آسمان نیمه شب
امیرعلی حبیبی
اگه حال و حوصله دارین کمربندهاتونرو ببندید میخوایم با هم یک سفر کوتاه بریم شمال (سیخها رو بزارین زمین، وسط کرونا بازار کسی نمیره شمال ما میخوایم بریم قطب شمال، تازه اون زمانی میریم که کرونا نیست)... توی دنیا یک اتفاق آخرالزمانی افتاده و همین اتفاق باعث شده که بخش عمدهای از آدمهای دنیا از بین برن اما خب همه که از بین نرفتن و یکی از همون آدمهایی که نجات پیدا کرده آقا آگوستینه و یک دختر کوچولو به نام ایریسین (و احتمالا ما ایرانیها)...
میگم شرمنده فقط مراقب باشین توی دست و پای آگوستین نرید، اون داره تلاش میکنه به یکسری از آدمهایی که توی فضا هستند خبر بده که به زمین برنگردن و برای همین کارشون یکم حساس و مهمه. آگوستین گفته به کسی نگم ولی شماها که خودیاید، این اتفاق آخرالزمانی یکم مشکوکه، برای همین زیادی نگرانه...
بالاخره شاید آدمهای زیادی از بین رفته باشند اما امید همچنان نفس داره... راستی علاوه بر آگوستین بچههای نتفلیکس هم جون زنده بهدر بردن برای همین دور و بر میبینیدشون که دوربین به دوش تمام تلاشهای آگوستین رو دارن ضبط میکنن، لباساتون رو مرتب کنین و ژست خوشگل بگیرین که تو فیلم خوب بیفتیم...
میگم شرمنده فقط مراقب باشین توی دست و پای آگوستین نرید، اون داره تلاش میکنه به یکسری از آدمهایی که توی فضا هستند خبر بده که به زمین برنگردن و برای همین کارشون یکم حساس و مهمه. آگوستین گفته به کسی نگم ولی شماها که خودیاید، این اتفاق آخرالزمانی یکم مشکوکه، برای همین زیادی نگرانه...
بالاخره شاید آدمهای زیادی از بین رفته باشند اما امید همچنان نفس داره... راستی علاوه بر آگوستین بچههای نتفلیکس هم جون زنده بهدر بردن برای همین دور و بر میبینیدشون که دوربین به دوش تمام تلاشهای آگوستین رو دارن ضبط میکنن، لباساتون رو مرتب کنین و ژست خوشگل بگیرین که تو فیلم خوب بیفتیم...