پخش «کرگدن» در شبکه نمایش خانگی تمام شد
5 ماجراجو
سریال کرگدن بهتازگی پس از 26قسمت به پایان رسید و تکلیف پنج شخصیتی که حروف اول اسمهایشان، نام مجموعه را شکل دادهبود یعنی کاظم، رها، گیسو، دانیال و نوید کمی تا قسمتی مشخص شد. با وجود اینکه روی جلد و در شناسنامه قسمت پایانی که تصویری از پانتهآ پناهیها نقش بسته، عنوانشده «پایان فصل اول»، اما کیارش اسدیزاده، کارگردان سریال با انتشار ویدئویی اعلام کرد که کرگدن، دستکم از طرف او دنباله و ادامهای نخواهد داشت و سریال در قسمت بیستوششم به پایان میرسد، اما وقتی با قسمت آخر سریال مواجه میشویم، خبری از تعیین تکلیف صددرصدی برخی شخصیتها نیست و میتوان ادامهای را هم برای قصه متصور شد. به بهانه پایان کرگدن، نگاهی داریم به نکات مثبت و منفی این سریال.
چالش آدرنالین
پنج جوان به خاطر مهارتهای جداگانهای که در موتورسواری، پارکور، آفرود، نفسگیری در آب و مشتزنی دارند، در چالش آدرنالین شرکت میکنند. اما به مرور درمییابیم که ونوشه عظیمی(پانتهآ پناهیها) که رئیس شرکت دهکده (برگزارکننده این چالش) است، بهعنوان مافیای دارو فعالیت میکند و برای رسیدن به هدفش از هیچچیزی حتی بهبازیگرفتن جان شرکتکنندگان چالش ابایی ندارد. شاید جذابیت اولیه کرگدن در پرداخت و شکل نسبتا تازه آن باشد، یعنی علی اصغری و مهرداد کوروشنیا به عنوان نویسندگان فیلمنامه، برای روایت موضوع قاچاق دارو که میتوانست ساده و بدون پیچیدگی یا عصاقورتداده باشد، شیوه جذاب، ماجراجویانه، هیجانانگیز و جوانپسند را انتخاب کردند و به قصهگویی متنوع و پرجزئیاتی رسیدند. سازندگان مجموعه با توجه به ذائقه ارتقایافته مخاطبان جوان علاقهمند به فیلم و سریال در پی تماشای نمونههای خوب و موفق جهانی، رنگ و لعاب خوبی به روایتشان بخشیدند. انتخاب یک چالش ورزشی و رقابتی مهیج، فارغ از جذابیتهای ظاهری و کمک به فرم و ضربآهنگ مناسب، واجد پیچیدگیهایی برای روایت تودرتو هم هست.
روند نزولی
سریال کرگدن شروع خوب و نفسگیری داشت و برعکس غالب سریالهای شبکه نمایش خانگی که قصه لاغر و ضعیفی دارند، اتفاقا پر از ایده و قصه و ماجراهای مختلف بود، اما هرچقدر از مجموعه گذشت، کیفیت داستان افت کرد و با ضعفهای بیشتری روبهرو شدیم. روند سریال در ادامه بهقدری تنزل پیدا کرد که حتی برخی ویژگیهای مثبت قسمتهای اولیه نیز لوث شد و میشد به چشم ضعف به آنها نگاه کرد. مراسم عروسی در قسمت آخر کرگدن با وجود اینکه میتوانست محملی برای ماجراهای جذاب باشد، به پاشنهآشیل سریال تبدیل شد. در ناکامی شخصیتهایی چون نازنین و دانیال برای انتقام تا خطابه نچسب ونوشه و آن برف بیهوده و تصنعی که نه بر سر حاضران مینشیند و نه سردشان میکند. همچنین با مامور زبده و کارکشتهای طرفیم (مهران ارک یا مارک با بازی کاظم سیاحی) که مدتها یک جفت کفش را بهپاکرده و نمیدانسته که یک چیپ در کفیِ آن جاساز شده است و تازه با پیامک دقیقه نودی نوید (مصطفی زمانی) شستش یا به عبارت بهتر کف پایش خبردار میشود!
