سالگرد فرار محمدرضا پهلوی بهانهای شد تا رمان «آه با شین» را مرور كنیم
تاریخ از پایین
سعید احمدیه / روزنامهنگار
تاریخ ابزاری برای عبرت گرفتن است. البته جنبههای دیگری هم دارد، ولی عبرت گرفتن اصلیترین وجهی است كه تاریخ دارد و به آن رجوع میشود. شاید گفته شود تاریخ تكرار نمیشود ولی منطقی در تاریخ هست كه میگوید ایام در گردش است و تاریخ تكرار میشود. از همینروست كه رجوع به تاریخ اهمیت پیدا میكند. برای مثال فرار شاه از مملكت در تاریخ دیگر تکرار نخواهد شد ولی دوران او، میتواند دورانی عبرتآموز باشد. از این رو مطالعه تاریخ میتواند به افراد كمك كند تا دید بهتری نسبت به شرایط خود پیدا كنند.
تاریخ با كمك ادبیات میتواند هم از خشكی خود بكاهد و هم خوانندگان بیشتری را در بربگیرد. ادبیات داستانی به عنوان ابزار و قالبی برای سخن گفتن با استفاده از زبانی نرم تاریخ را در خدمت خود در میآورد تا بتواند پیامی را كه مد نظر دارد به خواننده منتقل كند. محمدكاظم مزینانی، نویسندهای كه اگر كارهای بزرگسال او را نخوانده باشید، احتمالا با كارهای نوجوان و كودك او آشنا باشید، ولی آقای مزینانی دو اثر مهم در حوزه بزرگسال دارد كه توجه بسیاری را به خود جلب كرد.
رمانهای «شاه بی شین» و «آه با شین» دو اثری است كه از این نویسنده در بازار موجود بوده و از زمره آثار تحسین شده این نویسنده است. رمانهایی كه اولی روایتی از زندگی محمدرضا پهلوی به روایت خودش و دیگری روایتی از چند دوره تاریخی است. دهه 1310 تا 80 بازه زمانی است كه این رمان روایت میكند و روایتی از چند نسل یك خانواده تاریخی است. مزینانی با اثر درخشان شاه بی شین توجه خوانندگان بسیاری را به خود جلب كرد و توانست روایتی متفاوت از شاه پهلوی را به خواننده ارائه كند. روایتی كه هرخوانندهای را میخكوب میكند و حتما او را در برابر اثری درخشان از منظر ادبیات و تاریخ قرار میدهد.
«آه با شین» دومین اثر سهگانه تاریخی مزینانی است كه در آن روایتی از چند نسل را با نثری برجسته را مرور كرده است.
مزینانی در این اثر تفاوت نسلی را به خوبی نشان داده است. او توصیف كرده كه چطور تاریخ بستر و محمل تغییر و تحول است و افرادی كه از یك تیره هستند، در گذر زمان دچار تحول میشوند و به باورهای خانوادگی خود پشت میكنند. داستان از یك شازده قجری آغاز میشود و پشت به پشت جلو میآید و باورهایشان دچار تغییر و تحول میشود.
فرم روایت این داستان آن را با اثر قبلی مزینانی و دیگر آثار موجود متفاوت كرده است. رفت و برگشتهای زمانی و فرم قصهگویی كار را جذاب میكند و هر خوانندهای با وجود پیچیدگیهای آن از كتاب و خواندن آن لذت میبرد. هرچند كه این رمان در بستر تاریخ روی میدهد، ولی اثری است كه به زوایای پنهانی شخصیتهای مختلف سرك میكشد. این همان كاری است كه از داستاننویس و اثر داستانی انتظار میرود. رفتن به هزارتوی شخصیتهای داستانی و نشان دادن درونیات آنها اتفاقی است كه در داستان روی میدهد و خواننده در «آه با شین» علاوه بر مرور گذری تاریخ لایههای پنهان شخصیتها را نیز مرور میكند. عاداتی كه شخصیتهای داستان مزینانی دارند، از نقاط قوت شخصیتپردازی در این رمان است و خواننده در این كتاب با شخصیتهای باورپذیر روبهرو میشود.
از منظر فلسفی هم رمان مزینانی حاوی مضامینی است كه میتوان به صورت گذری به آنها اشاره كرد. همانطور كه اشاره شد این داستان روایت چند نسل است و در بستر این روایت شاهد تقابلی میان سنت و مدرنیته هستیم. تضاد میان تفكر سنتی كه نمایندهاش شخصیت شازده قجری است و تفكر مدرن كه فرزند و نوه این خاندان است. از این منظر مزینانی توانسته این دو نوع را در برابر هم قرار دهد، ولی هیچیك را تقدیس نكرده و تنها راوی آن دو بوده است.
