داروهای نایاب نایاب

داروهای نایاب نایاب


   دوشنبه گذشته در شماره 24‌شهریور، در گزارشی میدانی با تیتر «نسخه پیچیده دارو» به لیست بلندبالایی از داروهای کمیاب و نایاب ایرانی و خارجی رسیدیم. داروهایی که در داروخانه‎های مرجع 13 آبان و 29‌فروردین نبودند، اما برخی از آنها در بازار سیاه وجود دارند، داروهایی که با تناقض قیمتی عجیب‎وغریب و در دستان برخی دلالان دارو به فروش می‏رسد.  لیست داروهای متنوع ما، ناپروکسن (داروی ضدالتهاب)، مایفورتیک (داروی پیوند کلیه برای بیماران کلیوی)، انسولین ‌، سرترالین (داروی ضدافسردگی)‌ و زولادکس (داروی پیشگیری از سرطان) هستند.
 برخی داروها را حتی نمی‎توان در کیف کمری یا انبار فروش دلالان‌ دارو هم پیدا کرد.
داروهایی که تا چند وقت پیش، حتی بیماران خوشبین هم فکر نمی‎کردند که یک روز،  نایاب شود و داروهای‌شان در هیچ داروخانه‏ای پیدا نشود. برخی از آنها داروهای ناپروکسن ضدالتهاب و داروی مایفورتیک که برای بیمارانی که پیوند کلیه کرده‏اند است، داروهایی که نه در داروخانه‎ها و نه حتی در بازار سیاه هم نمی‎توان آنها را پیدا کرد. نه از یک دارو فروش که از چهارپنج نفر از آنها، درباره این لیست دارویی می پرسیم؛ جواب همه‎شان یک «نه» مطمئن است. ‌‌
 داستان مشکلات داروی انسولین دیگر تکراری است، اما نمی‎شود آن را نادیده گرفت. مرد میانسال داروفروش، تمام لیست بلندبالای داروهایمان را دارد.
هر دارویی را که می‎گوییم، اول سبیل‏‎های سیاه و پرپشتش را تاب می‌دهد و بعد با اطمینان می‌گوید: «دارم... چند تا می‎خواهی؟» انسولین قلمی را 20 هزار تومان، داروی زولادکس سوئیسی را 12 میلیون تومان و سرترالین را هم یک میلیون و 500 هزار تومان می‏‎فروشد. بعد از اطلاعات دادن اما سریع می‎گوید: «تصمیمت را بگیر و بعد بگو... باید از انبار برایت بیاورم.»
انسولین را فروشنده دیگری، قلمی 30 هزار تومان به فروش می‎رساند، او زولادکس و سرترالین ندارد.
فروشنده دیگری سرترالین را سه میلیون تومان و زولادکس را 14میلیون تومان می‌فروشد.
تناقض‎های قیمتی در فهرست مرد جوان بیشتر است، کسی که تمام دستان پرعضله‎اش را با سوزن مخصوص نقاشی کرده، زولادکس هلندی‎اش را 20 میلیون تومان می‎فروشد و اطمینان می‎دهد که دارویش‌ اصل است. او اما انسولین قلمی را 85 هزار تومان قیمت گذاشته و درباره ارزان‌بودن قیمت داروی دیگر فروشنده‌ها می‎گوید: «هیچ کدامشان اصل نیست. من تنها داروی اصل را در بازار می‌فروشم.»