گفتوگو با زهرهسادات هاشمی، گوینده و مجری باسابقه رادیو و تلویزیون
رادیــو گــرمتــر است!
زهرهسادات هاشمی، گوینده رادیو و مجری برنامههای تلویزیونی است که به عنوان «اولین زن گزارشگر فوتبال در ایران» شناخته میشود. علاوه بر این او در سالهای اخیر سابقه حضور در باشگاه رادیویی جوان را به عنوان مدیر در کارنامه دارد. هاشمی برای اولینبار به عنوان یک مجری و گزارشگر زن، از تلویزیون برای پوشش حضور ورزشکاران زن در بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ انتخاب و به جاکارتا اعزام شد و از این جهات میشود گفت که بانوی اولینها در رادیو است. گفتوگوهای چالشی خانم هاشمی در میان مخاطبان رادیو مشهور است و خیلیها صدای او را بهتر از تصویرش میشناسند. البته هاشمی در سالهای اخیر به شکل فعالتری در تلویزیون فعالیت میکند و در حال حاضر به عنوان مجری برنامه صبح شبکه سه «سلام صبح بخیر» فعالیت میکند. به سراغ خانم هاشمی رفتیم تا با توجه به سوابقش در رادیو و تلویزیون در روز صداوسیما با او به گفتوگو بپردازیم.
صادق پریدی خبرنگار
دیماه سال ۱۳۷۴ کارم را در صدای مرکز خراسان بهعنوان بازیگر نمایش رادیویی آغاز و بعد از آن کار گزارشگری را شروع کردم؛ بهطور همزمان هم، در سیمای مرکز خراسان به عنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان حضور داشتم. در سال ۱۳۷۶ به تهران آمدم و با برنامه «نیمرخ» در گروه کودک شبکه یک کارم را آغاز کردم و همزمان در گروه اجتماعی شبکه ۳ هم حضور داشتم. در تابستان ۱۳۷۷ تست دادم و گوینده رادیوجوان شدم و تا اردیبهشت۱۳۹۰ در رادیو حضور داشتم. می توان گفت از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۷ به عنوان گوینده در رادیو فعالیت داشتم و از دی ماه ۱۳۸۷ تا سال۱۳۹۰ بهعنوان مدیر باشگاه رادیویی جوان در این عرصه فعال بودم و پس از آن استعفا دادم و برای همیشه خودم را به تلویزیون منتقل کردم.
در حال حاضر هم در رادیو فعالیتی دارید؟
بله؛ سال ۱۳۹۷ به رادیو رفتم و اجرای برنامه «چراغ» را در رادیو تهران برعهده گرفتم و در حال حاضر هم داور دو بخش جشنوارههای رادیو هستم.
در حال حاضر، مخاطبان رادیو اکثرا قشری هستند که بیشتر در زمان رانندگی به رادیو گوش میدهند، این موضوع از کجا نشأت میگیرد و چرا به نظر میرسد رادیو نسبت به قبل، ریزش مخاطب داشته است؟
زمانی که وارد رادیو جوان شدم، این رسانه همچنان مخاطب جدی داشت و حتی من هم از مخاطبان خیلی جدی آن بودم. در آن زمان رادیو جوان مخاطبان بسیار جدی و متعصبی داشت و در دورهای تعداد مخاطبانش حتی با تعداد مخاطبان یک شبکه تلویزیونی هم برابری میکرد، بهطوری که در جشنهای رادیویی افراد نامدار و بزرگی حضور پیدا میکردند. اما
بهطور کلی، من هم که بخش زیادی از عمرم را در رادیو سپری کردم، مانند بسیاری از مردم، رادیو را
به صورت گذری گوش میدهم.
چرا این اتفاق افتاده؟ ذائقه مردم عوض شده یا ما در بخشهایی ضعفهایی داشتیم که مخاطب را از فضای رادیو دور کرده است؟
هردو؛ به نظرم کیفیتها طی زمان کم شده است و تعداد افراد اثرگذار رادیو هر روز کمتر میشود. این مسأله مختص رادیو فقط نیست و در تلویزیون هم این موضوع اتفاق میافتد. ما شرایط ورودیمان برای افراد رسانه مثل سابق سختگیرانه نیست و آدمها برای اینکه وارد این فضا شوند و در رسانه پخته شوند، مثل سابق سختی نمیکشند. یکی دیگر از دلایلی که شاید باعث ایجاد فضای فعلی شده، این است که متاسفانه برنامهسازان متخصص و قدرتمند در رادیو و تلویزیون کم داریم.