نویسنده در این كتاب كوشش كرده با زبان داستان تاریخ را مرور كند و اینبار از پایین دست به روایت تاریخ زده و نشان داده آحاد جامعه در ساخت تاریخ همان اندازه نقش دارند كه حكام و امرا نقشآفرین هستند. این داستان در واقع خواننده را در موقعیتی قرار میدهد كه به تاریخ از پایین نگاه كند، سبكی كه در تاریخنگاری این روزها مورد توجه است و اصالت را بهجای روایت رسمی به روایت از پایین میدهد و این رمان پیشنهادی برای مرور تاریخ از پایین است.
تاریخ با كمك ادبیات میتواند هم از خشكی خود بكاهد و هم خوانندگان بیشتری را در بربگیرد. ادبیات داستانی به عنوان ابزار و قالبی برای سخن گفتن با استفاده از زبانی نرم تاریخ را در خدمت خود در میآورد تا بتواند پیامی را كه مد نظر دارد به خواننده منتقل كند. محمدكاظم مزینانی، نویسندهای كه اگر كارهای بزرگسال او را نخوانده باشید، احتمالا با كارهای نوجوان و كودك او آشنا باشید، ولی آقای مزینانی دو اثر مهم در حوزه بزرگسال دارد كه توجه بسیاری را به خود جلب كرد.
رمانهای «شاه بی شین» و «آه با شین» دو اثری است كه از این نویسنده در بازار موجود بوده و از زمره آثار تحسین شده این نویسنده است. رمانهایی كه اولی روایتی از زندگی محمدرضا پهلوی به روایت خودش و دیگری روایتی از چند دوره تاریخی است. دهه 1310 تا 80 بازه زمانی است كه این رمان روایت میكند و روایتی از چند نسل یك خانواده تاریخی است. مزینانی با اثر درخشان شاه بی شین توجه خوانندگان بسیاری را به خود جلب كرد و توانست روایتی متفاوت از شاه پهلوی را به خواننده ارائه كند. روایتی كه هرخوانندهای را میخكوب میكند و حتما او را در برابر اثری درخشان از منظر ادبیات و تاریخ قرار میدهد.
«آه با شین» دومین اثر سهگانه تاریخی مزینانی است كه در آن روایتی از چند نسل را با نثری برجسته را مرور كرده است.
مزینانی در این اثر تفاوت نسلی را به خوبی نشان داده است. او توصیف كرده كه چطور تاریخ بستر و محمل تغییر و تحول است و افرادی كه از یك تیره هستند، در گذر زمان دچار تحول میشوند و به باورهای خانوادگی خود پشت میكنند. داستان از یك شازده قجری آغاز میشود و پشت به پشت جلو میآید و باورهایشان دچار تغییر و تحول میشود.
فرم روایت این داستان آن را با اثر قبلی مزینانی و دیگر آثار موجود متفاوت كرده است. رفت و برگشتهای زمانی و فرم قصهگویی كار را جذاب میكند و هر خوانندهای با وجود پیچیدگیهای آن از كتاب و خواندن آن لذت میبرد. هرچند كه این رمان در بستر تاریخ روی میدهد، ولی اثری است كه به زوایای پنهانی شخصیتهای مختلف سرك میكشد. این همان كاری است كه از داستاننویس و اثر داستانی انتظار میرود. رفتن به هزارتوی شخصیتهای داستانی و نشان دادن درونیات آنها اتفاقی است كه در داستان روی میدهد و خواننده در «آه با شین» علاوه بر مرور گذری تاریخ لایههای پنهان شخصیتها را نیز مرور میكند. عاداتی كه شخصیتهای داستان مزینانی دارند، از نقاط قوت شخصیتپردازی در این رمان است و خواننده در این كتاب با شخصیتهای باورپذیر روبهرو میشود.
از منظر فلسفی هم رمان مزینانی حاوی مضامینی است كه میتوان به صورت گذری به آنها اشاره كرد. همانطور كه اشاره شد این داستان روایت چند نسل است و در بستر این روایت شاهد تقابلی میان سنت و مدرنیته هستیم. تضاد میان تفكر سنتی كه نمایندهاش شخصیت شازده قجری است و تفكر مدرن كه فرزند و نوه این خاندان است. از این منظر مزینانی توانسته این دو نوع را در برابر هم قرار دهد، ولی هیچیك را تقدیس نكرده و تنها راوی آن دو بوده است.
نویسنده در این كتاب كوشش كرده با زبان داستان تاریخ را مرور كند و اینبار از پایین دست به روایت تاریخ زده و نشان داده آحاد جامعه در ساخت تاریخ همان اندازه نقش دارند كه حكام و امرا نقشآفرین هستند. این داستان در واقع خواننده را در موقعیتی قرار میدهد كه به تاریخ از پایین نگاه كند، سبكی كه در تاریخنگاری این روزها مورد توجه است و اصالت را بهجای روایت رسمی به روایت از پایین میدهد و این رمان پیشنهادی برای مرور تاریخ از پایین است.