نسخه Pdf

وقتی دوربین‌ها،   راویان انقلاب شدند

وقتی دوربین‌ها، راویان انقلاب شدند

از مصاحبه‌های شفاهی با برخی از دست اندركاران تلویزیون در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را انجام دادم. از میان آن مصاحبه‌ها به خاطر دارم یكی از نیروهای فنی صدا و سیما كه در گروه ضبط برنامه‌های مربوط به محمد رضا پهلوی حضور داشت، خاطره جالبی را نقل می‌كرد. این نیروی فنی كه نامش از خاطرم رفته اعلام كرد در آن روزها كه نیروهای تلویزیون در اعتصاب به سر می‌بردند، روزی برای ضبط برنامه‌ای كه شاه در آن حضور داشت، به محل آفیش مراجعه می‌كنند. شاه كه از اعتصاب كاركنان تلویزیون با خبر بوده با دیدن تیم ثابت پوشش برنامه‌هایش نزد آنها رفته و سؤال می‌كند: «شما چرا اینجا هستید؟ چطور در اعتصاب حضور ندارید؟!» آنها نیز اعلام می‌كنند كه تلویزیون در اعتصاب است اما آنها بر حسب وظیفه سازمانی آمده‌اند تا برنامه را پوشش دهند.

وقتی انقلاب پیروز می‌شود
نكته قابل تأمل و مهم این خاطره این است كه در نیمه دوم سال 1357 وقوع انقلابی كه منجر به سقوط شاه شود موضوعی نبود كه تمامی افراد جامعه در انتظار آن باشند و حتی شاه تصور می‌كرد جریان مخالف وی كه در مملكت اقدام به اعتراض و اعتصاب كرده، در نهایت با وی به تفاهم می‌رسد و ماجرای اعتراض جامعه به سیاست‌های امپریالیستی و خاندان سلطنتی به پایانی خوش منجر می‌شود.
تصور كنید چنین نگرشی كه در ذهن شخص اول مملكت بوده، در ذهن خیلی از برنامه‌سازان نیز جریان داشته باشد. بر همین اساس افراد فعال در حوزه فیلم و رسانه ـ كه در آن زمان تجمع اصلی آنها در رادیو و تلویزیون بود ـ به اعتراض‌های مردمی نه به عنوان یك پدیده منجر به سقوط حكومت و استقرار حكومتی مردمی بلكه صرفاً به عنوان اعتراض‌هایی پراكنده و در نهایت شورش‌های خیابانی نگاه می‌کردند. با چنین نگرشی حق داریم درباره روزهای انقلاب با مستندهای متعدد و متنوعی مواجه نباشیم. به جز فعالیت مستمر عكاسان در صحنه انقلاب كه حاصل آن عكس‌های فراوانی از آن دوره است، مستندهای ساخته شده درباره آن دوران محدود به چند اثر خاص مانند «برای آزادی» ساخته حسین ترابی است. این مستند در طول چهل سال گذشته به شكل‌های گوناگونی از شبكه‌های مختلف سیما پخش شده و در جشنواره‌های مختلف نیز نمایش داده شده است. این فیلم اثری نیست كه سازنده آن از ابتدا به‌دنبال ایده و طرح خاصی بوده و براساس نقشه مشخصی آن را ساخته باشد بلكه تصاویر آن حاصل تلاش فیلمبردارانی همچون فریدون ری‌پور، كریم دوامی، علی صادقی، ابراهیم قاضی‌زاده، منوچهر حقانی‌پرست، حسین رفیعی و گروهی از صدابرداران فعال آن زمان اسحاق خانزادی، محسن روشن، صادق عالمی و محمدرضا دلپاك است كه طی دو سال 57 و 58 بر نگاتیو ثبت و بعدها توسط مرحوم بهرام ری‌پور تدوین شده است.

