یك نفر طلاها را از میان سنگریزهها جمع كند!
تقریبا میتوان گفت بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خیلی از كسانی كه در مبارزه با رژیم پهلوی شركت داشته یا خاطراتی از پلشتیهای آن دوران داشتند در مصاحبه با رسانههای جمعی (بهویژه روزنامهها) آنچه به یاد داشتند را میگفتند.
پس از جنگ تحمیلی و راهاندازی مراكز تخصصی پژوهشی در حوزه تاریخ، خاطرات افراد موثر در انقلاب اسلامی به شكلی منسجمتر و حرفهایتر جمعآوری شد. چه افرادی كه جزو موثرین رژیم پهلوی بودند و چه افرادی كه در زمره مبارزین علیه این رژیم بودند خاطرات زیادی داشتند كه مراكزی مانند مركز اسناد انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری و.... با رجوع به آنان و ضبط و نشر منسجم و مدون این خاطرات را از خطر فراموشی نجات دادند. ماحصل این اقدامات خاطرات آن شد كه جمهوری اسلامی تا حدی توانست روایت خود از آن چه در رژیم سابق میگذشت و چرایی فروپاشی آن را از زبان شاهدان عینی وقایع بیان كند ولی چرا بعد از 40 سال از سرنگونی رژیم پهلوی، شاهد بازگشت روایتهایی در تطهیر حكومت سرنگون شده به دست میلیونها نفر از مردم هستیم؟ به نظر میرسد در كنار برخی ناكارآمدیها، مساله اصلی فراموشی آن چه است كه روزگاری بر این كشور گذشت. هر چند نهادهای پژوهشگر در حوزه تاریخ كوشیدند مانع این اتفاق شوند، اما این اقدامات به مثابه استخراج ماده خام از دل معدن بود و فرآوری نهایی كه آن را قبل استفاده برای عموم مردم میكند صورت نگرفت. هزاران صفحه خاطره از رنجهای مردم در دوران پهلوی، سیاستهای ظالمانه آن حكومت كه موجب خروش مردم شد در دسترس است، اما این خاطرات جذابیت عمومی ندارند و نیاز است با استفاده از گونههای مختلف هنری (از جمله رمان و داستان) جذابیتهای عامهپسند به آنها اضافه شود تا در عمق جامعه نفوذ كرده و همگان آن را بشنوند و بپذیرند.
نكتهای دیگر در استفاده بهینه از خاطرات شفاهی وجود دارد و آن هم تلاش برای تجمیع و دستهبندی این خاطرات در قالب كتابهای موضوعی است. خاطرات افرادی كه در دل یك رویداد حضور داشتند جدای از تفاوتها، در نقاط زیادی با یكدیگر تقاطع دارند. این تقاطعها حتی میتواند میان افراد متضاد از لحاظ سیاسی باشد و همین دستمایه تالیف كتابهای موضوعی حاصل از پژوهش در خاطرات افراد گوناگون است.
خاطراتی كه هر كدام از آنها را میتوان یك بخش از جورچینی تاریخی در نظر گرفت كه یك نویسنده هوشمند و مسلط به موضوع میتواند با كنار هم
قرار دادن این قطعات، جورچین تاریخ را تكمیل كند.
خلاصه كلام آن كه بنظر میرسد نهادهای مسؤول در استحصال ماده اولیه از خاطرات شفاهی نسبتا موفق عمل كردهاند، اما ضعف اصلی در تكمیل این فرایند و استفاده از این خاطرات ناب است.
پس از جنگ تحمیلی و راهاندازی مراكز تخصصی پژوهشی در حوزه تاریخ، خاطرات افراد موثر در انقلاب اسلامی به شكلی منسجمتر و حرفهایتر جمعآوری شد. چه افرادی كه جزو موثرین رژیم پهلوی بودند و چه افرادی كه در زمره مبارزین علیه این رژیم بودند خاطرات زیادی داشتند كه مراكزی مانند مركز اسناد انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری و.... با رجوع به آنان و ضبط و نشر منسجم و مدون این خاطرات را از خطر فراموشی نجات دادند. ماحصل این اقدامات خاطرات آن شد كه جمهوری اسلامی تا حدی توانست روایت خود از آن چه در رژیم سابق میگذشت و چرایی فروپاشی آن را از زبان شاهدان عینی وقایع بیان كند ولی چرا بعد از 40 سال از سرنگونی رژیم پهلوی، شاهد بازگشت روایتهایی در تطهیر حكومت سرنگون شده به دست میلیونها نفر از مردم هستیم؟ به نظر میرسد در كنار برخی ناكارآمدیها، مساله اصلی فراموشی آن چه است كه روزگاری بر این كشور گذشت. هر چند نهادهای پژوهشگر در حوزه تاریخ كوشیدند مانع این اتفاق شوند، اما این اقدامات به مثابه استخراج ماده خام از دل معدن بود و فرآوری نهایی كه آن را قبل استفاده برای عموم مردم میكند صورت نگرفت. هزاران صفحه خاطره از رنجهای مردم در دوران پهلوی، سیاستهای ظالمانه آن حكومت كه موجب خروش مردم شد در دسترس است، اما این خاطرات جذابیت عمومی ندارند و نیاز است با استفاده از گونههای مختلف هنری (از جمله رمان و داستان) جذابیتهای عامهپسند به آنها اضافه شود تا در عمق جامعه نفوذ كرده و همگان آن را بشنوند و بپذیرند.
نكتهای دیگر در استفاده بهینه از خاطرات شفاهی وجود دارد و آن هم تلاش برای تجمیع و دستهبندی این خاطرات در قالب كتابهای موضوعی است. خاطرات افرادی كه در دل یك رویداد حضور داشتند جدای از تفاوتها، در نقاط زیادی با یكدیگر تقاطع دارند. این تقاطعها حتی میتواند میان افراد متضاد از لحاظ سیاسی باشد و همین دستمایه تالیف كتابهای موضوعی حاصل از پژوهش در خاطرات افراد گوناگون است.
خاطراتی كه هر كدام از آنها را میتوان یك بخش از جورچینی تاریخی در نظر گرفت كه یك نویسنده هوشمند و مسلط به موضوع میتواند با كنار هم
قرار دادن این قطعات، جورچین تاریخ را تكمیل كند.
خلاصه كلام آن كه بنظر میرسد نهادهای مسؤول در استحصال ماده اولیه از خاطرات شفاهی نسبتا موفق عمل كردهاند، اما ضعف اصلی در تكمیل این فرایند و استفاده از این خاطرات ناب است.