاضر تعداد كارگردانهای توانمند برای نگارش قصههایی دراماتیك از قلب حوادث زندگی قهرمانهای تاریخی ایران و ساخت آن به بهترین شكل ممكن از تعداد انگشتان یكدست هم كمتر است. اگر دقت كنید اكثر آثار باكیفیت و جذاب اینگونه هم توسط افراد محدودی مانند داوود میرباقری، حسن فتحی و... ساخته میشود.
كم بودن تعداد تولیدكنندهها را وقتی بگذاریم كنار هزینههای نجومی ساخت آثار تاریخی و البته زمان و انرژی فراوانی كه ساخت این آثار میطلبد، طبیعی است كه تعداد آثار اینچنینی در سینما و بهویژه تلویزیون ایران كم باشد.
باید سازوكار مناسبی برای كاهش هزینههای تولید اینگونه آثار بهواسطه راهاندازی كسب وكارهای داخلی در سازمان صداوسیما برای تامین نیازهای فنی این قبیل تولیدات و نگهداری استاندارد از شهركها و لوازم صحنه آثار تولید شده، ایجاد شود. همچنین توجه به تربیت نیروهای توانمند برای تولید آثار
تراز اول در این زمینه هم اقدام ضروری دیگری است كه باید مورد توجه قرار گیرد.