به نظر شما، این موضوع کم شدن مخاطبان رادیو، مربوط به ذائقه مردم است؟
ذائقه مردم را چه چیزی شکل میدهد؟ رسانههایی که در دسترس آنهاست. یک زمانی رادیو و تلویزیون اثرگذار بود، به این دلیل که رقیبی نداشت و سلطان رسانه در کشور رادیو و تلویزیون بود؛ در حال حاضر به قدری تنوع و تکثر در رسانههای جهان وجود دارد که هر فردی میتواند در فضای مجازی رسانه خودش باشد. فکر میکنم این موضوعات ما را
عقبانداخته است. درنهایت فکر میکنم رادیو باز هم در شرایط فعلی از تلویزیون قویتر ظاهر شده است.
بسیاری از افراد از رادیو به عنوان زمین خاکیای نام میبرند که میتواند در حوزههای مختلف افراد را قوی کند. این موضوع در حالی مطرح میشود که رادیو منابع مالی آنچنانیای ندارد و بسیاری از افراد با وجود نداشتن منابع مالی زیاد در آن ماندگار میشوند، دلیل این موضوع چیست؟
رادیو رسانهای گرم است و چون میزان شهرت آن کم است، باید آدم قویتر و بامحتواتری باشی تا بتوانی خودت را نشان دهی؛ ضمن اینکه تنوع اجرا در رادیو برای یک گوینده خیلی بیشتر از تنوع اجرا در تلویزیون است و شما ممکن است یک روز برنامه اقتصادی را اجرا کنی و سال بعد یک برنامه معارفی داشته باشی، بنابراین اطلاعات خردهریز طی زمان در اختیار فرد قرار میگیرد و تو را تبدیل به یک اقیانوس به عمق ۵سانتیمتر میکند که این اتفاق در تلویزیون نمیافتد، چون در اکثر برنامههای تلویزیون محتوا تخصصیتر است یا برنامهها زیرمجموعه سرگرمی هستند. همین موضوعات و پختهشدنها در رادیو باعث پاگیر شدن بسیاری از افراد اهل مطالعه و پژوهش میشود و شما اگر با فردی که فعالیت در هر دو فضا را تجربه کرده است صحبت کنید، علاقهاش به رادیو بیشتر از تلویزیون خواهد بود.
با توجه به این توصیفات، تعریفتان از رادیو چیست؟
رسانهای دوستداشتنی که فرد گوینده و مجری در پشت میکروفن آن خود واقعیاش را نشان میدهد که شاید جلوی دوربین تلویزیون اینگونه نباشد. در رادیو بیشتر خود واقعیات هستی و بنابراین مخاطب تو را بیشتر در آغوش میگیرد، در تلویزیون یک سری بایدها و نبایدهای تصویری وجود دارد و باید حواست به ظواهر هم باشد که در رادیو به این صورت نیست و تمام حواس مجری و گوینده به کارش و محتواست و برای همین است که رادیو گرمتر و دوستداشتنی تر است.
با توجه به حضور شما در هر دوی این رسانهها؛ درباره تعامل با مخاطبان در رادیو و تلویزیون و تفاوت این دو رسانه در این امرهم برایمان بگویید؟
در رادیو ارتباط خیلی نزدیکتر است و ما پیامکهای مخاطبان و صدای آنها را بلافاصله میتوانیم ببینیم و بشنویم ولی در بیشتر برنامههای تلویزیونی این اتفاق نمیافتد و به همین دلیل است که افراد با رادیو تعامل بیشتری دارند. البته این بخشی از ویژگی تلویزیون است و شاید تفاوت جدی این دو رسانه در همین باشد.
آینده رادیو را چگونه میبینید؟
اگر همین عصاره قدیمی و غنی که در رادیو و تلویزیون مانده است را مواظبت کنیم و حواسمان به آنها باشد و منابع انسانی استخواندار خود را حفظ کنیم تا بتوانند برای مخاطب واقعی برنامه بسازند، به نظر من هنوز رادیو و تلویزیون ما برای شنیده شدن و دیده شدن خیلی فرصت دارد و باید از این شرایط استفاده کرد.