درك تظاهرات متضاد دكتر مصدق
برخی معتقدند چون محمدحسین سالمی، نوه آیتا... كاشانی است، در نوشتههایش بیطرفی را رعایت نمیكند. پاسخ او به این برداشت چیست؟
طبیعی است كه به خاطر علاقه و ارادتی كه به پدربزرگم دارم نگاهم جانبدارانه است، اما همواره تلاش كردهام در نوشتههایم برای این سؤالات اساسی پاسخهای درخوری پیدا كنم كه آیا بستن مجلس توسط دكتر مصدق كار درستی بود؟ آیا انجام رفراندم لازم بود؟ آیا گرفتن اختیارات مفید بود؟ دكتر مصدق 40 روز در آمریكا بود و حتی یك بار هم غش نكرد، اما در ایران كه بود، تا میگفتی بالای چشمت ابروست غش میكرد! همیشه در رختخواب بود و از دیگران در همان جا پذیرایی میكرد، اما در روز 28 مرداد دیوار راست را گرفت و بالا رفت و حتی یك لحظه هم سرش گیج نرفت! این تظاهرات متضاد همواره برایم پرسش ایجاد میكرد و دنبال پاسخ آنها بودم. باید برای این پرسشها پاسخ قانعكنندهای پیدا میكردم كه چرا به مردم خبر نداد چه اتفاقاتی دارد میافتد؟ چرا توسط روزنامهها و اعضای حزب توده، با شایعات كثیف تمام رجالی را كه میتوانستند در روزهای بحرانی مددكارش باشند، لجنمالی كرد و از چشم مردم انداخت؟ من به علت خویشاوندی و علاقه به آیتا... كاشانی، البته به اسناد و خاطراتی دسترسی داشتهام كه دیگران فقط وصفشان را شنیده یا تصویرشان را دیدهاند. بعد هم صرف خویشاوند كسی بودن كه نباید آنها را از نوشتن درباره یك رجل سیاسی بزرگ منع كرد؟ اگر اینطور بود دكتر غلامحسین مصدق هم نباید درباره پدرش كتاب مینوشت. بماند كه انصافا كتابش را منصفانهتر و بیطرفانهتر از پدرش نوشته است! به نظر من هنگام قضاوت درباره یك اثر تاریخی، باید به محتوا و صحت و سقم آن دقت كرد، نه به پیوندهای خویشاوندی مؤلف و موضوع كتاب.