به یاد 2 شهید شاخص رسانه ملی
خون نگــاران
در طول 8سال دفاع مقدس افراد زیادی از اصناف و گروههای مختلف شهید شدند. از رزمندگان ارتشی گرفته تا داوطلبان غیر نظامی که بعضی از آنها حتی مسلمان هم نبودند. در میان شهدای پر افتخار و پر تعداد دفاع مقدس گروهی از اهالی رسانه هم حضور دارند که با وظایف مختلف به مناطق جنگی اعزام شدند. عکاسها، نویسندهها، خبرنگارها و گزارشگرهای تلویزیونی فقط بخشی از این شهدا هستند. به مناسبت هفته دفاع مقدس ما در پرونده امروز و این هفته قاب کوچک به جنگ تحمیلی و آثار تلویزیونی مربوط به آن دوره پرداخته ایم. البته قبل از تشریح بخشهای اصلی پرونده میخواهیم یادی داشته باشیم از دو شهید رسانه ملی که به خاطر رسالتشان راهی میدانهای جنگ شدند و در آنجا به شهادت رسیدند.
خبرنگار مفقودالاثر
غلامرضا رهبر از شهدای نامآشنای دوران دفاع مقدس گزارشگر صدا و سیما در جبهههای جنگ بود به گفته بسیاری آهنگ خاصی در صدای او بود که به گزارشهایش عمق خاص میبخشید. او نه فقط یک خبرنگار ساده که منبع موثقی برای برخی فرماندهان جنگ محسوب میشد. چنانچه محسن رضایی در این خصوص گفته است: « تا خبری توسط غلامرضا رهبر مخابره نمیشد از صحت آن اطمینان نداشتم. او نقش مهمی در روحیه دادن به رزمندگان اسلام داشت.» بیژن نوباوه از خبرنگاران باسابقه درباره شهید رهبر گفته است: «رهبر در عرصه تبلیغات بسیار توانا بود و به خصوص با سیستمی که در کار خودش داشت سبکآفرین بود. سیستم حماسهای و رسانهای خاصی داشت که در این سیستم توانست حرف اول را بزند و موفق عمل کند. با توجه به تسلطی که شهید رهبر بر منطقه داشت و بعدها با فرماندهان جنگ بسیار نزدیک شد و توانست اخبار جنگ را همانگونه که ضرورت آن زمان بود منتقل کند.» شهید رهبر در ۲۱ دی ۱۳۶۵ بعد از عملیات کربلای پنج به شهادت رسید اما پیکرش هیچ گاه پیدا نشد و مفقودالاثر ماند.
اسلحه به جای میکروفن
شهید مجیدجباری شهیر در ۱۳۳۹ در تبریز دیده به جهان گشود و همچون بسیاری از همنسلیهایش در سالهایی که باید به شادی پیروزی مبارزه با رژیم طاغوتی میگذشت رهسپار جبهههای نبرد با رژیم متجاوز بعث شد. شهید جباری با همراهی۲ برادر خود لباس سبز پاسداری به تن کرد. فعالیت همزمان در صدا و سیما و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کارنامه رسانهای این شهید بزرگوار دیده میشود. برنامه تلویزیونی جنگ فجر و برنامه رادیویی پاسدار مهمترین تریبونهایی بودند که شهید جباری به واسطه آنها فریاد بلند حقانیت رزمندگان اسلام را به گوش ملت ایران و جهانیان میرساند. معروفترین تولید رسانهای شهید جباری گفتوگو با شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشوراست. بهمن ۱۳۶۴ خورشیدی در جریان عملیات والفجر ۸ هنگامی که مجید جباری به تهیه گزارش و مصاحبه با رزمندگان مشغول بود، مورد اصابت قرار گرفت و به درجه شهادت نائل آمد. او در شب عملیات و در برگه وصیتنامهاش اینگونه نوشت: «من در هر عملیات برای مصاحبه با فرزندان دلیر اسلام به جبهه میآمدم این دفعه دیگر نتوانستم تحمل کنم که آنان با سلاح و تکبیرگویان برای عدالتخواهی به دشمنان هجوم برند و من میکروفن در دست گیرم. بدان جهت سلاحی تهیه کردم که هم در کنار این مردان خدایی جنگ کنم و هم اگر فرصتی یافتم وقایع عملیات را ضبط کنم و میدانم که شهادت چنین فرصتی به من نمیدهد تا شما را از وقایع این عملیات سرنوشتساز مطلع سازم.»
