لیبرالها با شعار آزادسازی تجارت آزادسازی واردات را اجرا كردند
به گفته اكثر كارشناسان، در دولتهای پس از دفاع مقدس، سیاستهای لیبرالی در حوزه اقتصاد كشور اجرا شده است. این سیاستها چقدر در عدم تحقق كامل اهداف انقلاب در حوزه عدالت نقش داشته است؟ البته این نکته قابل توجه است كه همواره دو دیدگاه در اقتصاد ایران وجود داشته یك دیدگاه تمایل به توانمندیهای داخلی و شكوفاسازی آنها دارد و یك دیدگاه تمایل به اقتصاد لیبرالی دارد و وارداتمحور بوده و هركدام منشأ آثاری بودند. وضع موجود برآیند عملكرد این دو جریان است. طبیعی است كه اگر نگاه انقلابی بهطور كامل در اقتصاد بود چالشهای امروز را نداشتیم. اقتصاد مقاومتی بیانیه تاریخی و طلایی جریان انقلابی در حوزه اقتصاد است.
در مقاطعی كه شاهد تفوق لیبرالها بر اقتصاد كشور بودهایم عمدتا تفكر آزادسازی در عرصه تجارت خارجی بر كشور حاكم شده است.
لیبرالها اولین كاری كه میكنند این است كه سیاستهای تجاری را آزاد و دروازهها را برای ورود كالای خارجی باز میكنند. بر اساس همین سیاست، واردات ما بعد از جنگ به شدت افزایش یافت و به بیش از دو برابر رسید. اسم این اقدام، آزادسازی تجارت خارجی بود اما بیشتر به آزادسازی واردات منجر شد. همه كشورهای جهان در این زمینه ملاحظاتی دارند. الآن خود آقای ترامپ میگوید من كاری به سازمان تجارت جهانی ندارم و جلوی واردات را میگیرم و مردم باید كالای آمریكایی مصرف كنند. بر همین اساس واردات از ژاپن و چین را محدود كرده است. همواره جنگی ناآشكار در عرصه تجاری میان كشورها در جریان است. البته الآن تا حدودی آشكار شده است؛ اما در ایران هر زمان اندیشه لیبرالی تفوق پیدا كرده است به شدت واردات را افزایش دادهاند. مثلا واردات گروه 10 كالایی (عمدتا كالاهای غیرضروری و لوكس) را كه ممنوع شده بود ناگهان آزاد كردهاند؛ یعنی عرصه را برای ورود كالاهای غیرضروری باز میگذارند كه هر چه میخواهد وارد شود؛ اما آیا در كشورهای دیگر اینگونه است و مثلا در آلمان، فرانسه یا ژاپن اجازه میدهند كه هر كالایی به راحتی وارد شود، اما ما در ایران میخواهیم سوپرماركت كالاهای خارجی داشته باشیم و مرتب مصوبه میدهیم هر آنچه كه در گمرك است ترخیص شود، اما از آنهایی كه اینگونه مصوبات را میگذارند باید پرسید به چه مناسبت ما باید چنین كاری كنیم؟ میگویند چون پشت در گمرك مانده است! خب دلالها هم همیشه پشت در گمرك منتظر مصوبه میمانند. بعد هم در مصوبات یك بحث خیلی عجیب و غریبی را مطرح میكنند كه كالاها بدون انتقال ارز ترخیص شود. مگر كالا بدون انتقال ارز جابهجا میشود یا كسی مجانی كالایی را به دیگری میدهد؟! فشار اینگونه تصمیمات، بر تراز ارزی كشور تحمیل میشود.
مهمترین مشكل در حوزه قیمت ارز و مسائل ارزی، فشار واردات است. هرگونه تسهیل در سیاستهای واردات به مفهوم فشار بر ارز و بالا رفتن قیمت ارز است. ما از این مساله غفلت داریم و لیبرالها میگویند سازوكار بازار، خودش را پیدا میكند و دست نامرئی در اقتصاد این كار را میكند، اما من معتقدم كه اتفاقا این سیاستها به تولید ضربه میزند و به منافع ملی و اشتغال آحاد جامعه لطمه وارد میكند.
