مدیران میروند آسیبها میمانند
درد و رنج مستاجران كورهپزخانههای جنوب تهران دستمایه گزارش امروز گروه جامعه است؛ مستاجـــــــرانی كـــــــــــه هیچكدامشان نمیدانند حول وحوش ساعت
14 و 30 دقیقه امروز قرار است رئیس جدید سازمان بهزیستی كشور به شكل رسمی معرفی شود، درست مثل ساكنان حدود 3000سكونتگاه غیر رسمی دیگر كه جمعیتشان حدود 19 میلیون نفر برآورد میشود. بیشتر مستاجران، كورهپزخانه سازمان بهزیستی را نمیشناسند، چراكه بجز گروه كوچكی از خیران، دستگاههای مسؤول خیلی سراغشان را نمیگیرند. به همین دلیل برایشان مهم نیست چه كسی قرار است سكان هدایت سازمان بهزیستی را به دست بگیرد، سازمانی كه ایجاد شده تا قد علم كند جلوی آسیبهای اجتماعی؛ از حاشیهنشینی بگیرید تا طلاق و اعتیاد. اما افزایش آسیبهای اجتماعی گواهی است براینكه برنامههای این سازمان تاكنون آن طور كه باید پاسخگو نبوده است. این درحالی است كه شرایط نامناسب اقتصادی، هر روز خانوادههای بیشتری را از دل شهر به حاشیه شهر میراند، خانوادههایی كه به یكباره گرفتار میشوند و به همین دلیل آسیب بیشتری میبینند. در چنین شرایطی امروز
وحید قبادیدانا، جانشین انوشیروان محسنیبندپی در سازمان بهزیستی میشود، مدیری كه متولد 56 و مدرك تحصیلیاش فوق تخصصی آلرژی و ایمونولوژی بالینی است. سوابق او نیز مانند مدرك تحصیلیاش ربط زیادی به وظیفهای كه امروز بهعهده میگیرد، ندارد: رئیس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر كشور، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی علوم پزشكی تهران، عضو شورای اجتماعی كشور، رئیس مركز فرهنگی دانشجویی امام و انقلاب اسلامی، عضو شورای مشورتی نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلالاحمر، عضو كارگروه تدوین نقشه راه و نحوه اجراییسازی ماموریت فرهنگی و چند پست دیگر. این رزومه اگر با عینك خوشبینانه برانداز شود باید گفت قبادی دانا مدیر جوانی است كه با توجه به پیشینهاش میتواند در حوزه سازمانهای مردم نهاد و پیشگیری از معلولیت كودكان در سازمان بهزیستی حرفی برای گفتن داشته باشد. اما كنترل و به حداقل رساندن آسیبهای اجتماعی در كشور نیازمند توانمندهای بیشتری است. سازمان بهزیستی تاكنون نتیجه مطلوب را نگرفته چون مسائل اجتماعی هیچ وقت برای دولتها در اولویت نبوده است. بیتوجهی به این مهم حتی در سخنرانیهای روسای جمهور هم دیده میشود، چون آنها كمتر از آسیبهای اجتماعی حرف میزنند. این بیتوجهی سبب شده سیاست اجتماعی واحدی در كشور وجود نداشته باشد و خدمات سازمان بهزیستی از ویژگیهای مهمی مانند در دسترس بودن، بهموقع ارائه شدن و تخصصی بودن برخوردار نباشد. علاوه بر این، سازمان بهزیستی قدرت لازم را برای مدیریت آسیبهای اجتماعی در اختیار ندارد به همین دلیل به مدیری نیاز دارد كه بتواند این سنگها را از جلوی پای سازمانی كه متولی آسیبهای اجتماعی است بردارد. به نظر میرسد رسیدن به این اهداف برای سكاندار جوان و تازهنفس بهزیستی فقط در صورتی امكان عملی شدن دارد كه او دستكم از مشاوران متخصص در داخل و خارج سازمان كمك بگیرد.
14 و 30 دقیقه امروز قرار است رئیس جدید سازمان بهزیستی كشور به شكل رسمی معرفی شود، درست مثل ساكنان حدود 3000سكونتگاه غیر رسمی دیگر كه جمعیتشان حدود 19 میلیون نفر برآورد میشود. بیشتر مستاجران، كورهپزخانه سازمان بهزیستی را نمیشناسند، چراكه بجز گروه كوچكی از خیران، دستگاههای مسؤول خیلی سراغشان را نمیگیرند. به همین دلیل برایشان مهم نیست چه كسی قرار است سكان هدایت سازمان بهزیستی را به دست بگیرد، سازمانی كه ایجاد شده تا قد علم كند جلوی آسیبهای اجتماعی؛ از حاشیهنشینی بگیرید تا طلاق و اعتیاد. اما افزایش آسیبهای اجتماعی گواهی است براینكه برنامههای این سازمان تاكنون آن طور كه باید پاسخگو نبوده است. این درحالی است كه شرایط نامناسب اقتصادی، هر روز خانوادههای بیشتری را از دل شهر به حاشیه شهر میراند، خانوادههایی كه به یكباره گرفتار میشوند و به همین دلیل آسیب بیشتری میبینند. در چنین شرایطی امروز
وحید قبادیدانا، جانشین انوشیروان محسنیبندپی در سازمان بهزیستی میشود، مدیری كه متولد 56 و مدرك تحصیلیاش فوق تخصصی آلرژی و ایمونولوژی بالینی است. سوابق او نیز مانند مدرك تحصیلیاش ربط زیادی به وظیفهای كه امروز بهعهده میگیرد، ندارد: رئیس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر كشور، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی علوم پزشكی تهران، عضو شورای اجتماعی كشور، رئیس مركز فرهنگی دانشجویی امام و انقلاب اسلامی، عضو شورای مشورتی نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلالاحمر، عضو كارگروه تدوین نقشه راه و نحوه اجراییسازی ماموریت فرهنگی و چند پست دیگر. این رزومه اگر با عینك خوشبینانه برانداز شود باید گفت قبادی دانا مدیر جوانی است كه با توجه به پیشینهاش میتواند در حوزه سازمانهای مردم نهاد و پیشگیری از معلولیت كودكان در سازمان بهزیستی حرفی برای گفتن داشته باشد. اما كنترل و به حداقل رساندن آسیبهای اجتماعی در كشور نیازمند توانمندهای بیشتری است. سازمان بهزیستی تاكنون نتیجه مطلوب را نگرفته چون مسائل اجتماعی هیچ وقت برای دولتها در اولویت نبوده است. بیتوجهی به این مهم حتی در سخنرانیهای روسای جمهور هم دیده میشود، چون آنها كمتر از آسیبهای اجتماعی حرف میزنند. این بیتوجهی سبب شده سیاست اجتماعی واحدی در كشور وجود نداشته باشد و خدمات سازمان بهزیستی از ویژگیهای مهمی مانند در دسترس بودن، بهموقع ارائه شدن و تخصصی بودن برخوردار نباشد. علاوه بر این، سازمان بهزیستی قدرت لازم را برای مدیریت آسیبهای اجتماعی در اختیار ندارد به همین دلیل به مدیری نیاز دارد كه بتواند این سنگها را از جلوی پای سازمانی كه متولی آسیبهای اجتماعی است بردارد. به نظر میرسد رسیدن به این اهداف برای سكاندار جوان و تازهنفس بهزیستی فقط در صورتی امكان عملی شدن دارد كه او دستكم از مشاوران متخصص در داخل و خارج سازمان كمك بگیرد.