40 سال دفاع
روز جهانی صلح همزمان با سالروز حمله عراق و ایران است. ما در این روز هفته دفاع مقدس را جشن می گیریم و خیلیها به کنایه میگویند «ایران تنها کشوری است که روز جهانی صلح را به خاطر شروع جنگی که برایش شکل گرفته جشن میگیرد» گرچه از این دست شوخیها زیاد است اما جدی ماجرا همان است که امام فرمود «جنگ برای ما نعمت بود». البته یادمان نرود که منظورمان از جنگ همان دفاع است. جنگ به خودی خود مفهومی ندارد و حتی میتواند لغت سیاهی باشد اما برای ما مردم ایران که همواره در حال دفاع بودیم، جنگ معنای مقدسی دارد که در دفاع خلاصه میشود. دفاع از خاک و ناموس و...
تقریبا هیچ خانواده و فامیل ایرانی وجود ندارد که حداقل یک شهید یا چند جانباز در آن وجود نداشته باشد. همین نشان میدهد که جنگ تحمیلی دغدغه گروههای مختلف مردم بوده و همه برای وطنشان جانفشانی میکردند.
حالا حدود 40سال از دغدغه جمعی دفاع از وطن و مقابله با رژیم بعث گذشته است. جنگی که شاید تمام شده باشد اما ترکشهایش هنوز در بدن جامعه وجود دارد. هر چندسال یک بار شهدای زیادی تفحص میشوند و قلب مردم ما به درد میآید. گاهی یک شهید اقلیت مثل شهید هاکوپیان که اخیرا کشف هویت شد و گاهی شهدای غواص که با پیامشان به خاکمان برمیگردند و حال و هوای ایران را عوض میکنند. بدون شک نقش رسانه ملی در زندهنگه داشتن یاد شهدا قابل کتمان نیست و هر روزه برنامههای متنوعی از این شبکه با موضوع شهدا و رزمندگان در حال پخش است. ما نیز در این پرونده به سراغ برخی از این آثار رفتیم و آنها را مرور کردیم. آثار شاخصی که همه ما با آنها خاطره داریم. مثل «شوق پرواز» که یاد آور شهید عباس بابایی است البته همچنان جای خالی آثار بیشتر بهخصوص در حوزه سریال و مستندسازی دفاع مقدس در رسانه ملی به چشم میآید.
غلامرضا رهبر از شهدای نامآشنای دوران دفاع مقدس گزارشگر صدا و سیما در جبهههای جنگ بود به گفته بسیاری آهنگ خاصی در صدای او بود که به گزارشهایش عمق خاص میبخشید. او نه فقط یک خبرنگار ساده که منبع موثقی برای برخی فرماندهان جنگ محسوب میشد. چنانچه محسن رضایی در این خصوص گفته است: « تا خبری توسط غلامرضا رهبر مخابره نمیشد از صحت آن اطمینان نداشتم. او نقش مهمی در روحیه دادن به رزمندگان اسلام داشت.» بیژن نوباوه از خبرنگاران باسابقه درباره شهید رهبر گفته است: «رهبر در عرصه تبلیغات بسیار توانا بود و به خصوص با سیستمی که در کار خودش داشت سبکآفرین بود. سیستم حماسهای و رسانهای خاصی داشت که در این سیستم توانست حرف اول را بزند و موفق عمل کند. با توجه به تسلطی که شهید رهبر بر منطقه داشت و بعدها با فرماندهان جنگ بسیار نزدیک شد و توانست اخبار جنگ را همانگونه که ضرورت آن زمان بود منتقل کند.» شهید رهبر در ۲۱ دی ۱۳۶۵ بعد از عملیات کربلای پنج به شهادت رسید اما پیکرش هیچ گاه پیدا نشد و مفقودالاثر ماند.
