سوگلی پاییز

سوگلی پاییز


بعد از اولین بارش باران پاییزی، خاله سوگلی به همراه دخترها و عروس‌هایش راهی جنگل‌های بلوط شهركرد می‌شود. در مناطق روستایی بازفت، هر خانواده‌ای صاحب بخشی از جنگل است تا بتواند بلوط‌های همان قسمت را برای مصارفی مثل خوراك دام، خوراك انسان و فروش بچیند. سوگلی در بین جنگل برای فرزندانش آواز می‌خواند و بلوط جمع می‌كند. زنان جوان‌تر بالای درخت رفته و چوب درخت را تكان می‌دهند. دختران نوجوان در اطراف درخت با پرتاب سنگ به درخت در كار برداشت بلوط همكاری می‌كنند. در شب‌های بلند پاییزی خانواده با بلوط كبابی و نقل خاطرات شب را می‌گذرانند.