نسخه Pdf

گزارش‌هایی  به وسعت  همه جهان

نگاهی به روند خبرنگاری در خارج از مرزها در 4 دهه گذشته

گزارش‌هایی به وسعت همه جهان

خبر یكی از بخش‌های كلاسیك مهم تلویزیون است؛ بخشی كه مخاطبان ثابت و حرفه‌ای دارد و رقابت بسیاری از رسانه‌های معتبر دنیا هم بر سر همین خبررسانی به‌موقع، سریع و همراه با منافع دولت‌های خود است. این نكته از آن جهت حائزاهمیت است كه بدانیم اگر یك رسانه در عرصه خبررسانی و اعتماد عمومی رقابت را به رسانه‌های رقیب واگذار كند تقریبا باید گفت همه كاركرد‌های مثبت خود را از دست داده و ضرر جبران‌ناپذیری به سایر بخش‌های آن وارد خواهد شد. 
حوزه خبر علاوه بر دقت و سرعت به چهره‌هایی نیاز دارد كه بتوانند با كلام و كاریزمای خود بیشترین اثر را در این زمینه داشته باشند و از این جهت خبرنگاران صداوسیما در كشورهای خارجی بسیار بااهمیت محسوب می‌شوند؛ خبرنگارانی كه برخلاف تصور عمومی مبنی بر دریافت حقوق ارزی و زندگی راحت در یك كشور خارجی، همواره با تهدیدات گوناگونی مواجه هستند و حتی در مواردی نمی‌توانند خانواده‌های خود را در این سفرهای گاه چند ساله همراه داشته باشند. 
این نكته شاید یكی از ساده‌ترین مشكلاتی است كه این شغل با خود به همراه دارد. خبرنگاری در ذات خود حرفه بسیار سخت و پراسترسی محسوب می‌شود و حالا اگر یك خبرنگار بخواهد در كشوری دیگر با زبان و فرهنگ متفاوت به كارش ادامه دهد، قطعا با سختی‌های بسیاری روبه‌رو خواهد بود؛ سختی‌هایی كه گاه به قیمت جان یك خبرنگار تمام می‌شود و از این جهت برخلاف رویه جذاب این شغل، اساسا خبرنگاری را می‌توان در دسته مشاغل بسیار سخت دسته‌بندی كرد؛ مشاغلی كه در بسیاری از موارد درآمد‌های بسیار معمولی و حتی پایینی نسبت به سطح كلی جامعه دارد و آن چیزی كه آدم‌ها را در این حرفه سرپا نگه‌می‌دارد صرفا واژه‌ای به نام عشق است. عشق به كار، اطلاع‌رسانی دقیق و حركت به سوی آگاهی‌بخشی عمومی كه در ذات این حرفه وجود دارد. 

