تحلیل رفتار مکرون در ماجرای توهین به مسلمانان و حمایت از اسلامهراسی در فرانسه
آزادی بیان خشونت!
یك معلم فرانسوی تصویری اهانتآمیز از پیامبر خدا (ص) را در كلاس به نمایش درمیآورد و یك تبعه فرانسوی سر این معلم را از تنش جدا میكند. این یكی از مثالهای رواج خشونت در فرانسه است. اما چهره متفاوت این نزاع، مكرون رئیسجمهوری فرانسه است. او به جای این كه فضا را آرام كند، میگوید: «این معلم داشت آزادی بیان را به دانشآموزان آموزش میداد. »به نظر رئیسجمهوری فرانسه اهانت به مقدسترین شخصیت حدود دو میلیارد انسان روی كره زمین پاسداشت آزادی بیان است. اما آیا رئیسجمهوری فرانسه در پی آزادی بیان است و دولت فرانسه میخواهد از آزادی بیان پاسداری كند؟ مكرون همان رئیسجمهوری است که در برابر نقد صهیونیسم اقدام قضایی میكند. مكرون بر این باور است كه فرانسه باید با یهودیستیزی مقابله كند. به نظر مكرون نقد یهودیت یا صهیونیسم در محدوده آزادی بیان نمیگنجد و مجازات دارد.
پرسش منطقی: آیا به نظر مكرون، توهین به پیامبر خدا «اقدامی خطرناك» نیست؟ یعنی متن نادرست درباره لبنان خطرناك است، ولی اقدام علیه مقدسات همان لبنان جزو آزادی بیان است؟
اما سیاستهای دوگانه مكرون كه امنیت فرانسه را به خطر انداخته از هر كاری خطرناكتر جلوه كرده است. مكرون در واقع از توهین به پیامبر اسلام حمایت میكند تا جان توهینكنندگان را به خطر بیندازد. اظهار نظر مكرون اتفاقا به واكنشهای افراطی در فرانسه منجر خواهد شد.
سناریوی دولت فرانسه این است که به پیامبر خدا توهین كنید. ما حمایت میكنیم. افراطیها دست به كار میشوند.
این سیاستِ مكرون در جهت تقویت لجستیكی و عملیاتی گروههایی مثل داعش است. وگرنه مكرون بهتر از هر كسی میداند كه مسلمانان رویكردی معقول دارند: توهینکنندگان باید به دادگاه سپرده شوند و با عملیاتهای افراطی داعش هم باید مقابله كرد. مسلمانان میگویند: «مرگ بر داعش، مرگ بر شارلی ابدو...» اما رئیسجمهوری فرانسه به هر دو درود میفرستد تا زیرآب عقل و دین معقول را بزند.
در میانه این نظرها، رجب طیب اردوغان از تركیه به میدان آمد و گفت باید از مكرون آزمایش سلامت روانی گرفته شود. اردوغان به نكتهای كلیدی اشاره كرد: میلیونها مسلمان در فرانسه زندگی میكنند. یعنی اظهارات مكرون حتی جامعه فرانسه را نیز متشنج خواهد كرد. به نظر اردوغان، مكرون از اسلامهراسی استقبال میكند و مجوز میدهد تا توهینهای تازه دیگری از راه برسد.
دولت فرانسه بیانیهای صادر كرده و گفته است وارد جدلهای بیحاصل با تركیه نمیشود. به زبان بیزبانی دارد خواهش میكند به تجارتمان ادامه بدهیم و این جور چیزها را جدی نگیریم. دولت فرانسه خطاب به اردوغان گفته است: دولت فرانسه دشنام را نمیپذیرد. طنز ماجرا این است كه دولت فرانسه دشنام به پیامبر اسلام را با آغوش باز میپذیرد، ولی دشنام به رئیس این دولت را برنمیتابد.
پس از این ماجرا دولت فرانسه سفیر خود را از آنكارا فراخوانده است. درستتر این نبود كه دولت فرانسه، سفیر تركیه در پاریس را فرامیخواند؟! با این حال فرانسه سفیری دارد كه میتواند آن را فرابخواند. آیا دولت فرانسه میتواند پاسخ دهد معتقدان به پیامبر خدا چه كسانی را باید از پاریس فرابخوانند؟!
