نسخه Pdf

 آنهایی‌که در قاب  ماندند...

نگاهی به سریال‌های انقلابی از منظر شخصیت

آنهایی‌که در قاب ماندند...

بخش مهمی از موفقیت یك فیلم یا مجموعه تلویزیونی را فیلمنامه آن رقم می‌زند خود بسیار وام‌دار چیزی به نام شخصیت‌پردازی است. موضوعی حساس و كلیدی كه با موفقیت یك فیلمنامه ارتباط مستقیم دارد و باورپذیری یا عدم آن را رقم می‌زند. در سریال‌های تلویزیونی با توجه به گستردگی داستان و تعدد شخصیت‌ها، شخصیت‌پردازی اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا كرده و می‌تواند نیمی از موفقیت كار را تضمین كند. به همین خاطر اگر به سریال‌های موفق و پرمخاطب چهار دهه پس از انقلاب نگاهی بیندازیم، تمام آنها از این نظر كیفیت بالایی داشته و نویسندگانشان در شكل دادن به شخصیت‌ها به‌ویژه اصلی‌ها دقت و ظرافت بسیار به خرج داده‌اند. حال به مناسبت فرا رسیدن دهه فجر، به تعدادی از شخصیت‌های شاخص در سریال‌های مرتبط با انقلاب اسلامی نگاهی می‌اندازیم كه نسبت به دیگران كیفیت بهتری داشته و در گوشه‌ای از خاطر مخاطبان سریال‌های فوق مانده است. 

رعنا - رعنا

یكی از وجوه شاخص در سریال‌هایی كه داود میرباقری ساخته، فیلمنامه آن است كه شخصیت‌پردازی جزئی از آن به حساب می‌آید. شخصیت‌هایی برگرفته از جامعه كه عموما تك‌بعدی نبوده و مخاطب از كشف لایه‌های درونی آنها لذت می‌برد. «رعنا» از این منظر سریال شاخصی به حساب می‌آید كه از شخصیت‌های اندكی سود می‌برد اما هر كدام از آنها درست و اصولی شكل گرفته‌اند. 
رعنا مهم‌ترین آنهاست كه در جوانی عاشق معلمی به نام دانایی شده و با وجود مخالفت‌های برادرش منصور با او ازدواج كرده و حال چند سال پس از مرگ همسر و در حالی كه بیمار و رو به مرگ است، در آستانه از دست دادن پسر جوان خود است.  مجادله‌های او با برادر نیز بخش دیگری از هویت او را ساخته و در عین حال مخاطب را به همذات پنداری هرچه بیشتر با او وادار می‌كند. منصور دیگر شخصیت كلیدی رعنا است كه رفتارهای بیرونی و تیپیكال داشته اما خالی از لایه‌های درونی نیست. رابطه او با رعنا نیز در عین این‌كه شباهت‌های زیادی به خواهر و برادری‌های مرسوم دارد اما فراز و نشیب‌های دراماتیك زیادی در آن به چشم می‌خورد كه كمك شایانی به جذاب‌تر شدن آن كرده است. دختر رعنا هم شخصیت كنشمندی دارد كه بخشی از شخصیت پدرش (دانایی) را به ارث برده و میان پسردایی‌اش پوریا و دوست انقلابی برادرش كه به خانه آنها پناه برده، نهایتا دومی را انتخاب می‌كند. 

حامد- میعاد در سپیده‌دم
یكی از بهترین سریال‌های پخش‌شده در دهه فجر دهه 70 ساخته سعید سلطانی كه فیلمنامه‌ای كلاسیك متكی بر تقابل دو قطب خیر و شر دارد. یك سو حامد به‌عنوان یك چریك انقلابی حضور دارد كه هوش بالایی داشته و به‌راحتی ماموران امنیتی رژیم وقت را دور می‌زند. در عین حال به‌دنبال جاسوس خطرناك اسرائیلی به نام الیاس بوده و در این مسیر سختی‌ها و خطرات بسیار را پشت سر می‌گذارد تا در نهایت به آرامشی حاصل از پیروزی می‌رسد.

 در طرف مقابل، نیاز به یك شخصیت منفی چندلایه بوده كه الیاس این كار را انجام داده و در برابر حامد قرار گرفته است. قاتل خونسرد و باهوشی كه برای مقاصد شوم خود و دولتش دست به هر كاری زده و برای انجام ماموریتش وارد ایران دهه 50 شده است. البته در این بین نباید از بازی‌های درخشان مجید مظفری و جمشید جهانزاده به ترتیب در نقش‌های حامد و الیاس به‌سادگی گذشت كه بخشی از كیفیت بالای كار هم به بازی این دو بازیگر توانا و پرسابقه بازمی‌گردد. 

