نسخه Pdf

آه حسین... شاه حسین

آه حسین... شاه حسین

پیتر دلاواله * مسافر ایتالیایی

تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر می‌رسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه -یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمی‌گیرد- بر تن می‌کنند. هیچ کس سر و ریش خود را نمی‌تراشد و به حمام نمی‌رود و به علاوه نه‌تنها از ارتکاب هر گونه گناه پرهیز می‌کند، بلکه خود را از هر گونه خوشی و تفریح محروم می‌سازد. بسیاری از گدایان در کوچه‌های پر آمد و رفت شهر، تمام بدن خود را تا گلو و حتی قسمتی از سر را در خمره‌هایی از گل پخته که در داخل زمین پنهان شده فرو می‌کنند به‌طوری که انسان تصور می‌کند واقعا مدفون شده و از طلوع تا غروب خورشید و حتی تا پاسی از شب گذشته به همین نحو باقی می‌مانند. تمام این تظاهرات برای نشان‌دادن مراتب سوگواری و غم و اندوه آنان در عزای حسین است.... هنگام ظهر در وسط میدان در بین جماعتی که گرد آمده‌اند یک ملا- که غالبا از نسل محمد (ص) است و در ایران به او سید یعنی آقا می‌گویند و علامت ممیزه‌اش عمامه سبز است- بالای منبر می‌رود. در ترکیه به این‌گونه اشخاص امیر و در مصر به آنان شریف می‌گویند و من بر‌خلاف ترکیه که اعقاب محمد همیشه عمامه سبز بر سر دارند در ایران ندیدم به غیر از این گونه مواقع کسی عمامه‌ای با این رنگ بر سر گذارد. منبر، مشرف بر همه زنان و مردانی است که بعضی بر روی زمین و بعضی بر روی چهارپایه‌های کوتاه نشسته‌اند و ملا بر روی آن شروع به روضه‌خوانی و توصیف حسین (ع) می‌کند و به شرح وقایعی که منجر به قتل او شد می‌پردازد و گاهی نیز شمایلی چند نشان می‌دهد.
همین مراسم روزها در مساجد و شب‌ها در جاهای عمومی و بعضی خانه‌ها که با چراغ‌های فراوان و علامات عزاداری و پرچم‌های سیاه مشخص شده‌اند تکرار می‌شود و روضه‌خوانی با شدت هرچه تمام‌تر ادامه دارد و مستمعین با صدای بلند گریه و زاری می‌کنند، بخصوص زنان به سینه خود می‌کوبند و با نهایت حزن و اندوه و همه با هم آخرین بند مرثیه‌ای را که خوانده می‌شود تکرار می‌کنند و می‌گویند: «آه حسین... شاه حسین....»
و پس از این که روز دهم ماه محرم یعنی روز قتل فرا رسید (این روز، امسال مصادف با هشتم ژانویه شد) از تمام اطراف و محلات اصفهان و به طوری که قبلا به مناسبت روز قتل على (ع) توصیف کردم، دسته‌های بزرگی به راه می‌افتد که به همان نحو بیرق و علم با خود حمل می‌کنند و بر روی اسب‌های آنان سلاح‌های مختلف و عمامه‌های متعدد قرار دارد و به‌علاوه چندین شتر نیز همراه دسته‌ها هستند که بر روی آنها جعبه‌هایی حمل می‌شود که درون هر یک سه چهار بچه به علامت بچه‌های اسیر حسین شهید قرار دارند. علاوه بر آن دسته‌ها هر یک به حمل تابوت‌هایی می‌پردازند که دور تا دور آنها مخمل سیاه رنگی پیچیده شده و در روی آنها یک عمامه که احیانا به رنگ سبز است و همچنین یک شمشیر جای داده‌اند و دور تا دور تابوت سلاح‌های گوناگونی که قبلا شرح آن را داده‌ام چیده شده است و تمام این اشیاء روی طبق‌های متعدد بر سر عده‌ای قرار دارد که به آهنگ سنج و نای جست و خیز می‌کنند و دور خود چرخ می‌زنند. تمام طبق نیز به این نحو می‌چرخد و منظره جالبی پیدا می‌کند.
 *دلاواله مسافر ایتالیایی است که زمان شاه عباس به ایران سفر کرده. سفرنامه پیتر دلاواله با ترجمه شجاع‌الدین شفا منتشر شده است.