امیرخانی: اولین سحرم، جنگ بود
اولین سحری که همراه خانواده خوردم با جنگ تحمیلی همزمان شده بود. ساعاتی کنار هم مینشستیم که دیگر ممکن نیست آن ساعات را تجربه کنیم. از نظر من این فضا مملو از احساسات گذشته و خاطرات دلنشین و فراموش نشدنی است.
سراج در محلی بزرگ شده که ریشههای موسیقی در آن جریان داشته و من نیز قبل از نویسندگی دنبالهرو همان جریان بودم.
چندی پیش ویدئویی از یک آهو در ساحل غربی در ایالات متحده آمریکا دیدم. ذوق این حیوان از اولین تجربه خود از دیدن دریا مرا به یاد اولین تجربه دیدن فرزندم از دریا انداخت و پس از آن به گریه افتاده و با خودم گفتم که سالها قسمتی از حق این حیوان را گرفته بودیم و آنها نیز مخلوقات خدا هستند و حق دارند.