امیر حسین- یك مشت پر عقاب
از جمله سریال‌های موفق با محوریت تاریخ معاصر كه شخصیت‌های متعددی داشته و مجموعه‌ای از تیپ - شخصیت‌های قابل تامل را با خود دارد. امیرحسین دانشور شخصیت محوری این مجموعه تلویزیونی، سربازی جوان بدون تفكر سیاسی آنچنانی است كه با مرگ مشكوك خواهرش وارد ماجراهای پیچیده‌ای شده و در نهایت هم كشته می‌شود.فرهاد توحیدی كه فیلمنامه این سریال را نوشته، لایه‌هایی را برای این شخصیت در نظر گرفته كه به مرور آشكار شده و تغییرات درونی وی را برای مخاطب باورپذیرتر می‌كند.  


مكمل او نامزد جوانش است كه برخلاف امیرحسین سابقه فعالیت سیاسی داشته و با توجه به شغلش(وكالت) تلاش زیادی برای حل معمای خودكشی دختر خانواده دانشور به خرج می‌دهد. خاكستری‌ترین شخصیت این مجموعه تلویزیونی هم شوهرخواهر بزرگ‌تر امیرحسین است كه در شركتی ساختمانی وابسته به آمریكایی‌ها شغل آب و نان داری داشته و تنها كسی است كه می‌داند كه خواهر همسرش خودكشی نكرده و به قتل رسیده است. همچنین باید به افسر میانسال ارتش هم اشاره كرد كه پس از آن كه از قتل خواهر امیرحسین مطمئن شده در كنار او برای گرفتن انتقام خون دختر جوان از مستشاران آمریكایی قرار گرفته و در آخر هم در این راه جان می‌بازد. 

علی - تاصبح

مجید جوانمرد در تا صبح تلاش كرده قصه خود را به شكل كلاسیك روایت كرده و در این مسیر بیشتر تمركز خود را روی شخصیت‌هایش در دو قطب مثبت و منفی گذاشته است. جوان دانشجوی پزشكی(علی) كه خواهر و شوهرخواهرش فعالیت‌های سیاسی دارند، می‌خواهد با مستانه دختر تیمسار بدر ازدواج كند. از طرف دیگر خود مستانه نیز به‌واسطه دوستی با خانواده علی گرایش به فعالیت‌های سیاسی دارد كه در نهایت توسط رئیس اداره ساواك شهر دستگیر و در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب در نقطه‌ای نامعلوم زندانی می‌شود. عباس نعمتی در پرداخت شخصیت‌ها به سمت تیپ - شخصیت رفته و تلاش زیادی برای نزدیك كردن آنها به واقعیت به خرج داده كه این تلاش تا حدود زیادی به بار نشسته است. در این بین تنها تیپ‌هایی همچون:آیدین و اسدالله عشقی(پدر علی)، بیش از اندازه اغراق شده از آب درآمده و مخاطب برای باور آنها مشكلات زیادی دارد. پسر دیگر تیمسار بدر نیز به‌عنوان شخصیت مثبت داستان می‌توانست بهتر از اینها از كار درآمده و از كلیشه‌های رایج فاصله بیشتری بگیرد كه این اتفاق در این مجموعه تلویزیونی رخ نداده است. 

مامور كفن ودفن وقندك- فرار بزرگ


عموما در مجموعه‌های كمدی، شخصیت پردازی شكل و شمایل خاص خود را داشته و اغراق از پایه‌های آن به حساب می‌آید. به همین خاطر اغلب شخصیت‌های ماندگار سریال‌های تلویزیونی متعلق به سریال ملودرام‌ بوده و كمدی‌ها سهم چندانی از آن ندارند. اما سریال فرار بزرگ ساخته محمدحسین لطیفی چند تیپ و تیپ - شخصیت جذاب و دوست داشتنی در خود دارد كه كیفیت نهایی كار را چند پله‌ای بالا برده‌اند. برای نمونه هم می‌توان به زن و شوهری اشاره كرد كه سال‌ها به دربار رفت و آمد داشته و مرد با توجه به مشكل قلبی‌اش بین مرگ و زندگی در رفت و آمد است! نوكر خانه و از اهالی حكومت وقت نیز دیگر یکی از تیپ‌های جذاب فرار بزرگ است كه البته شباهت‌هایی هم با تیپ نوكر خانه زاد یكی از سریال‌های مشهور پیش از انقلاب دارد. همین‌طور باید به مامور كفن و دفن با بازی خوب جواد رضویان اشاره كرد كه نقش مهمی در شكل‌گیری بسیاری از شوخی‌های سریال دارد. یكی دیگر از شخصیت‌های دوست داشتنی این سریال قندك با بازی شهره لرستانی بود كه شیرینی‌های خاص خودش را داشت. 

