ابرقدرتی به نام ساندیس
حسین شکیبراد / دبیر «نوجوانه»
اصولا آدمهایی که مام وطن به آنها وفا نکرده و قهرکرده و به آنسوی آبها سفرکردهاند، یا به پیشه خوانندگی روی آوردهاند یا در خط تولید ساندیس افتادهاند! نه تعجب نکنید. دلیل قاطعی وجود دارد. اگر این شبکههای (دلسوز!) خارجی را دنبال کنید میبینید میخواهند همه تلاششان را بکنند که مردم شریف ایران به جای رفتن در صفوف طولانی و خستهکننده ساندیس در روزهایی خاص مثل 13 آبان و 22 بهمن، به شرکتهای این قماش مراجعه کنند.
البته پدر یا بهتر بگویم صاحب این شبکهها با آن لباس راه راه قرمز و سفید و ستارههای روی سینهاش، سالی 200 میلیون دلار و بلکه بیشتر خرج این ماجرا میکند و معلوم نیست ما چقدر تشنه ساندیس هستیم که حاضریم در سرما و گرما، زیر بارش باران و برف، در شرایط سخت و خلاصه هرطور که شده خودمان را به خیابانها بکشانیم و همراه با نوشجان کردن این شربتهای میوهای، شعار هم سر بدهیم!
عجیبتر از تاریخهایی که اعلام شد، این جمعه آخر ماه رمضان است؛ چراکه زبان روزهایم و نمیشود ساندیس مذکور را همان وقت خورد و باید تا افطار صبر کنیم. اینجاست که سیستم فکری آن شبکههای دلسوز هنگ میکند که نکند علاوه بر ساندیس، پای رانی هلو یا حتی نوشابه انرژیزا هم در میان است که هر سال بر تعداد شرکتکنندگان این راهپیمایی اضافه میشود؟! اصلا چرا مردم بقیه کشورهای اسلامی و غیراسلامی در خیابانها میریزند؟ مگر ایران چقدر ساندیس برای توزیع دارد؟!آقایان کدخدا، که خودشان را مالک تمام جهان(منهای بخشی از خاورمیانه بهخصوص این مرز گربهای شکل مقتدر )میدانند، اعصابشان به هم ریخته که این همه پولی که خرج میکنند چرا جواب نمیدهد. اصلا تصمیم گرفتهاند به جای سرمایهگذاری روی انرژی هستهای بیایند پای تحریم مواد اولیه ساندیس.
حضور ما به عنوان اولین تولید کننده خرما و زعفران در جهان، جایگاهمان میان کشورهایی که ماهواره به فضا فرستادهاند، قدرت ما در جهان ورزش بهخصوص کشتی و وزنهبرداری و این چند وقت اخیر، والیبال، هیچ کدام دیگر مهم نیستند. ما ابرقدرت هستیم، نشان به آن نشان که آمریکا و انگلیس و فرانسه و آن رژیم اشغالگر، همه فکر و ذکرشان شده«ما»؛ ولی خودشان فکر میکنند همه اینها زیر سر ساندیس است. نمیخواهند قدرت ایمان ما را باور کنند.
البته پدر یا بهتر بگویم صاحب این شبکهها با آن لباس راه راه قرمز و سفید و ستارههای روی سینهاش، سالی 200 میلیون دلار و بلکه بیشتر خرج این ماجرا میکند و معلوم نیست ما چقدر تشنه ساندیس هستیم که حاضریم در سرما و گرما، زیر بارش باران و برف، در شرایط سخت و خلاصه هرطور که شده خودمان را به خیابانها بکشانیم و همراه با نوشجان کردن این شربتهای میوهای، شعار هم سر بدهیم!
عجیبتر از تاریخهایی که اعلام شد، این جمعه آخر ماه رمضان است؛ چراکه زبان روزهایم و نمیشود ساندیس مذکور را همان وقت خورد و باید تا افطار صبر کنیم. اینجاست که سیستم فکری آن شبکههای دلسوز هنگ میکند که نکند علاوه بر ساندیس، پای رانی هلو یا حتی نوشابه انرژیزا هم در میان است که هر سال بر تعداد شرکتکنندگان این راهپیمایی اضافه میشود؟! اصلا چرا مردم بقیه کشورهای اسلامی و غیراسلامی در خیابانها میریزند؟ مگر ایران چقدر ساندیس برای توزیع دارد؟!آقایان کدخدا، که خودشان را مالک تمام جهان(منهای بخشی از خاورمیانه بهخصوص این مرز گربهای شکل مقتدر )میدانند، اعصابشان به هم ریخته که این همه پولی که خرج میکنند چرا جواب نمیدهد. اصلا تصمیم گرفتهاند به جای سرمایهگذاری روی انرژی هستهای بیایند پای تحریم مواد اولیه ساندیس.
حضور ما به عنوان اولین تولید کننده خرما و زعفران در جهان، جایگاهمان میان کشورهایی که ماهواره به فضا فرستادهاند، قدرت ما در جهان ورزش بهخصوص کشتی و وزنهبرداری و این چند وقت اخیر، والیبال، هیچ کدام دیگر مهم نیستند. ما ابرقدرت هستیم، نشان به آن نشان که آمریکا و انگلیس و فرانسه و آن رژیم اشغالگر، همه فکر و ذکرشان شده«ما»؛ ولی خودشان فکر میکنند همه اینها زیر سر ساندیس است. نمیخواهند قدرت ایمان ما را باور کنند.