احیای اردوگاههای اجباری
ایران50 تا 60 هزار معتاد خیابانی دارد و تهران به تنهایی 15 هزار. شاید این آمارها عین حقیقت نباشند، ولی تخمینیاند از وضع موجود كه دبیركل ستاد مبارزه با موادمخدر نیز آن را تایید میكند. برای حذف معتادان خیابانی از كف شهرها و دل محلهها تا به حال همه كار كردهاند، یك روز با به هم ریختن پاتوقها و ازهم پاشیدن كلونی معتادان، یك روز با دستگیر كردنشان درطرحهای ضربتی پلیس و فرستادنشان به كمپهای ترك اجباری ماده 16 و روزی با زبان خوش و از روی دستگیری و سوار كردن كارتنخوابها به ماشینهای شهرداری كه مقصدشان گرمخانههاست و روزی دیگر به دست سازمانهای مردمنهادی كه خدمات سیار بهداشتی و خوراكی به معتادان میدهند به این امید كه شاید از لابهلای آن همه مصرفكننده متجاهر چند تایی تصمیم بگیرند بروند برای ترك.
از دهه 80 سیاستهای كشور در قبال معتادان متجاهر همین بوده، ولی تجاهر و خیابانی شدن اعتیاد تمام نشده كه گواهش شبهای تهران است؛ محلههایی كه پاتوقاند و خیابانهایی كه حتی درشبهای سرد سال كه بیم مرگ میرود، معتادانش بازهم خیابانخوابی میكنند. این موضوع سالهاست صدای مردم محلهها را بلند كرده، مردمی كه زمانی گفته میشد تعدادیشان عزم كرده اند با دادن غذای مسموم، به معتادان مرگ دهند و محله را از وجودشان پاك كنند. همین است كه طرحهای ضربتی پلیس سالی چند بار تكرار میشود و بازهم قراراست تكرار شود.
این خبر را دیروز اسكندر مومنی، دبیركل جدید ستادمبارزه با موادمخدر ـ كه از مهر امسال ردای دبیركلی پوشیده ـ اعلام كرد. او گفت تا زمانی كه مردم مقابل خانهها و درون پاركهای محلهشان معتادان را میبینند سخت است باور كنند كاری برای مقابله با اعتیاد انجام شده برای همین برنامه این است تا پایان سال معتادان متجاهر بار دیگر از خیابانها جمع شوند.
مومنی گفت بستر دارد آماده میشود و قرار است سازمان زندانها، نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی روی هم 5600 ظرفیت جدید نگهداری ایجاد كنند كه حداكثر تا پایان سال به بهرهبرداری خواهند رسید.
این ظرفیتسازی، كشوری است و مومنی گفت توافقنامههایی برای ایجاد مراكز جدید در ده استان كشور نیز امضا شده و همه دستگاهها برای همكاری اعلام آمادگی كردهاند.
این مراكز همان ماده 16 ایها هستند، مراكز نگهداری معتادان متجاهری كه پلیس از كف خیابانها دستگیرشان میكند و تا به حال آنقدركم بودهاند و ظرفیتشان كفاف حجم دستگیریها را نمیداده كه شنیده میشد گاهی پلیس، معتادان متجاهر دستگیر شده را چون فضایی برای نگهداریشان وجود نداشته رها میكرده به این شرط كه اسم و آدرس بدهند تا سر فرصت سراغشان برود.
احیای بهاران
اما دستگیری و نگهداری معتادان فقط یك روی سكه مقابله با اعتیاد خیابانی است، چون آنها هر قدر موشكافانه و دقیق جمعآوری شوند و با وسواس در مراكز ماده 16 رتق و فتق شوند، بالاخره روزی باید از این مراكز خارج شوند و به جامعه برگردند. این تكه از پازل همیشه در كشور ما دچار نقص بوده و همیشه عمده تمركز سیستم مقابله با اعتیاد بر دستگیری و نگهداری موقت متمركز بوده به نحوی كه پس از سمزدایی و رهایی، معتاد متجاهر چون حمایتی نبود باز همانی میشد كه بود.
