نسخه Pdf

در میان عزاداران ایرانی

در میان عزاداران ایرانی

لیدی مری شیل همسر سفیر وقت انگلیس

واقعه محرم به قدری ایرانی‌ها را تحت تأثیر قرار داده که جریان آن را به صورت یک برنامه نمایشی درآورده‌اند و شبیه انجام شعائر مذهبی دوران گذشته در انگلستان و سایر جاها در صحنه اجرا می‌کنند. از هر گوشه‌ای صدای مداوم ناله و زاری همراه با نثار نفرین و دشنام به مرتکبین این جنایت درباره نوه پیغمبر و خانواده او شنیده می‌شود. گاهی هیجان و احساسات مردم به جایی می‌رسد که ایفا‌کننده نقش «شمر» هدف ناسزای مردم قرار می‌گیرد و به زحمت می‌تواند خود را از شر نگاه‌های غضب‌آلود و مخصوصا ضربات مشت و لگد زن‌ها در امان نگه ‌دارد.
لباس امام حسین و خانواده و یارانش به صورت همان دوران تهیه شده بود و آنها را ابتدا در حالی که عازم سفر به کوفه بودند به نمایش در‌می‌آورند. برای تجسم این مسافرت، شترها و اسب‌های زره پوشیده را با کجاوه در اطراف صحنه حرکت می‌دادند و در همان حال صدای طبل و شیپور از دور و نزدیک شنیده می‌شد. پس از مدتی لشکریان یزید پدیدار شدند، فرمانده آنها نطقی کرد و امام حسین در حال نوحه‌خواندن برای جنگ به سراغش رفت و چندی بعد در حالی که خود و اسبش پوشیده از تیرهای چوبی بودند به وسط صحنه بازگشت. بعد آب نهر فرات به روی آنها بسته شد و به دنبال آن نوحه‌سرایی شدت یافت و جنگ مغلوبه شد. پس از چندی شمر خشم‌آلود و سوارانش، زره پوشیده و سوار بر اسب جلو آمدند. شمر نطقی کرد و امام حسین در حالی که از مصیبت خانواده خود اندوهگین بود با وقار به آن جواب داد. سپس پسران جوان امام حسین برای جنگ از صحنه خارج شدند و پس از مدتی جسد آنها را به داخل آوردند. و بالاخره، کشته‌شدن دختران کوچک امام حسین، سر و صدای گریه و ناله جمعیت را به اوج رساند... بالاخره در پایان برنامه، شمر کار خودش را در میان اوج خشم و اندوه حاضران به انجام رساند و فردای آن روز (روز آخر تعزیه) آیین خاکسپاری امام حسین و خانواده‌اش در کربلا انجام گرفت. حضور در چنین مجلسی که چندین هزار نفر در ماتم و اندوه عمیقی فرو رفته‌اند برای من بسیار غریب بود، چون اصولا ایرانی‌ها در گریه و زاری خصوصیات ویژه‌ای دارند... موقعی که یکی از آنها شروع به گریه کرد بقیه هم به او تأسی می‌کنند و ناگهان همه را گریه فرا می‌گیرد. گاهی از اوقات من هم حس می‌کردم که بر اثر شنیدن این همه آه و ناله، اشکم آماده سرازیرشدن است و با زن‌های ایرانی اطراف خودم در عزاداری شرکت می‌کردم که البته این موضوع خیلی باعث خوشایند آنها می‌شد، ولی باید اذعان نمایم که بعضی از قسمت‌های این برنامه، آنقدر عمیق و پراحساس اجرا می‌گردید که فوق‌العاده متأثر‌کننده بود.
*بخش‌هایی از کتاب خاطرات لیدی شیل، نوشته لیدی مری شیل. همسر او سفیر انگلستان در اوایل دوره پادشاهی ناصرالدین شاه بوده است.