دوربین مانند یک چشم ناظر

فیلم مذكور به نوعی لحظه‌نگاری روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی است. دوربین مانند یك‌چشم ناظر وارد رویدادها و اتفاق‌های پیرامون خود شده و ماجراها را ثبت می‌كند و خط‌روایی مشخصی وجود ندارد. این فیلم كه احتمالا در روزهای پیش‌رو نیز از تلویزیون پخش خواهد شد یك «مستند محض» است و به‌واسطه صداقت موجود در آن كاملا قابل باور است.
در كنار این فیلم می‌توان از آثار دیگری همچون «آن روزها» ساخته بیژن سالیانی و ژان كرایلین با موضوع اشغال لانه جاسوسی، «به سوی آزادی» ساخته مسعود جعفری جوزانی با موضوع جشن‌های 2500 ساله، «جست‌وجو» ساخته امیر نادری با موضوع گمشدگان روزهای انقلاب، «ابرهای سیاه» ساخته مهدی شاه‌محمدی با موضوع كشتار مردم در 13 آبان 57، «جوانی من در خیابان انقلاب جا مانده» ساخته منوچهر مشیری، «گم و گور» ساخته محمد‌رضا فرزاد با موضوع كشتار مردم در 17‌شهریور و «تپش تاریخ» ساخته اصغر فردوست و داوود كنعانی اشاره كرد. فیلم‌هایی كه مهم‌ترین مصالح آنها تصاویر پراكنده از روزهای انقلاب است. روزهایی كه به‌واسطه حضور پُرتعداد دوربین تصویربرداران خارجی و داخلی در خیابان‌ها، اغلب اتفاق‌ها ثبت تصویری شده است. در میان این آثار فیلم «جوانی من در خیابان انقلاب جا مانده» نیز با تكیه بر مصالح تصویری تهیه شده توسط سه فیلمبردار جوان تلویزیون ملی ایران یعنی (بهادری، فردوست، مشیری) شكل می‌گیرد كه در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، با دوربین‌های خود وقایع انقلاب را ثبت كرده‌اند. در این مستند می‌بینم سال‌ها بعد منوچهر مشیری با حضور در خیابان‌هایی كه از آنها خاطره دارد، به روایت خود از انقلاب می‌پردازد و تصاویر مربوط به آن پخش می‌شود. فیلم بین زمان حال و گذشته در حركت است تا با این روش تنوعی برای مخاطب فراهم آورد.
فیلم مسعود جعفری‌جوزانی هم جزو آثار قابل‌تأمل ساخته شده درباره انقلاب است؛ فیلمی كه با جشن‌های 2500 ساله آغاز و به روزهای انقلاب منجر می‌شود. تناقض این دو موضوع در فیلم، فضای دراماتیك جذابی را فراهم می‌كند و از این منظر فیلم با دنبال كردن تجملات اشرافی دربار و رسیدن به فقر طبقات ضعیف جامعه، نحوه شكل‌گیری انقلاب را برای مخاطب خود تبیین می‌كند. البته فیلم‌ها و تصاویر موجود در انقلاب صرفا محدود به آرشیوهای فعلی در داخل و خارج نیست و متاسفانه بخش قابل توجهی از حافظه تصویری آن روزها از بین رفته است. به یاد دارم سال‌ها قبل وقتی با مرحوم عظیم جوانروح، مدیر فیلمبرداری سریال مختارنامه مصاحبه می‌كردم، خاطره‌ای را از آن سال‌ها نقل می‌كرد كه تلخ و شنیدنی است: «در روزهای انقلاب فیلم‌های زیادی از تظاهرات و اعتراض‌های خیابانی ثبت كردم. بخش زیادی از این فیلم‌ها را نمی‌توانستیم به تلویزیون تحویل دهیم و در خانه نگه می‌داشتیم. بعدها هم امكان تحویل آنها به تلویزیون فراهم نبود و عملا در خانه ماند. سال‌های بعد وقتی قرار شد از خانه‌ام به مكانی دیگر اسباب‌كشی كنم، امكان حمل این فیلم‌ها وجود نداشت و عملا آنها را در كنار خیابان رها كردم و می‌دانم از این جنس فیلم‌ها دست همكارانم زیاد بوده كه هیچ‌وقت تحویل آرشیوی نشده است.»

​​​​​​​

ضمیمه نوجوانه