دو سال پیش با آب و تاب فراوان شهرداری تهران مراكز بهاران را راه انداخت كه هدفشان بازتوانی و بازپروری معتادان، حرفه آموزی به آنها و بازگرداندنشان به آغوش جامعه بود، مراكزی كه پرتوان راه افتادند، ولی خیلی زود انرژی كم آوردند و كار به جایی رسید كه بسیاری از مراكز بهاران اكنون تعطیل شده یا در آستانه تعطیلیاند. این مراكز كم مشكل نداشتند، كارشناسان انتقاد میكردند كه چرا بهاران، افراد درحال ترك را كه متادون مصرف میكنند پذیرش نمیكند در حالی كه افراد تحت درمان با متادون گزینه خوبی برای حمایت، حرفهآموزی و بازگشت به زندگی عادی هستند.
این درحالی بود كه گفته میشد سختگیریهای فراوانی دراین مراكز اعمال میشد به طوری كه جمعی از ساكنان بهاران از آنجا گریختند و هرگز بازنگشتند. مراكز بهاران البته میتوانست راهی بجز این را طی كند و كارش به جایی نرسد كه نقل جلسات شورای شهر تهران شود و مخاطب این سؤال قرار گیرد كه 400 میلیارد تومانی كه خرج راهاندازی و تجهیز آنها شد چه ثمری داشت.
دیروز سرنوشت مراكز بهاران و دستاوردهایش سؤال خبرنگار جامجم از دبیركل ستاد مبارزه با مواد مخدر بود كه گرچه اسكندر مومنی توضیحی درباره خروجی این مراكز نداد، ولی گفت كه كارگروهی ایجاد شده تا بار دیگر احیای مراكز بهاران و تقویت مراكزی را كه هنوز فعالند پیگیری كند.
مسلما بهاران كه برخی كاستیها باعث سلب اعتماد از آنها درجمعیت معتاد كشور شده باید بدون نقص احیا شوند وگرنه تكرار یك نسخه آزموده، قدرت شفا نخواهد داشت.
سیاست اردوگاه داری
در زمانی كه چندان هم دور نیست عدهای میگفتند باید معتادان را به دریا ریخت، آتش زد، خوراك كوسهشان كرد، چه میدانم از این دست اصطلاحات كه میخواست معتادان را نیست و نابود كند و از روی زمین برشان دارد. درآن گذشته نهچندان دور چون نگاهها این بود، ساخت اردوگاههای اجباری در كشور رسم شد كه هنوز قدیمیها اسم شورآباد را كه مشهورترین اردوگاه بود به یاد میآورند. بماند كه درسالهای نزدیك به ما اردوگاه شورآباد به شفق تغییرنام داد و بارها و بارها مدیریتش تغییر كرد و چندین بارمجوزش لغو شد به واسطه تخلفاتی كه داشت.
حالا بنامترین اردوگاه نگهداری از معتادان شاید فشافویه تهران باشد با مساحتی نزدیك به 110 هكتار در اراضی حسنآباد فشافویه كه دیوارهای بلند و محاصره شده با سیمهای خاردار دارد.
فاز نخست این اردوگاه در سال 94 شروع به پذیرش كرد كه به اقامت 2500 معتاد و مجرم مرتبط با مواد مخدر در آن منجر شد. همین چند روز پیش نیز آمار رسید كه از ابتدای امسال نزدیك به 3500 نفر درآن پذیرش شدند.
اردوگاههای اجباری معتادان براساس ماده 42 قانون مبارزه با مواد مخدر ایجاد میشوند، مادهای كه به قوه قضاییه اجازه داده بخشی از محكومان موادمخدر را به جای زندان در اردوگاههای شرایط سخت جای دهد. طبق این قانون، دولت موظف است اعتبارات و تسهیلات لازم را برای راهاندازی و اداره این اردوگاهها تامین و اداره كار را به قوه قضاییه واگذار كند.