چه در سر مکرون میگذرد؟
اما اظهار نظر مكرون در هندسه دیگری قابل ردیابی است. او سلامت عقلیاش را از دست نداده؛ مكرون دارد پایههای «بازسازی اسلام» را میچیند. اما هیچ مسلمانی بازسازی اسلام را با توهین به پیامبرش شروع نخواهد كرد؛ بعید است مسیحیت هم این طور «بازسازی» شده باشد. هنوز پاپ میتواند بیانیه بدهد و آثار منتقد نسبت به دین مسیحی را محكوم یا طرد كند؛ انگار «آزادی بیان» در داستان اهانت به مقدسات میتواند روی جوامع مسلمان كه كمی از خود بیگانه شده باشند مؤثر باشد.
یك تبعه مسلمان ممكن است مرتكب جنایت شود ولی فعالیت مساجد محدود و ممنوع میشود. این دریافت تازه مكرون از آزادی بیان دیدنی است. اگر یك نفر از یك دین بزرگ مرتكب خطا شود، همه معتقدان به آن دین باید تاوان پس بدهند.
اما اردوغان تحلیلی دیگر نیز ارائه داده است. به نظر او فاشیسم اروپایی علیه مسلمانان به پاخاسته است. بیراه نمیگوید. مكرون نمیتواند اسلام را تحمل كند و تمام قد كنار شارلی ابدو میخواهد با دین اسلام مقابله كند. به اظهار نظر مكرون دقت كنید: «این دین هماكنون در همه جا در سراسر دنیا با بحران روبهرو شده است.»
این حتی یك اظهار نظر سیاسی نیست. این یك تحلیل اجتماعی است. وقتی یك سیاستمدار تحلیل اجتماعی ارائه میدهد میخواهد پا از دایره اقدام سیاسی فراتر بگذارد. كاری كه مكرون كرده و گفته است: بر روند فعالیت امامان مساجد در فرانسه جدیتر نظارت خواهد كرد.
مكرون میگوید: «بحران عمیق» اسلام «ناشی از تنشهایی است كه به یك رویكرد خشن و سخت منتهی شده است.»
ریاکاری یک رئیسجمهور
این اظهارنظر ریاكارانه مكرون نمیتواند درست باشد. او با بیشتر كشورهای عربی رابطه اقتصادی سنگین دارد. حتی میخواهد ارتباط استعماری با لبنان برقرار كند و موزه لوور را به دیار مسلمانان منتقل میكند. آیا رئیسجمهوری فرانسه این اندازه از منطق برخوردار نیست كه بتواند رویكرد گروههای مختلف اسلامی را از هم تفكیك كند؟ اگر پای پول و منفعت مالی در كار باشد، حتما این تفكیك صورت میگیرد، ولی اگر پای فكر اسلامهراس در میان باشد، حتما رئیسجمهوری فرانسه از یك جنگ صلیبی دیگر در مقیاسی كوچكتر حمایت میكند. او به رژیم اشغالگر نگاه دارد و طبیعی است میلیونها هموطن خودش را به خاطر پذیرفتن دینی دیگر سرزنش كند.
مكرون میخواهد یك مؤسسه ویژه اسلامشناسی در فرانسه برقرار كند. ولی مكرون نگفته است اسلامشناسان مورد تأیید او چه دینی دارند؟ اگر آنها به دین اسلام باشند، همگی اهانت به رسول خدا را برنمیتابند
نكته جالبتر این كه مكرون گفته است: فرانسه امامان جماعت و وعاظی برای مسلمانان تربیت خواهد كرد. او اضافه كرده است این كار با همكاری شورای مسلمانان فرانسه صورت خواهد گرفت. شورای مسلمانان فرانسه همان شورایی است كه از اقدام شارلی ابدو آزردهخاطر شده بود. آنها گفتهاند به آرامش، صلح و برادری نیاز دارند. آیا رئیس مراكشی این شورا در اقدامات دولت فرانسه صلح و برادری میبیند؟
باری؛ اسلامشناسی مكرون مثل حاشیه كارتر است بر عروهالوثقی... اسلامشناسان مورد تأیید مكرون چطور دینی خواهند داشت؟
پیامبر خدا در خواب دیده بود كه میمونها از منبر او بالا میروند... گویا در هر زمانهای این رویا به شکلی تعبیر میشود.