اگرچه دونالد ترامپ و چند سناتور همراه همیشگی وی مانند تد کروز و تام کاتن سعی دارند اوضاع جاری در کاخ سفید و کنگره آمریکا را حداقل تا حدودی طبیعی جلوه دهند، اما سطح هشدارهای مخابره شده به دولت ترامپ، آن هم از سوی برخی سناتورها، استراتژیست‌ها، تحلیلگران و رسانه‌های آمریکایی نشان از بحران بزرگی است که واشنگتن در پی به شهادت رساندن سردار سپهبد قاسم سلیمانی وارد آن شده است. شهادت این سردار رشید اسلام، از دیروز به مبدا و مصدر منازعات امنیتی و منطقه‌ای تازه‌ای در حوزه سیاست داخلی و خارجی آمریکا تبدیل شده است. در این میان، صریح‌ترین موضعگیری‌ها، از سوی نامزدهای رقیب ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری بیان شده است.
جو بایدن، اصلی‌ترین نامزد رقیب ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آینده، بیانیه دولت آمریکا در توجیه عملیات تروریستی اخیر
 کاخ سفید در بغداد را این گونه به نقد کشیده است: هیچ کدام از این اقدامات این واقعیت که این اقدام، اقدام تنش‌زای بزرگی بوده است را خنثی نمی‌کند. بیانیه دولت آمریکا مطرح می‌کند هدف آن جلوگیری از حملات آینده از سوی ایران است، اما این اقدام به احتمال زیاد تأثیر معکوس خواهد داشت. رئیس جمهور ترامپ یک کبریت را به بشکه باروت انداخت.
برنی سندرز، سناتور دموکرات آمریکایی و یکی دیگر از نامزدهای رقیب ترامپ در انتخابات آتی نیز نسبت به اقدام اخیر دولت ترامپ واکنش نشان داده و بیان کرده است: این اقدام ارتش ایالات متحده آمریکا، تشدید کننده اوضاع بحرانی موجود است. این اقدام خطرناک، آمریکا را به جنگ فاجعه بار دیگری در منطقه غرب آسیا نزدیک می‌کند.
فراتر از بایدن و سندرز، بسیاری دیگر از سیاستمداران آمریکایی، از اقدام دولت ترامپ در به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی انتقاد و از آن تحت عنوان اقدامی خطرناک برای امنیت ملی ایالات متحده یاد کرده‌اند. با این حال شاید بتوان هشدار استفان والت، نظریه پرداز برجسته آمریکایی در حوزه روابط بین‌الملل را مهم‌ترین هشدار به کاخ سفید دانست. والت در این خصوص معتقد است: تصور کنید اگر یکی از دشمنان ما یکی از اعضای ستاد مشترک ارتش آمریکا، قائم‌مقام وزیر خارجه یا مدیر اطلاعات ملی ما را ترور می‌کرد، چطور واکنش نشان می‌دادیم؟ آیا این هوشمندانه است که هنجارهای نکشتن مقام‌های خارجی را بیش از این تضعیف کنیم؟
فراتر از آن، بر خلاف چند سناتور جمهوریخواه، بیشتر سناتورهای آمریکایی و حتی رسانه های وابسته به این جریان سیاسی ترجیح داده اند با تلفیقی از سکوت و التهاب شرایط پیش رو را دنبال کنند. همین مسأله به وضوح نشان می‌دهد حتی بسیاری از طرفداران ترامپ، نسبت به واکنش جمهوری اسلامی ایران در قبال شهادت سردار سلیمانی نگران و هراسان هستند. بدون شک این هراس و نگرانی، لحظه به لحظه در اردوگاه هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در ایالات متحده آمریکا تقویت و تشدید خواهد شد. بیشتر کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی حوزه غرب آسیا بر این باورند که در صورت بروز هرگونه منازعه‌ای میان ایالات متحده و ایران، واشنگتن بازنده قطعی این منازعه خواهد بود، چنانچه طی سال‌های اخیر نیز نتوانست اقدامی در راستای تضعیف جبهه مقاومت در منطقه صورت دهد. فراتر از آن، برخی رسانه‌های آمریکایی طی 24 ساعت اخیر هشدار داده‌اند دامنه واکنش ایران نسبت به اقدام تروریستی آمریکا در بغداد و شهادت سردار سلیمانی ،منحصر و محدود به غرب آسیا نخواهد شد و دامنه دربرگیری آن گسترده خواهد بود. 
آژیر قرمز در لانه شیطان به صدا در آمده است. شاید بتوان عمق نگرانی مقامات آمریکایی را از مواضع اخیر کریس مورفی، سناتور آمریکایی استنباط کرد : سلیمانی دشمن ایالات متحده بود، در این شکی نیست. سوال اینجاست آیا آمریکا بدون مجوز کنگره، دومین فرد قدرتمند در ایران را ترور و به صورت دانسته یک جنگ منطقه‌ای بالقوه را آغاز کرده است. توجیه ارائه‌شده برای این ترور، جلوگیری از حملات آتی ایرانی‌ها بوده است. یک دلیل که ما عموماً مقام‌های سیاسی خارجی را ترور نمی‌کنیم این باور است که چنین اقدامی باعث کشته شدن آمریکایی‌های بیشتری می‌شود نه آمریکایی‌های کمتر. این مسأله باید باعث نگرانی واقعی، مبرم و عمیق ما باشد.