نسخه Pdf

شناسنامه‌ها انتقاد می‌کنند؟

شناسنامه‌ها انتقاد می‌کنند؟



 مثل هر روز شلوغ بودم و درگیر خبرها و مهمان‌هایی که برای بازدید از نمایشگاه کتاب می‌آمدند، استرس و نگرانی این‌که خبر را زودتر از بقیه خبرگزاری‌ها به دبیر برسانم، داشتم. چون پیامک‌های خبرگزاری که معروف هم شده بود ما را ملزم می‌کرد خبر را زودتر از بقیه برسانیم که عقب نباشیم.
از صبح همه حرف‌ها حول صحبت‌های رئیس‌جمهور بود که در افتتاحیه نمایشگاه از منتقدان خواسته بود با شناسنامه از دولت انتقاد کنند، این حرف‌ها به مستندی برمی‌گشت که در انتقاد به دولت ساخته شده بود. هر کدام از بچه‌ها نظری داشتند و صحبت‌هایمان گل انداخته بود، چند نفری موافق و چند نفری هم مخالف بودند که اگر انتقاد نباشد، پیشرفتی صورت نمی‌گیرد.
تلفنم زنگ خورد و برای همین از بچه‌ها فاصله گرفتم. با دبیر درباره سوژه‌های روز صحبت می‌کردیم و این‌که امروز چه کاری در نمایشگاه انجام بدهیم. گفتم فکر می‌کنم امروز وزیر ارشاد هم به نمایشگاه بیاید. برای همین با هم به این نتیجه رسیدیم که چند سؤالی هم از وزیر بپرسم.
حدود ساعت 11 بود بالاخره وزیر رسید. قرار بود از بخش دانشگاهی نمایشگاه بازدید و با ناشران صحبت کند تا بداند چه خواسته‌هایی دارند، همه‌ خبرنگارانی که در نمایشگاه بودیم با هم در بخش دانشگاهی جمع شدیم تا سؤال‌هایمان را بپرسیم و بالاخره فرصتی فراهم شد. همه سؤال‌ها سمت و سوی همان مستند جنجالی را داشت و وزیر هم در حال انتقاد از سازندگان بود. چرا باید چنین مستندهایی ساخته شود و باید با شناسنامه انتقاد کرد و حرف‌هایش ادامه داشت که یکباره ذهنم به سمت حرف‌هایم با دبیر رفت و تصمیم گرفتم سؤالی بپرسم. بعد از این‌که انتقادهایش تمام شد تا بقیه بخواهند سؤال کنند، گفتم: «آقای دکتر، شما خودتان مستند را دیده‌اید؟» بدون این‌که فکری بکند، گفت: «نه ندیده‌ام. اما مطالبی درباره‌اش خوانده‌ام!» همه با شنیدن جوابش ساکت شدند و فقط یک نفر دیگر سؤال پرسید و وزیر برای ادامه بازدید، پرسش و پاسخ را تمام کرد.
در همان چند دقیقه بعد از سؤالی که پرسیدم، خبرش همه جا پخش شد و همه درباره این صحبت می‌کردند چه سؤال به‌موقعی بود و این‌که ندیده درمورد یک مستند انتقاد شود و خیلی راحت منتقدان را بدون شناسنامه عنوان کنند، کار درستی نیست.
خبر را همان موقع هم برای دبیر فرستادم و با پیامک شدن خبر در تمامی خبرگزاری‌‌ها، این ندیدن مستند خودش سوژه‌ای شد برای همه رسانه‌ها که اول فیلم را ببینید و بعد در موردش صحبت کنید. آن روزمان در نمایشگاه فقط به این نه گفتن محکم وزیر گذشت و خاطره‌اش برای همیشه در ذهن‌مان باقی ماند به‌خصوص ویدئوهایی که از این گفت‌وگو در شبکه‌های آن طرف آب پخش شد و به قول یکی از بچه‌ها حرف به‌موقع و سؤال بجا دیده می‌شود.
ضمیمه چار دیواری