نسخه Pdf

یک عدد ایروینگ استون لطفا!

یک عدد ایروینگ استون لطفا!

محمدعلی یزدانیار قفسه کتاب


اگر در گوگل عبارت
Best novels about Christ «بهترین رُمان‌ها درباره حضرت مسیح‌(ع)» را جست‌وجو کنید چندین صفحه با محتوای ده، بیست، سی، پنجاه -وحتی بیشتر- داستان درباره مسیح(ع) که باید حتما بخوانید به شما ارائه خواهد داد. در مقدمه برخی از این مقاله‌ها نوشته شده که حتی اگر مسیحی نیستید خواندن این یا آن رمان را از دست ندهید. وقتی محتوای جست‌وجو را به دیگر شخصیت‌های تاریخی و مذهبی فرهنگ غرب گسترش بدهید باز هم با یافته‌های مشابهی روبه‌رو خواهید شد. مهم نیست فرد مورد نظر شما شخصیتی دینی است یا پادشاهی تاریخی، قدیسی مسیحی است یا جنگجویی پرافتخار؛ از نیکوس کازانتزاکیس تا سی.اس.لوئیس، از فیودور داستایفسکی گرفته تا کی لانگفلو، از لی والاس گرفته تا اریک‌امانوئل اشمیت و ایروینگ استون در مورد شخصیت‌های مذهبی و تاریخی تاثیرگذار در فرهنگ غربی داستان‌های پروپیمانی نوشته‌اند.
حالا مجددا در همان گوگل نامبرده عبارت «بهترین رمان‌ها در مورد امام حسین(ع)» را جست‌وجو و نتایجش را مشاهده کنید. فقط یک یافته مرتبط به دست می‌آورید که کلا پنج کتاب را به شما معرفی کرده، از این پنج کتاب یکی رُمان نیست، یکی داستان کودک است و از آن سه‌تای باقیمانده دو عنوان در بهترین حالت آثاری متوسط هستند. اگر بیشتر همت و خودتان زیر و بم فضای مجازی را زیرورو کنید  نهایتا به اسم پنج شش نویسنده و ده الی بیست اثر برمی‌خورید که اگر بخواهم رک و راست حرف بزنم نهایتا از آن میان دو نویسنده و سه چهار رمان و داستان ناشناخته نیستند! حالا شاید دلتان بخواهد شخصیت مورد جست‌وجو را عوض کنید و بروید سراغ امام علی‌(ع) یا اصلا بروید سراغ امیرکبیر و کریم‌خان، یا داریوش، یا حتی شاه عباس، شمس و سعدی و فردوسی، فرقی ندارد! کمابیش هیچ محتوای داستانی شاخصی به زبان فارسی در مورد هیچ‌کدام از شخصیت‌های مهم مذهبی و تاریخی فرهنگ خودمان پیدا نمی‌کنید، چیزی هم اگر یافتید و صدایی هم اگر کرده باشد جزو موارد استثنا محسوب می‌شود. این یک حقیقت ساده است، بدون روتوش و «بدون تعارف». ما محتوای داستانی زیادی در مورد شخصیت‌های مهم فرهنگ مرزوبوم خودمان نداریم. اگر دست بگذاریم روی آثار غیرشعاری و سطح بالا کم‌کم با برهوت اثر هم مواجه خواهیم شد. تنها در فقره واقعه کربلا، امام و یارانش ۷۲ تن بودند، این شهدا هریک خانواده و دوست و آشنا داشتند، داستانی پشت‌سرشان بود و هدفی پیش‌رویشان، بعد از روز عاشورا زینب (س) و بازماندگان روایتی داشتند که نظیرش را در تاریخ کم شاهد بوده‌ایم، بعدها توابین ظهور می‌کنند که خودش داستانی است پیچیده و بسیارند ماجراهای عاشورایی دیگری که هریک می‌توانند قصه‌ای خواندنی باشند و با این‌حال تماما ناگفته مانده‌اند. داستان شمس و مولانا و فردوسی و پیامبر(ص) و... را بقیه برایمان تعریف کردند و اگر در مورد باقی شخصیت‌هایمان هم همین اهمال را به خرج دهیم قصه را از زبان دیگران خواهیم شنید، آن هم طوری که خودشان دوست دارند بشنویم. هنوز وقتش نشده تکانی به خودمان بدهیم؟