فیزیوتراپی در بیماران سكته مغزی
معمولا فیزیوتراپی بیماران سكته مغزی شامل مجموعهای از تمرینهای بدنی، تحریكات الكتریكی، تكنیكهای دستی فیزیوتراپیست و آموزشهای بیمار است كه به بازگشت بیمار به فعالیتهای روزمره و افزایش تواناییهای او كمك میكند. اما یكی از روشهای نوین درمان فیزیوتراپی این بیماران، تمرینهای ذهنی است. تركیب تمرینهای جسمی و ذهنی میتواند سرعت بهبود تعادل، عملكرد حركتی و هماهنگی حركات بیماران قربانی سكته مغزی را دوچندان سازد.
تمرینهای ذهنی كه از آن به عنوان تجسم حركتی هم یاد میشود در حقیقت تكرار ذهنی یك حركت خاص است بدون این كه از لحاظ بیرونی واقعا حركتی اتفاق بیفتد. برخلاف تمرینهای فیزیكی كه شامل تكرار حركات هدفمند است. در این درمان از بیمار خواسته میشود بر موضع بدون حركت تمركز كرده و حتی چشمهایش را ببندد و ضمن سعی در انجام حركت، تصویر آن حركت را نیز در ذهن خود مجسم كند. در فعالیت منظم و سالم مغز، نواحی متعددی از قشر مخ با هم در ارتباط هستند و همكاری میكنند. اما در بیماران سكته مغزی این همكاری متقابل مختل شده و ارتباط این نواحی
با هم به خوبی صورت نمیپذیرد.
مطالعات متعددی با استفاده از ام.آر.آی مغز، قبل و بعد از درمان فیزیوتراپی بیماران روی نواحی آسیب دیده صورت گرفته است تا مشخص شود چگونه این ارتباطات دوباره برقرار خواهد شد و چگونه بیماران مهارتهای حركتی خود را بازخواهند یافت. زمانی كه فردی سكته میكند، سلولهای مغزی او تخریب میشوند و زمان طولانی باید صرف شود تا سلولهای عصبی رشد كنند و راه عصبی جدیدی ایجاد شود. در این شرایط میتوان از درمانهای مختلف برای بازگرداندن عملكرد مغز و جبران خسارات وارد شده به راههای عصبی سود جست و حركت را به بیمار بازگرداند.
مطالعات فوق نشان دادند روند بهبود و تشكیل راههای عصبی جدید برای برگشت حركات و عملكردهای بیمار در افرادی كه از هر دو درمان تمرینهای ذهنی و تمرینهای جسمی بهره برده بودند، سریعتر و مشخصتر بود. تمرینهای ذهنی به عنوان مرحله اول بازتوانی این افراد كاربرد دارد.
چنان كه به تدریج حركت به دست خواهد آمد و آنها میتوانند از تمرینهای ذهنی به سمت تمرینهای جسمی پیشرفت كنند و نتیجه این پیشرفت تغییر در رفتار بیمار خواهد بود.
خلاقیت درمانگر در اجرای این نوع تمرینها میتواند در نتیجهگیری بسیار مؤثر باشد. تون صدای درمانگر، درخواستهای مكرر برای تجسم یك حركت یا انتخاب جملات و نحوه برقراری ارتباط با بیمار از دیگر عوامل مؤثر در موفقیت وی است. این درمان یك روش شناختی در كسب مهارتهای حركتی و توانمندیهای عملكردی در ورزشكاران و افراد با آسیبهای نورورلوژیك محسوب میشود و تنها منحصر به درمان بیماران سكته مغزی نیست. بیماران اماس، پاركینسون و در صدمات ورزشی و تصادفات كه با آسیب به اعصاب مركزی و محیطی همراهند، از مواردی است كه میتوانند در این روش تحت درمان قرار گیرند.
تیتر خبرها