مویه بر تابوت خالی
حیات وحش ایران به معنای واقعی کلمه به ارتفاعات پناه برده است زیرا ما مناطق جلگهای و دشتی را کاملا تخریب و به مناطق شهری، روستایی و صنعتی تبدیل کردهایم. در نتیجه حتی جانوران دشتزی هم به ارتفاعات پناه بردهاند. بر این اساس آنها همواره با چالشهای بسیاری رو به رو هستند. به عنوان مثال در زمستانهای پربرف حتی حیواناتی که در ارتفاعات زندگی میکنند به پاییندست میآیند. همین نکته سبب شده در زمان بارش برف جمعیت قابل توجه این جانوران شامل پرندگان و پستانداران به ناچار برای دسترسی به غذا به پاییندست بیایند، اما در این مناطق از آنها با سرب داغ و تله پذیرایی میشود.
این اتفاق چند سال پیش در پارک ملی کویر افتاد و 4000 قوچ و میش و کل و بز از این پارک به دلیل نبود دسترسی به آب گُدار کردند به مناطق آزاد اصفهان و همه این جمعیت خیلی زود شکار شدند!
در این میان پرندگان برخلاف آنچه همه تصور میکنند از امنیت کمتری برخوردارند. از آنجا که نیازهای زیستگاهی پرندگان حساستر است، پس آسیبپذیری بیشتری هم دارند. به عنوان مثال پرندگان آبزی و کنار آبزی حتما باید کنار آب زندگی کنند. این درحالی است که 90 درصد تالابهای کشور به استناد آمار سازمانهای دولتی تبدیل به شورهزار، بیابان و کانون ریزگرد شده است؟
سوءمدیریت، آسیب زیادی به محیطزیست و حیات وحش کشور تحمیل میکند. برای نمونه هر سال در تالاب میانکاله صدها هزار پرنده از بین میرود و برخی مدیران خیلی عادی عنوان میکنند این اتفاق طبیعی است؟
در واقع ورود حجم عظیم فاضلاب و پساب به تالاب میانکاله به سادگی انکار میشود و تقصیر مرگ پرندگان را پای چرخه طبیعت مینویسند! کجای دنیا سراغ دارید که سه بازار بزرگ و علنی فروش حیات وحش دایر باشد و عدهای هم از آن دفاع کنند؟ کجا سراغ دارید که قاچاق علنی و رسمی حیات وحش را با نرمالسازی به نام «معیشت» رقم بزنند؟ صیاد و شکارچی غیر قانونی هیچ واهمهای از شکار در طبیعت ایران ندارد.
مشکل حیات وحش کشور محدود به سوءمدیریت یا آموزش نمیشود، چراکه برخی کارشناسان نیز در این بین مقصر هستند، کارشناسانی که به درستی برای رفع مشکلات محیطزیست کشور تلاش نمیکنند و به مسائل حاشیهای میپردازند.
این اتفاق چند سال پیش در پارک ملی کویر افتاد و 4000 قوچ و میش و کل و بز از این پارک به دلیل نبود دسترسی به آب گُدار کردند به مناطق آزاد اصفهان و همه این جمعیت خیلی زود شکار شدند!
در این میان پرندگان برخلاف آنچه همه تصور میکنند از امنیت کمتری برخوردارند. از آنجا که نیازهای زیستگاهی پرندگان حساستر است، پس آسیبپذیری بیشتری هم دارند. به عنوان مثال پرندگان آبزی و کنار آبزی حتما باید کنار آب زندگی کنند. این درحالی است که 90 درصد تالابهای کشور به استناد آمار سازمانهای دولتی تبدیل به شورهزار، بیابان و کانون ریزگرد شده است؟
سوءمدیریت، آسیب زیادی به محیطزیست و حیات وحش کشور تحمیل میکند. برای نمونه هر سال در تالاب میانکاله صدها هزار پرنده از بین میرود و برخی مدیران خیلی عادی عنوان میکنند این اتفاق طبیعی است؟
در واقع ورود حجم عظیم فاضلاب و پساب به تالاب میانکاله به سادگی انکار میشود و تقصیر مرگ پرندگان را پای چرخه طبیعت مینویسند! کجای دنیا سراغ دارید که سه بازار بزرگ و علنی فروش حیات وحش دایر باشد و عدهای هم از آن دفاع کنند؟ کجا سراغ دارید که قاچاق علنی و رسمی حیات وحش را با نرمالسازی به نام «معیشت» رقم بزنند؟ صیاد و شکارچی غیر قانونی هیچ واهمهای از شکار در طبیعت ایران ندارد.
مشکل حیات وحش کشور محدود به سوءمدیریت یا آموزش نمیشود، چراکه برخی کارشناسان نیز در این بین مقصر هستند، کارشناسانی که به درستی برای رفع مشکلات محیطزیست کشور تلاش نمیکنند و به مسائل حاشیهای میپردازند.