نسخه Pdf

لباس‌های دورنینداختنی

احیای یک فرهنگ فراموش‌شده در لابه‌لای داستانی کودکانه

لباس‌های دورنینداختنی



تا حالا برای فرزندت، لباس دوختی؟ منظورم دوختن درزهای باز شده و دکمه‌های افتاده و زانوهای «وصله لازم» نیست. منظورم دوختن یک لباس درست و حسابی است. وقتی با متر خیاطی، طول و عرض و بالا و پایینش را اندازه می‌گیری، الگو می‌کشی، برش می‌زنی و جادکمه بازمی‌کنی.
تا حالا چند تا از لباس‌های کوچک‌شده دخترخاله‌ها یا دخترعمه‌های بزرگ‌تر را گرفتی و تن فرزندت کردی؟
ما بچه‌هایی بزرگ‌شده با لباس‌های مامان‌دوز یا لباس‌های موروثی چند دست چرخیده هستیم. ولی امروز، گنجینه خاطرات بچه‌هایمان، خالی از چنین تجربه‌هایی است.
کتاب «لباس همیشگی من» کتابی برای کودکان ۶ تا ۹سال است در مورد لباسی که با دستانی هنرمند دوخته می‌شود و هر سال با ابتکار، تغییر می‌کند تا همچنان مناسب پوشیدن باشد. لباسی که تا وقتی قابل استفاده است، دور انداخته نمی‌شود و جایگزینی برایش نمی‌آید. مادربزرگ داستان، خودش تولیدکننده است و برای آن‌که محیط‌زیست آلوده نشود، به نوه‌اش کمک می‌کند همان لباسی را که دارد، تغییر بدهد و همیشه بتواند از آن استفاده کند و در آخر نیز، لباس به دخترخاله کوچک‌تر می‌رسد تا لباس همیشگی او باشد.
سبک تصویرهای کتاب که تکه‌چسبانی تلفیقی با رنگ است کاملابا موضوع داستان، همخوانی دارد. مثلا تکه‌های پارچه، برش‌های روزنامه، کاغذ الگو و کوک‌های دور برخی قسمت‌ها. با این‌که تصویرگر و نویسنده، دونفر هستند ولی به خوبی توانسته‌اند متن و تصویر را هماهنگ کنند. تصاویر، ساده و در عین حال پر از طرح و رنگ‌های شادند. گویی تصویرها و تکنیک اجرای آن نیز می‌خواهد همان پیام داستان را برساند؛ این‌که با اشیای به ظاهر دور ریز اطراف‌تان می‌توانید آثار زیبایی خلق کنید، فقط به کمی خلاقیت نیاز دارید.
بعد از خواندن کتاب می‌توانیم در مورد این سوال با کودک صحبت کنیم چه چیزهای دیگری را در اطرافش می‌شناسد که می‌توان از آنها بارها استفاده کرد؟ به جای خریدن یک جنس نو، چه تغییراتی در وسیله قدیمی می‌توان ایجاد کرد که باز هم قابل استفاده باشد؟ کدام‌یک از وسایل را می‌توانیم به اطرافیان‌مان ببخشیم و خوشحال‌شان کنیم؟ بعد جواب‌هایمان را روی کاغذ بنویسیم و سعی کنیم حداقل یک مورد را اجرا کنیم و در مورد احساس‌مان بعد از اجرای آن، حرف بزنیم. ما با این کار به ظاهر کوچک، چه تاثیرات بزرگی در دنیا گذاشته‌ایم؟
این کتاب، داستان یک فرهنگ فراموش شده‌است؛ فرهنگ تولید در مقابل مصرف، خلاق بودن در مقابل تن‌پروری و اقتصاد مقاومتی در مقابل رفاه‌زدگی. در عصری که اطرافمان پر است از تبلیغات اجناس متنوع و هر روز یک مدل جدید از هر وسیله‌ای به بازار می‌آید، آیا می‌خواهیم بار دیگر این فرهنگ را در فرزندان‌مان احیا کنیم؟