پروانه وامیر - پروانه

جلیل سامان این مجموعه تلویزیونی جذاب و پر افت و خیز را با تكیه بر دو شخصیت اصلی خود (پروانه و امیر) پیش برده و قهرمان‌هایی دوست‌داشتنی خلق كرده است. یك سو پروانه، دختر یك نظامی پرنفوذ كه طی حادثه‌ای با یك چریك سیاسی آشنا شده و به او دل می‌بندد. چالش بزرگ فیلمنامه پروانه هم همین‌جاست كه این علاقه پا گرفته میان این‌دو از دو طبقه كاملا متضاد چگونه به باور مخاطبانش بنشیند؟ كاری كه سامان با ظرافت و دقت خاصی با موفقیت به انجام می‌رساند و آن را از پاشنه آشیل بالقوه فیلمنامه به نقطه قوت آن تبدیل می‌کند. سامان در پرداخت دیگر شخصیت‌ها به خصوص افراد مجاهدین موفق به خلق تیپ - شخصیت‌هایی برگرفته از واقعیت شده كه بیش از هر چیز ماهیت آنها را برای مخاطبان آشكار می‌كند. 

یوسف- رنج پنهان
بیژن میرباقری در این سریال سراغ چند خانواده رفته و قصه هر یك را به‌گونه‌ای روایت كرده كه در یك نقطه به یكدیگر گره می‌خورند. مبارزه سیاسی با رژیم شاه وصل‌كننده این داستانك‌ها به یكدیگر بوده كه كیفیت هریك رابطه مستقیم با نوع پرداخت شخصیت‌ها دارد. یوسف شخصیت محوری رنج پنهان جزو شخصیت‌های خوب نوشته شده كار است كه قصه را به‌‌خوبی پیش برده و مخاطب را با خود همدل و همراه می‌كند.

 تحول او نیز خلق الساعه نبوده و روندی كاملا تدریجی داشته كه بیش از هر چیز نشان‌دهنده لایه‌های درونی او است. در قطب شر كار هم یك مامور ساواك قرار دارد كه عطش زیادی برای نابود كردن مخالفان رژیم داشته و در این راه بیش از هر كس به دنبال سرنخی از یوسف می‌گردد. میرباقری برای این شخصیت یك زخم درونی (مرگ فرزند خردسالش) را هم طراحی كرده كه به‌خوبی روی این شخصیت پیچیده و چند لایه نشسته و باورپذیری اش را افزایش داده است. 

جعفر- شب می‌گذرد

راما قویدل در این سریال سراغ گروهی از مردم مخالف رژیم شاهنشاهی رفته كه هر كدام راه خود را برای مبارزه انتخاب كرده و تا پیروزی انقلاب ادامه می‌دهند. دكتر رفیعی و پسرش امیرحسین پدر و پسری پزشك با عقاید سیاسی ضدرژیم وقت هستند كه كمك به خانواده زندانیان سیاسی را در دستور كار خود قرار داده و اعتقادی به مبارزه مسلحانه ندارند. درست برخلاف فرید، جوان صاحب اغذیه‌فروشی شهر كوچك كه جذب گروه‌های چریكی شده و پس از سال‌ها می‌فهمد كه پدرش رئیس اداره ساواك شهر است. فرید یكی از شخصیت‌های مهم این سریال است كه مخاطب را با توجه به بلاهایی كه بر سرش آمده به سمت خود كشانده و به دلسوزی با او وامی‌دارد. جعفر دیگر شخصیت كلیدی شب می‌گذرد است كه پس از سال‌ها تبعید و زندان بار دیگر به شهر خود بازگشته و آرایشگاه كوچكی به راه انداخته تا در نهایت به قاضی فاسد شهر كه حضانت تنها دختر جعفر را هم به‌عهده گرفته رسیده و او را از بین ببرد
ضمیمه نوجوانه