اما ساخت اردوگاهها كه برمبنای این قانون باید ظرف یك سال محقق میشد و منظور تكمیل آنها در دهه 80 بوده، در سالهای اخیر همواره با چالشهای بودجهای روبهرو بوده به طوری كه پیگیریهای تسنیم نشان میدهد پیمانكار ساخت این اردوگاهها به علت نحوه دریافت پول خود، دیگر تمایلی به تكمیل كار ندارد و طرحها را نیمه تمام گذاشته است.
با این حال دیروز دبیركل ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام كرد ساخت ده اردوگاه در كشور همچنان در دستور كار است و اردوگاه محكومان موادمخدر در استانهای كرمان، سیستان و بلوچستان، اصفهان، خراسان رضوی و گلستان ساخته خواهد شد.
مهر امسال، استاندار كرمانشاه نیز گفته بود در اردوگاه متروكه نگهداری از اتباع بیگانه شهر كنگاور یك اردوگاه ویژه معتادان راهاندازی میشود كه به این ترتیب باید اردوگاه كنگاور را نیز به فهرست اردوگاهها اضافه كرد.
مهمترین كاركرد اردوگاههای اجباری معتادان كه البته گفته میشود باید مجرمان موادمخدری بالای 15 سال محكومیت را پذیرش كند، این است كه زندانها را از وجود این محكومان خالی و حال عمومی زندانها را بهتر میكند، بویژه این كه طبق آمار اسكندر مومنی، جرم70 درصد زندانیان كشور مواد مخدر است.
اما ورای این بحث، آن چیزی است كه كارشناسان درمان اعتیاد به آن میپردازند و آن اثرگذاری اردوگاهها در درمان اعتیاد است، نكتهای كه تاكنون بارها افرادی همچون فرید براتی سده معاون پیشگیری از اعتیاد بهزیستی، سعید صفاتیان رئیس كارگروه كاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام، عباس دیلمیزاده كارشناس باسابقه درمان اعتیاد و حتی حسینعلی شهریاری عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس به آن با نگاه تردید نگریستهاند.
ما با رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد نیز گفتوگو كردیم كه از خاطراتش در زمان تصدی پست معاونت پیشگیری لرستان برایمان گفت كه در اردوگاه بروجرد با نزدیك به 400 مددجو تقریبا هیچ كاری برای افراد انجام نمیشد و بیماران خطاب به مسؤولان میگفتند به محض خلاصی از اردوگاه حتی قبل از رفتن به خانه میروند سراغ مواد. او گفت در دهه 70 در یكی از همین اردوگاهها آنقدر بیبرنامگی وجود داشت كه برای پركردن وقت معتادان، آجرهایی را به حیاط آورده بودند كه یك روز آنها را بریزند این گوشه حیاط و روز بعد بریزند در گوشه دیگر.
رادفر میگوید با وجود این تجربهها احیای اردوگاهها نمیتواند منطقی باشد، چرا كه نگهداری و درمان اجباری در همه جای دنیا منسوخ شده، حتی در چین و روسیه كه سرآمد این نوع اجبارها در جهان بودهاند.
-
افزایش وام شهریه در سال آینده تحصیلی
-
برنامههای جدید مناسبسازی معابر برای معلولان
-
23 هزار طرح اقتصادی و آموزشی در بنیاد بركت
-
دشتهای قزوین در معرض خطر فروچالههای عظیم
-
900 هزار نفر در ایران مبتلا به سرطان هستند
-
احیای اردوگاههای اجباری
-
۸۰۰ مددجوی كمیته امداد در سیستان و بلوچستان صاحبخانه شدند
-
گرانی و افزایش ۳۰ درصدی تقاضای دانشجویان برای سلف و خوابگاه