چرا شاهنامه نمیخوانیم؟ چرا باید شاهنامه بخوانیم؟
نفیسهسادات موسوی شاعر
همانطور كه همه ما میدانیم دماوند بلندترین قله ایران است، ولی بیشتر ما برنامهای برای صعود به آن نداریم، درباره شاهنامه هم همینطور هستیم. كتابی كه مایه مباهات فرهنگ ایرانی در ادبیات جهان است و بین خود ایرانیها غریب افتاده است. البته حجیم بودن شاهنامه (حدود ۶۰ هزار بیت) و ناصبور بودن مخاطب امروز را هم نمیتوان نادیده گرفت.
از سویی هر كدام از ما وظیفه داریم نسل بعد از خود را با فرهنگ و تاریخ و اسطورهها و افسانهها و داستانهای ایران آشنا كنیم تا حس وطن دوستی در آنها تقویت شود و شاهنامه فردوسی بیشك بهترین نمونه دربردارنده همه این موارد است. از طرفی زبان فارسی برگ برنده شاهنامه است. شاهنامه را فردوسی هزار سال پیش نوشته است، اما داستانهایش پیشینه دورتری دارد. با این حال زبان فردوسی در شاهنامه، زبانی روان و به دور از پیچیدگی است كه از زبانی كه امروز در گفتوگوها میان مردم به كار میرود زیاد دور نیست. بیشتر بیتهای شاهنامه را هم جملات خبری ساده تشكیل میدهند. شاید به همین دلیل است كه دكتر كزازی در كتاب مازهای راز گفته است: «با اینكه هزار سال از سروده شدن شاهنامه میگذرد زبان شاهنامه را میتوان زبان روزگار ما شمرد.»
با خواندن شاهنامه سخن گفتن و نوشتن ما بهتر میشود و شاهنامهخوانی موجب یادگیری بهتر زبان فارسی است. درست است كه ما فارسی حرف میزنیم، اما باید بپذیریم فارسیمان زیاد خوب نیست. نثرمان پریشان و گرفتار پراكندگی و پرگویی است. معنای بسیاری از واژگان را نمیدانیم و از توصیف رویدادها و روایتها ناتوانیم. شاهنامه بهعنوان الگوی جامع درستنویسی كمك شایانی به گفتار و نوشتارمان میكند. با مطالعه بیت به بیت شاهنامه، تعداد قابل توجهی كلمه مفید فارسی میآموزیم و توان زبانیمان بیشتر میشود. از آنجا كه زبان، خود ظرف اندیشه است، در ظرف بزرگتر بهتر هم میتوان اندیشید.
شاهنامه كارنامه دانش و خرد نیاكان ماست. راوی ریشهها و اسطورههای ماست. اثری است
فرهنگی - اخلاقی كه لبریز از پیام است. نبرد خیر و شر را در جایجای داستانهایش به تصویر میكشد و خواننده را به حمایت از خیر و مبارزه با شر در هر لباس و جایگاهی كه باشد، دعوت میكند. هم غرورآفرین و زیباست و هم عظمت و هیبتش، چشم و گوش و روح خواننده را پر میكند.
شاهنامه را باید بخوانیم چون كتابی با مضامین كاملا انسانی و فراتر از زمان و مكان است. شاهنامه روایت مردم دیروز نیست كه زیر غبار قرنها مكدر شده باشد، روایت رنج كشیدن انسان برای معنا بخشیدن به زندگی است. به عبارت سادهتر خواندن شاهنامه كم از نشستن سر كلاس انسان سازی ندارد. از این هفته در این ستون مروری بر نكاتی از قصههای این اثر بزرگ زبان فارسی خواهیم داشت.
از سویی هر كدام از ما وظیفه داریم نسل بعد از خود را با فرهنگ و تاریخ و اسطورهها و افسانهها و داستانهای ایران آشنا كنیم تا حس وطن دوستی در آنها تقویت شود و شاهنامه فردوسی بیشك بهترین نمونه دربردارنده همه این موارد است. از طرفی زبان فارسی برگ برنده شاهنامه است. شاهنامه را فردوسی هزار سال پیش نوشته است، اما داستانهایش پیشینه دورتری دارد. با این حال زبان فردوسی در شاهنامه، زبانی روان و به دور از پیچیدگی است كه از زبانی كه امروز در گفتوگوها میان مردم به كار میرود زیاد دور نیست. بیشتر بیتهای شاهنامه را هم جملات خبری ساده تشكیل میدهند. شاید به همین دلیل است كه دكتر كزازی در كتاب مازهای راز گفته است: «با اینكه هزار سال از سروده شدن شاهنامه میگذرد زبان شاهنامه را میتوان زبان روزگار ما شمرد.»
با خواندن شاهنامه سخن گفتن و نوشتن ما بهتر میشود و شاهنامهخوانی موجب یادگیری بهتر زبان فارسی است. درست است كه ما فارسی حرف میزنیم، اما باید بپذیریم فارسیمان زیاد خوب نیست. نثرمان پریشان و گرفتار پراكندگی و پرگویی است. معنای بسیاری از واژگان را نمیدانیم و از توصیف رویدادها و روایتها ناتوانیم. شاهنامه بهعنوان الگوی جامع درستنویسی كمك شایانی به گفتار و نوشتارمان میكند. با مطالعه بیت به بیت شاهنامه، تعداد قابل توجهی كلمه مفید فارسی میآموزیم و توان زبانیمان بیشتر میشود. از آنجا كه زبان، خود ظرف اندیشه است، در ظرف بزرگتر بهتر هم میتوان اندیشید.
شاهنامه كارنامه دانش و خرد نیاكان ماست. راوی ریشهها و اسطورههای ماست. اثری است
فرهنگی - اخلاقی كه لبریز از پیام است. نبرد خیر و شر را در جایجای داستانهایش به تصویر میكشد و خواننده را به حمایت از خیر و مبارزه با شر در هر لباس و جایگاهی كه باشد، دعوت میكند. هم غرورآفرین و زیباست و هم عظمت و هیبتش، چشم و گوش و روح خواننده را پر میكند.
شاهنامه را باید بخوانیم چون كتابی با مضامین كاملا انسانی و فراتر از زمان و مكان است. شاهنامه روایت مردم دیروز نیست كه زیر غبار قرنها مكدر شده باشد، روایت رنج كشیدن انسان برای معنا بخشیدن به زندگی است. به عبارت سادهتر خواندن شاهنامه كم از نشستن سر كلاس انسان سازی ندارد. از این هفته در این ستون مروری بر نكاتی از قصههای این اثر بزرگ زبان فارسی خواهیم داشت.