نسخه Pdf

قرص مــرگ

قرص مــرگ

شما خوانندگان عزیز برای ما بنویسید كه سرگرد بعد از بررسی صحنه و صحبت‌ با سینا چطور توانست راز قتل همسرش را فاش کند؟ اگر داستان را با دقت بخوانید متوجه می‌شوید. دو دلیل برای افشای راز این پرونده را همراه با نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامك كنید. هر هفته به دو نفر از كسانی كه پاسخ صحیح بدهند، به قید قرعه كارت هدیه 50 هزار تومانی اهدا می‌شود.

وقتی گوشی را در دست گرفت تازه متوجه لرزش دستانش شد. شماره اورژانس را گرفت و درخواست کمک کرد . چند دقیقه بعد امدادگران اورژانس وارد خانه شده و بعد از معاینه زن جوان گفتند او دچار مسمومیت شدید شده و باید سریع به بیمارستان منتقل شود. زن جوان را روی برانکارد گذاشته و به نزدیکترین بیمارستان بردند. زن جوان در حالی که از درد به خودش می‌پیچید ، به دکتر گفت: قرص لاغری خوردم و بعد به این روز افتادم. پیش از این هم از این قرص‌ها استفاده کرده بودم اما دچار مسمومیت نشده بودم. 
پزشک دستور داد معده او را شست‌وشو بدهند . در همین حین شوهر مهرنوش سراغ دکتر رفت و گفت: فکر کنم همسرم با قرص برنج قصد خودکشی داشته. البته من زود متوجه شدم و جلویش را گرفتم تا قرص بیشتری نخورد . 
دکتر وقتی این موضوع را فهمید از پرستار خواست، مهرنوش را به بخش مراقبت‌های ویژه ببرند اما زن جوان در مسیر دچار ایست قلبی شد و جان باخت. 
ماجرای مرگ این زن به پلیس گزارش شد و قرار شد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شود. صبح فردا پدر و مادر مهرنوش به دادسرا مراجعه کردند و مدعی شدند دخترشان خودکشی نکرده و شوهرش او را کشته است. 
مادر داغدار به بازپرس گفت: مهرنوش و سینا با هم اختلاف داشتند و دخترم قصد داشت از او جدا شود. مهرنوش دختر سرزنده‌ای بود و انگیزه‌ای هم برای خودکشی نداشت. تنها موضوعی که از آن رنج می‌برد اضافه وزن و اختلافاتش با همسرش بود. برای اضافه وزن قرص گیاهی مصرف می‌کرد و توانسته بود وزن خودش را پائین بیاورد. مطمئن هستیم دامادمان او را با نقشه‌ای کشته است. 
بازپرس بعد از این شکایت پرونده را برای رسیدگی به اداره آگاهی ارسال کرد تا درباره این ادعا تحقیق شود.پرونده در اختیار سرگرد رضوانی قرار گرفت و او در نخستین گام به بیمارستان رفت تا با دکتر صحبت کند. دکتر اورژانس هم تائید کرد که مهرنوش بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان باخته است. « خیلی تلاش کردیم که او را از مرگ نجات دهیم اما مسمومیت شدید بود . »
سرگرد سپس راهی خانه این زوج شد. پارچه سیاهی بالای در خانه خودنمایی می‌کرد. کارآگاه به طبقه دوم رفت. چهار، پنج نفری در خانه حضور داشتند. سرگرد سراغ سینا را گرفت. مرد سیاهپوش روی مبل نشسته بود و به نظر می‌رسید حال و روز خوبی ندارد. 
رضوانی خودش را معرفی کرد و از او خواست درباره روز قتل توضیح دهد. مرد جوان که هنوز در شوک مرگ همسرش است ، گفت: همیشه تهدید می‌کرد که خودکشی می‌کند اما من باور نمی‌کردم و هیچ وقت تهدیدهایش را جدی نمی‌گرفتم. دیروز دوباره دعوایمان شد و به اتاقش رفت. وقتی بیرون آمد حالش خوب نبود. گفت راحت شدم. می‌دانستم مدتی است که قرص برنج خریده است. پرسیدم قرص خوردی که تائید کرد. سریع با اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندم اما قرص‌ها قوی بود و زود اثر کرد. 
سرگرد گشتی در خانه زد. همه چیر مرتب بود و آثار درگیری و به‌هم ریختگی دیده نمی‌شد. روی اپن آشپزخانه قوطی قرصی بود که روی آن نوشته بود برای لاغری . در قوطی را باز کرد . پر از قرص بود و به نظر می‌رسید تازه مصرف آن را شروع کرده است.
سینا وقتی قرص‌ها در دست سرگرد دید گفت: این قرص‌ها را برای لاغری مصرف می‌کرد . این قوطی را امروز برایش خریدم . 
کارآگاه بعد از بررسی ماجرا با بازپرس تماس گرفت و دستور بازداشت سینا رابه اتهام قتل عمدی گرفت.

پاسخ معمای پلیسی آتش انتقام
سرگرد بعد از بررسی ماجرا و اظهارات راننده نیسان با کشف دو سرنخ متوجه شد او سهیلا را به قتل رسانده است.
اولین نکته گزارش پزشکی قانونی درباره نحوه قتل و آزار و اذیت دختر بچه بود که با اظهارات متهم همخوانی نداشت. 
از سوی دیگر او مدعی بود که جسد را در ماشین مخفی کرده بود اما خاکی بودن لباس دختر بچه نشان داد، او در محلی دفن شده بود. 
در این مسابقه معمای پلیسی 1436 مخاطب تپش شرکت کردند که از این تعداد، 852 نفر پاسخ صحیح داده و از میان افرادی که پاسخ صحیح داده‌اند، لیلا جمشیدی از تهران و اصغر ایمانی از قم به قید قرعه برنده شدند.

چرا  همسرم را کشتم؟

سینا وقتی رو به رو کارآگاه قرار گرفت فهمید هیچ راهی برای مخفی کاری ندارد و باید واقعیت را بگوید. " زندگی با همسرم برایم غیرقابل تحمل شده بود و او قصد داشت مهریه اش را اجرا بگذارد. مهریه‌اش 1365 سکه بود و قطعا راهی زندان می شدم. تنها راهی که به ذهنم رسید ، قتل او بود . با این کار هم از زندگی با او خلاص می شد و هم مجبور نبودم مهریه سنگین او را پرداخت کنم. فکر نمی کردم کسی متوجه ماجرا شود البته بعد از اینکه همسرم را مسموم کردم از کار خود پشیمان شدم اما 
دیر شده بود.
ضمیمه نوجوانه
تیتر خبرها