روایت قصه در فضای عموما شیک و لاکچری به سیاق اغلب سریالهای شبکه نمایش خانگی، روابط آزاد و «رها»، بیاحترامی به پدر و مادر و روابط سرد و عموما بیعاطفه جاری میان آنها و فرزندان، انتخاب نامناسب برخی بازیگران حتی در میان نقشهای تقریبا اصلی و بازی بد آنها و ... برخی دیگر از نقدهای وارده به سریال کرگدن است. ضمن اینکه از حاشیه پایانی سریال هم نباید گذشت که نشان از اختلاف کارگردان و تهیهکننده دارد و ظاهرا نظر این دو برای ادامه سریال با یکدیگر همسو نیست. از این دست حاشیهها و اختلافات هم کموبیش در سریالهای شبکه نمایش خانگی شایع است.
چالش آدرنالین
پنج جوان به خاطر مهارتهای جداگانهای که در موتورسواری، پارکور، آفرود، نفسگیری در آب و مشتزنی دارند، در چالش آدرنالین شرکت میکنند. اما به مرور درمییابیم که ونوشه عظیمی(پانتهآ پناهیها) که رئیس شرکت دهکده (برگزارکننده این چالش) است، بهعنوان مافیای دارو فعالیت میکند و برای رسیدن به هدفش از هیچچیزی حتی بهبازیگرفتن جان شرکتکنندگان چالش ابایی ندارد. شاید جذابیت اولیه کرگدن در پرداخت و شکل نسبتا تازه آن باشد، یعنی علی اصغری و مهرداد کوروشنیا به عنوان نویسندگان فیلمنامه، برای روایت موضوع قاچاق دارو که میتوانست ساده و بدون پیچیدگی یا عصاقورتداده باشد، شیوه جذاب، ماجراجویانه، هیجانانگیز و جوانپسند را انتخاب کردند و به قصهگویی متنوع و پرجزئیاتی رسیدند. سازندگان مجموعه با توجه به ذائقه ارتقایافته مخاطبان جوان علاقهمند به فیلم و سریال در پی تماشای نمونههای خوب و موفق جهانی، رنگ و لعاب خوبی به روایتشان بخشیدند. انتخاب یک چالش ورزشی و رقابتی مهیج، فارغ از جذابیتهای ظاهری و کمک به فرم و ضربآهنگ مناسب، واجد پیچیدگیهایی برای روایت تودرتو هم هست.
روند نزولی
سریال کرگدن شروع خوب و نفسگیری داشت و برعکس غالب سریالهای شبکه نمایش خانگی که قصه لاغر و ضعیفی دارند، اتفاقا پر از ایده و قصه و ماجراهای مختلف بود، اما هرچقدر از مجموعه گذشت، کیفیت داستان افت کرد و با ضعفهای بیشتری روبهرو شدیم. روند سریال در ادامه بهقدری تنزل پیدا کرد که حتی برخی ویژگیهای مثبت قسمتهای اولیه نیز لوث شد و میشد به چشم ضعف به آنها نگاه کرد. مراسم عروسی در قسمت آخر کرگدن با وجود اینکه میتوانست محملی برای ماجراهای جذاب باشد، به پاشنهآشیل سریال تبدیل شد. در ناکامی شخصیتهایی چون نازنین و دانیال برای انتقام تا خطابه نچسب ونوشه و آن برف بیهوده و تصنعی که نه بر سر حاضران مینشیند و نه سردشان میکند. همچنین با مامور زبده و کارکشتهای طرفیم (مهران ارک یا مارک با بازی کاظم سیاحی) که مدتها یک جفت کفش را بهپاکرده و نمیدانسته که یک چیپ در کفیِ آن جاساز شده است و تازه با پیامک دقیقه نودی نوید (مصطفی زمانی) شستش یا به عبارت بهتر کف پایش خبردار میشود!
روایت قصه در فضای عموما شیک و لاکچری به سیاق اغلب سریالهای شبکه نمایش خانگی، روابط آزاد و «رها»، بیاحترامی به پدر و مادر و روابط سرد و عموما بیعاطفه جاری میان آنها و فرزندان، انتخاب نامناسب برخی بازیگران حتی در میان نقشهای تقریبا اصلی و بازی بد آنها و ... برخی دیگر از نقدهای وارده به سریال کرگدن است. ضمن اینکه از حاشیه پایانی سریال هم نباید گذشت که نشان از اختلاف کارگردان و تهیهکننده دارد و ظاهرا نظر این دو برای ادامه سریال با یکدیگر همسو نیست. از این دست حاشیهها و اختلافات هم کموبیش در سریالهای شبکه نمایش خانگی شایع است.