خانواده
جنجال بر سر حقوق بازنشستگی
صالح 74 ساله با حضور در دادگاه خانواده تصمیم گرفت از دومین همسر خود برای همیشه جدا شود. او که تصور میکند همسرش به دنبال حقوق بازنشستگی اوست، تصمیم گرفت به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد. این مرد وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت درباره زندگی مشترکش گفت: هشت ماه است که با نادره ازدواج کردهام. نادره دومین همسرم است. بعد از مرگ همسر اولم دیگر نتوانستم همدم خوبی برای خودم پیدا کنم. تا اینکه بعد از چند سال با نادره آشنا شدم. تصور میکردم او همدم خوبی برایم باشد. در این مدت چند نفر برای زندگی به من معرفی شدند، اما هرکدام مشکلی داشتند و بعد از مدت کمی آشنایی متوجه میشدم که نمیتوانم در کنارشان زندگی کنم، اما بعد از آشنایی با نادره احساس کردم زنی آرام و منطقی است و میتوانم در کنارش خوشبخت شوم. برای همین با او ازدواج کردم ولی حالا احساس میکنم او به دنبال پول و حقوق بازنشستگی من است. فکر هر چیز را میکردم به جز این موضوع که همسرم به خاطر پول با من ازدواج کند. هر بار سر ماه که میشود تمام حقوقم را میگیرد و پیش خودش نگهمیدارد و هرچه به او میگویم پولهایم را باید به خودم بدهد داد و دعوا به راه میاندازد و میگوید که من هیچ پولی به تو نمیدهم. حالا هم چند وقتی است که میگوید برو و امضا بده تا از این به بعد من بتوانم حقوقت را بگیرم. از وقتی این حرف را شنیدهام تصور میکنم همسرم فقط به خاطر حقوق بازنشستگیام با من ازدواج کرده است. برای همین تصمیم به جدایی گرفته و به دادگاه خانواده آمدهام تا او را طلاق بدهم مبادا پول و حقوقم را از چنگم در بیاورد. این زن فقط ظاهرش را حفظ میکرد و در واقع نیت دیگری از ازدواج با من داشت. در این مدت زندگی را برایم به جهنم تبدیل کرده و من نمیخواهم در این سن و سال آرامشم را از دست بدهم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم توهم دارد و دچار بیماری بدبینی است. برای همین بعد از
10 سال نتوانسته با هیچ زنی ازدواج کند، چون از هرکس یک ایرادی میگرفته؛ حالا که از من هیچ ایرادی ندیده موضوع حقوق و پول را بهانه کرده است. در صورتی که این موضوع درست نیست. شوهرم به من پول نمیدهد، برای همین هر ماه به خاطر گرفتن خرجی باید با او درگیر شوم. هشت ماه است ازدواج کردهام و هر ماه باید سر پول آن هم به مقدارکم با او درگیر شوم، اما او این مساله را نمیفهمد و تصور میکند چشم به حقوق کم بازنشستگیاش دارم. برای همین من هم نمیخواهم در کنار این مرد بدبین زندگی کنم.
در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانواده
صحبت کنند.
افکار غلط را از خود دور کنید
سارا شقاقی، روانشناس دراینباره میگوید: هر زوجی که به دادگاه خانواده میرود بیشک دلایلی برای جدایی و طلاق دارد، ولی گاهی اوقات این دلایل منطقی نیست و حتی با عقل جور در نمیآیند و به دلیل تبدیل میشود؛ دلیلی که حتی خود زن یا مرد نیز از گفتن آن خجالت میکشند. در این پرونده هم شاهد هستیم، این زوج به خاطر اینکه قبل از ازدواج از هم شناخت کافی نداشتند بعد از ازدواج دچار سوءتفاهم شده و کار آنها به دادگاه خانواده کشیده شده است. در سن بالا این برداشتهای نادرست و سوءظن نسبت به طرف مقابل به وجود میآید و مردان تصور میکنند همسرشان قصد دارد آنها را از لحاظ مالی و رفتاری کنترل کند. در این سن باید دو طرف به هم اعتماد بیشتری داشته باشند و این تصورات را که شوهرم دنبال زن زیباست، همسرم قصد دارد اموالم را تصاحب کند و... که ناشی از عدم اعتماد به طرف مقابل و عدم اعتماد به نفس فرد ناشی میشود از ذهنشان دور کنند و در این سن زوجها برای تصمیم به جدایی هم باید بیشتر فکر کنند. تصمیم آنها میتواند در زندگی فرزندانشان هم تاثیر بدی بگذارد. پیشنهاد میکنم در صورت بروز سوءظن ابتدا سعی کنند مشکل را با صحبت حل کنند و اگر به نتیجه نرسیدند از مشاور کمک بگیرند.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم توهم دارد و دچار بیماری بدبینی است. برای همین بعد از
10 سال نتوانسته با هیچ زنی ازدواج کند، چون از هرکس یک ایرادی میگرفته؛ حالا که از من هیچ ایرادی ندیده موضوع حقوق و پول را بهانه کرده است. در صورتی که این موضوع درست نیست. شوهرم به من پول نمیدهد، برای همین هر ماه به خاطر گرفتن خرجی باید با او درگیر شوم. هشت ماه است ازدواج کردهام و هر ماه باید سر پول آن هم به مقدارکم با او درگیر شوم، اما او این مساله را نمیفهمد و تصور میکند چشم به حقوق کم بازنشستگیاش دارم. برای همین من هم نمیخواهم در کنار این مرد بدبین زندگی کنم.
در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانواده
صحبت کنند.
افکار غلط را از خود دور کنید
سارا شقاقی، روانشناس دراینباره میگوید: هر زوجی که به دادگاه خانواده میرود بیشک دلایلی برای جدایی و طلاق دارد، ولی گاهی اوقات این دلایل منطقی نیست و حتی با عقل جور در نمیآیند و به دلیل تبدیل میشود؛ دلیلی که حتی خود زن یا مرد نیز از گفتن آن خجالت میکشند. در این پرونده هم شاهد هستیم، این زوج به خاطر اینکه قبل از ازدواج از هم شناخت کافی نداشتند بعد از ازدواج دچار سوءتفاهم شده و کار آنها به دادگاه خانواده کشیده شده است. در سن بالا این برداشتهای نادرست و سوءظن نسبت به طرف مقابل به وجود میآید و مردان تصور میکنند همسرشان قصد دارد آنها را از لحاظ مالی و رفتاری کنترل کند. در این سن باید دو طرف به هم اعتماد بیشتری داشته باشند و این تصورات را که شوهرم دنبال زن زیباست، همسرم قصد دارد اموالم را تصاحب کند و... که ناشی از عدم اعتماد به طرف مقابل و عدم اعتماد به نفس فرد ناشی میشود از ذهنشان دور کنند و در این سن زوجها برای تصمیم به جدایی هم باید بیشتر فکر کنند. تصمیم آنها میتواند در زندگی فرزندانشان هم تاثیر بدی بگذارد. پیشنهاد میکنم در صورت بروز سوءظن ابتدا سعی کنند مشکل را با صحبت حل کنند و اگر به نتیجه نرسیدند از مشاور کمک بگیرند.
تیتر خبرها