پروژه سعودی، بی‌بی‌سی را زمین‌گیر می‌کند

پروژه سعودی، بی‌بی‌سی را زمین‌گیر می‌کند

در کمپ رسانه‌های فارسی‌زبان معارض جمهوری اسلامی ایران کودتایی نرم رخ‌نمایی می‌کند. بستر این کودتا با بحران اقتصادی انگلیس و امریکا و تغییراتی در سیاست‌ها و روش‌های این دو فراهم شده است و شاید صاحبان این رسانه‌ها نیز خود پذیرای این کودتا شده‌اند. کودتایی که عربستان سعودی با سه رسانه آن را آغاز کرده و مشخص نیست به این سه رسانه ختم شود؛ ایران‌اینترنشنال، ام‌بی‌سی و ایندیپندنت فارسی. رهبری این کودتا با این کشور عربی است که می‌تواند هماهنگی‌هایی هم با طرف‌های غربی و عبری صورت گرفته باشد.
ایران‌اینترنشال می‌خواهد جایگاه بی‌بی‌سی فارسی را پر کند و مخاطب آن را به سوی خود بکشاند؛ افت تعداد اعضای کانال بی‌بی‌سی فارسی، افول برنامه آن و جابجایی نیروهایش به اینترنشنال شواهدی از این ماجراست که اوج می‌گیرد و در آتیه تشدید می‌شود.
ام‌بی‌سی فارسی نیز در آینده می‌خواهد بر جایگاه شبکه ماهواره‌ای من‌و‌تو بنشیند. اکنون در حال یارگیری و بسترسازی اولیه است تا به نقطه رقابت برسد. برنامه شبانگاهی بی‌بی‌سی فارسی برای شبکه ام‌بی‌سی فارسی در این راستا صورت گرفته؛ یا پارتنرهای بی‌بی‌سی فارسی از آن خواسته‌اند یا از رقابت قدیمی میان بی‌بی‌سی فارسی و من‌وتو سود برده‌اند تا ام‌بی‌سی فارسی را بالا بیاورد و ذهن مخاطبان را با آن آشنا کنند.
بستر این اقدام اگرچه با بحران اقتصادی امریکا و انگلیس و تغییر سیاست‌های آنان رقم خورده است اما نمی‌تواند دیگر عوامل رخ‌نمایی این کودتای نرم را نادیده گرفت. عواملی در هم پیچیده که چنین رخدادی را اجرایی می‌کند:
۱- امریکا بیشتر به جنگ رسانه‌ای بین‌المللی روی آورده و آنچنان به رسانه‌های فارسی‌زبان و عربی روی خوشی نشان نمی‌دهد؛ احساس می‌کند هزینه‌اش بیش از فایده‌اش است و بدون هزینه کردن، آنها مسیر او را تبلیغ و ترویج می‌کنند.
۲- انگلیس پس از جدایی از اتحادیه اروپا و تغییر سیاست اقتصادی‌اش نگاه خود را به رسانه‌های فارسی‌زبان تغییر داده و نمی‌خواهد بدون فایده شخصی، جاده صاف‌کن سیاست‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای امریکا، اسرائیل و عربستان باشد؛ قرار است تا آنجایی گام بردارد که به نفع سیاست‌های خود باشد یا هزینه آن را پیشتر از آنان گرفته باشد. از سوی دیگر صنعت رسانه‌داری‌اش هم نباید آسیب ببیند که با روش زردنگاری‌های جدید، رسانه‌های فارسی‌زبان معارض آنچنان به اصول حرفه‌ای وفادار نیستند و به صنعت رسانه‌ای بریتانیا ضربه می‌زنند.
۳- عربستان سعودی، با توجه به تجربه یمن به این باور رسیده که جنگ نظامی او با ایران برایش خطرناک، بسیار هزینه‌آور و پیروزی در آن غیرممکن است. پس جنگ نظامی را به جنگ رسانه‌ای تبدیل کرده و راهبرد تقویت تجزیه‌طلبی عربی را به استراتژی تقویت و همراه کردن همه‌جانبه تمامی اپوزیسیون ایران تغییر داده است. اکنون سعودی با هزینه مالی نامشخص و غیرمحدود و سیاست‌های باز [غیرمنظم] تلاش می‌کند در دوقطبی حامیان و مخالفان جمهوری اسلامی ایفای نقش کند و تمامی مخالفان کند، تند، سیاسی و تروریستی را زیر چتر خود بگیرد و هیچکدام را از خود نراند. در داخل ایران نیز دیده می‌شود که توانسته نفوذی مویرگی بیابد و نیز برخی چهره‌ها را به دام گفت‌وگو بکشاند. اکنون با توجه به رویکرد غرب، اپوزیسیون مانده و رانده تنها مامن خود را چتر عربستان سعودی می‌بینند و از سیاه‌تر شدن چهره خود ابایی ندارند.
در جنگ رسانه‌ای آتی باید عربستان را دید و اختلافات آن را با دیگر کشورها رصد و تحولات درون و برون سازمانی رسانه‌های مورد حمایت سعودی را ارزیابی کرد. این اتفاقات پر است از اشتباهات مکرر، اگر به دقت آن را مشاهده کنیم و نگذاریم تحلیل‌های کلان‌نگرانه، ما را از تحلیل‌های جزئی‌نگرانه دور کند؛ هر دو فوایدی دارد که غیرقابل چشم‌پوشی است.