دهه 60
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ساختارهای كلی كشور و حتی نام‌ها تغییر می‌كند. رادیو تلویزیون ملی ایران به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تغییر نام می‌دهد. اموال و دارایی‌های ایران در بسیاری از كشورها به دلیل ضدیت با انقلاب اسلامی مصادره می‌شود و نیروهای مخالف انقلاب در داخل كشور هم كارشكنی‌های بسیاری انجام می‌دهند. 
در این میان تلویزیون هم از این داستان بی‌نصیب نمی‌ماند و حتی نمایندگی و ساختمان اصلی صداوسیمای جمهوری اسلامی در لندن که در حقیقت مهم‌ترین دفتر نمایندگی صداوسیما در خارج از كشور است دچار مشكلاتی می‌شود. ذكر این نكته ضروری است كه بدانیم مجموعه رسانه‌ملی در چند كشور مانند انگلستان، آلمان، آمریكا، فرانسه و مالزی دفاتری دارد كه در حقیقت به عنوان نمایندگی‌های اصلی صداوسیما در خارج از ایران محسوب می‌شوند. خبرنگاران این دفاتر در حقیقت وظیفه پوشش دادن اتفاقات رسانه‌ای این كشورها و محدوده تعریف شده در آن را دارند كه محدود به همان كشور نمی‌شود. 
به عنوان مثال دفتر كوالالامپور در تمام منطقه شرق آسیا این رسالت را انجام می‌دهد و البته با گذر زمان نقش و اهمیت برخی از این دفاتر كمرنگ یا پر‌رنگ می‌شود. 
و باز هم به عنوان مثال در دوره كنونی و با توجه به تحولات منطقه‌ای قطعا فعالیت‌های دفتر مستقر در بغداد و كشور عراق اهمیت بسیاری برای مجموعه رسانه دارد، حال آن كه در دهه 60 و به دلیل جنگ تحمیلی مطلقا امكان حضور خبرنگار ایرانی در این كشور وجود نداشته است و به همین ترتیب دفاتری كه در كشورهای آرژانتین و ونزوئلا است در حقیقت وظیفه پوشش منطقه آمریكای لاتین را به‌عهده دارد. 
در دهه 60 یكی از مهم‌ترین چهره‌های خبری تلویزیون در خارج از كشور علی‌اكبر عبدالرشیدی است كه به‌واسطه تحصیلاتش در انگلستان گزارش‌هایی را از این دفتر ارسال می‌كند. این احتمالا واضح‌ترین تصویری است كه از این دهه درباره یك خبرنگار صداوسیما در خارج از ایران وجود دارد. در این سال‌ها به واسطه جنگ تحمیلی و همسویی ناجوانمردانه بسیاری از كشورها با رژیم بعث عراق، دفاتر نمایندگی صداوسیما در این كشورها با محدودیت‌های بسیاری مواجه هستند و گاهی حتی تهدید به تعطیلی می‌شوند. كار خبرنگاران ایرانی در این سال‌ها جدای از خبررسانی، معرفی چهره‌ای درست از انقلاب اسلامی و مبارزه با دروغ‌های رسانه‌های غربی درباره ایران و خصوصا جنگ‌تحمیلی است كه تا همین امروز هم ادامه دارد. این سال‌ها و با توجه به وقوع جنگ بسیاری از خبرنگاران جوان به جبهه‌ها اعزام می‌شوند و اخبار خارجی غیر‌مرتبط با ایران در درجه بعدی اهمیت قرار دارد و از این جهت نسلی از خبرنگاران در شرایط سخت جنگی آموزش می‌بینند كه در دهه‌های بعدی گزینه‌های خوبی برای اعزام به كشورهای دیگر هستند. خبرنگارانی كه در این دوره گاه با جراحت‌های زمان جنگ دست به گریبانند و تعدادی از آنها هم در جبهه‌ها به شهادت می‌رسند. اتفاقی غم‌انگیز كه صرفا به این سال‌ها محدود نمی‌شود و در دهه‌های بعد هم ادامه پیدا می‌كند. 
نكته مهم این سال‌ها حجم پایین خبرهایی است كه از خارج از كشور به شكل تصویری مخابره می‌شود. این مساله دو دلیل عمده دارد؛ نخست امكانات آن روزهاست كه عملا امكان ارتباط مستقیم با خارج از كشور را به صفر می‌رساند و دوم زمان پخش خبر در كنداكتور دو شبكه‌ای آن روزهاست. كل اخبار این سال‌ها به دو خبر در طول روز محدود می‌شود كه سهم هر شبكه یك بخش خبری است و با توجه به حجم خبرهای داخلی و خصوصا خبرهای جبهه‌ها زمان چندانی برای سایر خبرها باقی نمی‌ماند. 
این نكته در رادیو شكل متفاوتی دارد و با توجه به زمان بیشتر و البته امكان پخش گزارش‌ها به صورت غیرزنده خبرهای خارجی بیشتری پخش می‌شود. در این سال‌ها برنامه‌ای نوستالژیك با عنوان بررسی رادیوهای بیگانه از رادیو پخش می‌شود كه مبنای آن رصد خبرهای رسانه‌های خارجی درباره ایران است؛ خبرهایی كه عمدتا جهتگیری‌های مغرضانه دارد و همین برنامه نشان می‌دهد در جنگ رسانه‌ای، نقش خبرنگاران خارجی مستقر در این كشورها برای افشای دروغ‌ها و تناقض‌های رسانه‌ای كشورهای متخاصم بسیار مهم است. 

نقشه جهان تغییر می‌كند!
سال‌های آغازین دهه 70 با یك اتفاق بسیار مهم سیاسی و ژئوپلتیك در جهان همزمان می‌شود. اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یكی از دو ابرقدرت 
ضمیمه کلیک