اسلحه به جای میکروفن
شهید مجیدجباری شهیر در ۱۳۳۹ در تبریز دیده به جهان گشود و همچون بسیاری از همنسلیهایش در سالهایی که باید به شادی پیروزی مبارزه با رژیم طاغوتی میگذشت رهسپار جبهههای نبرد با رژیم متجاوز بعث شد. شهید جباری با همراهی۲ برادر خود لباس سبز پاسداری به تن کرد. فعالیت همزمان در صدا و سیما و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کارنامه رسانهای این شهید بزرگوار دیده میشود. برنامه تلویزیونی جنگ فجر و برنامه رادیویی پاسدار مهمترین تریبونهایی بودند که شهید جباری به واسطه آنها فریاد بلند حقانیت رزمندگان اسلام را به گوش ملت ایران و جهانیان میرساند. معروفترین تولید رسانهای شهید جباری گفتوگو با شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشوراست. بهمن ۱۳۶۴ خورشیدی در جریان عملیات والفجر ۸ هنگامی که مجید جباری به تهیه گزارش و مصاحبه با رزمندگان مشغول بود، مورد اصابت قرار گرفت و به درجه شهادت نائل آمد. او در شب عملیات و در برگه وصیتنامهاش اینگونه نوشت: «من در هر عملیات برای مصاحبه با فرزندان دلیر اسلام به جبهه میآمدم این دفعه دیگر نتوانستم تحمل کنم که آنان با سلاح و تکبیرگویان برای عدالتخواهی به دشمنان هجوم برند و من میکروفن در دست گیرم. بدان جهت سلاحی تهیه کردم که هم در کنار این مردان خدایی جنگ کنم و هم اگر فرصتی یافتم وقایع عملیات را ضبط کنم و میدانم که شهادت چنین فرصتی به من نمیدهد تا شما را از وقایع این عملیات سرنوشتساز مطلع سازم.»
40 سال دفاع
روز جهانی صلح همزمان با سالروز حمله عراق و ایران است. ما در این روز هفته دفاع مقدس را جشن می گیریم و خیلیها به کنایه میگویند «ایران تنها کشوری است که روز جهانی صلح را به خاطر شروع جنگی که برایش شکل گرفته جشن میگیرد» گرچه از این دست شوخیها زیاد است اما جدی ماجرا همان است که امام فرمود «جنگ برای ما نعمت بود». البته یادمان نرود که منظورمان از جنگ همان دفاع است. جنگ به خودی خود مفهومی ندارد و حتی میتواند لغت سیاهی باشد اما برای ما مردم ایران که همواره در حال دفاع بودیم، جنگ معنای مقدسی دارد که در دفاع خلاصه میشود. دفاع از خاک و ناموس و...
تقریبا هیچ خانواده و فامیل ایرانی وجود ندارد که حداقل یک شهید یا چند جانباز در آن وجود نداشته باشد. همین نشان میدهد که جنگ تحمیلی دغدغه گروههای مختلف مردم بوده و همه برای وطنشان جانفشانی میکردند.
حالا حدود 40سال از دغدغه جمعی دفاع از وطن و مقابله با رژیم بعث گذشته است. جنگی که شاید تمام شده باشد اما ترکشهایش هنوز در بدن جامعه وجود دارد. هر چندسال یک بار شهدای زیادی تفحص میشوند و قلب مردم ما به درد میآید. گاهی یک شهید اقلیت مثل شهید هاکوپیان که اخیرا کشف هویت شد و گاهی شهدای غواص که با پیامشان به خاکمان برمیگردند و حال و هوای ایران را عوض میکنند. بدون شک نقش رسانه ملی در زندهنگه داشتن یاد شهدا قابل کتمان نیست و هر روزه برنامههای متنوعی از این شبکه با موضوع شهدا و رزمندگان در حال پخش است. ما نیز در این پرونده به سراغ برخی از این آثار رفتیم و آنها را مرور کردیم. آثار شاخصی که همه ما با آنها خاطره داریم. مثل «شوق پرواز» که یاد آور شهید عباس بابایی است البته همچنان جای خالی آثار بیشتر بهخصوص در حوزه سریال و مستندسازی دفاع مقدس در رسانه ملی به چشم میآید.