ما از منابع ارزی كشور میتوانیم و باید برای ایجاد و تقویت توان تولید داخل استفاده كنیم همانند آنچه در مدیریت تخصیص منابع ارزی محدود در زمان جنگ تحمیلی رخ داد یا بعد از جنگ که خودكفایی در عرصه لبنیات محقق شد . مساله واردات، محدود به آثار بر تراز ارزی و افزایش قیمت ارز نیست بلكه دامنه آن در بخشهای مختلف ادامه دارد و سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار داده و انگیزهها را كاهش میدهد.
در مقاطعی كه شاهد تفوق لیبرالها بر اقتصاد كشور بودهایم عمدتا تفكر آزادسازی در عرصه تجارت خارجی بر كشور حاكم شده است.
لیبرالها اولین كاری كه میكنند این است كه سیاستهای تجاری را آزاد و دروازهها را برای ورود كالای خارجی باز میكنند. بر اساس همین سیاست، واردات ما بعد از جنگ به شدت افزایش یافت و به بیش از دو برابر رسید. اسم این اقدام، آزادسازی تجارت خارجی بود اما بیشتر به آزادسازی واردات منجر شد. همه كشورهای جهان در این زمینه ملاحظاتی دارند. الآن خود آقای ترامپ میگوید من كاری به سازمان تجارت جهانی ندارم و جلوی واردات را میگیرم و مردم باید كالای آمریكایی مصرف كنند. بر همین اساس واردات از ژاپن و چین را محدود كرده است. همواره جنگی ناآشكار در عرصه تجاری میان كشورها در جریان است. البته الآن تا حدودی آشكار شده است؛ اما در ایران هر زمان اندیشه لیبرالی تفوق پیدا كرده است به شدت واردات را افزایش دادهاند. مثلا واردات گروه 10 كالایی (عمدتا كالاهای غیرضروری و لوكس) را كه ممنوع شده بود ناگهان آزاد كردهاند؛ یعنی عرصه را برای ورود كالاهای غیرضروری باز میگذارند كه هر چه میخواهد وارد شود؛ اما آیا در كشورهای دیگر اینگونه است و مثلا در آلمان، فرانسه یا ژاپن اجازه میدهند كه هر كالایی به راحتی وارد شود، اما ما در ایران میخواهیم سوپرماركت كالاهای خارجی داشته باشیم و مرتب مصوبه میدهیم هر آنچه كه در گمرك است ترخیص شود، اما از آنهایی كه اینگونه مصوبات را میگذارند باید پرسید به چه مناسبت ما باید چنین كاری كنیم؟ میگویند چون پشت در گمرك مانده است! خب دلالها هم همیشه پشت در گمرك منتظر مصوبه میمانند. بعد هم در مصوبات یك بحث خیلی عجیب و غریبی را مطرح میكنند كه كالاها بدون انتقال ارز ترخیص شود. مگر كالا بدون انتقال ارز جابهجا میشود یا كسی مجانی كالایی را به دیگری میدهد؟! فشار اینگونه تصمیمات، بر تراز ارزی كشور تحمیل میشود.
مهمترین مشكل در حوزه قیمت ارز و مسائل ارزی، فشار واردات است. هرگونه تسهیل در سیاستهای واردات به مفهوم فشار بر ارز و بالا رفتن قیمت ارز است. ما از این مساله غفلت داریم و لیبرالها میگویند سازوكار بازار، خودش را پیدا میكند و دست نامرئی در اقتصاد این كار را میكند، اما من معتقدم كه اتفاقا این سیاستها به تولید ضربه میزند و به منافع ملی و اشتغال آحاد جامعه لطمه وارد میكند.
ما از منابع ارزی كشور میتوانیم و باید برای ایجاد و تقویت توان تولید داخل استفاده كنیم همانند آنچه در مدیریت تخصیص منابع ارزی محدود در زمان جنگ تحمیلی رخ داد یا بعد از جنگ که خودكفایی در عرصه لبنیات محقق شد . مساله واردات، محدود به آثار بر تراز ارزی و افزایش قیمت ارز نیست بلكه دامنه آن در بخشهای مختلف ادامه دارد و سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار داده و انگیزهها را كاهش میدهد.
تیتر خبرها
-
اگر در اقتصاد،انقلابی بودیم چالشهای امروز را نداشتیم
-
لیبرالها با شعار آزادسازی تجارت آزادسازی واردات را اجرا كردند
-
هشدار شمخانی نسبت به تداوم حملات اسرائیل به سوریه
-
فعالیت دفاعی هرگز در دستور كار مذاكرات نبوده و نخواهد بود
-
درخواست 20 نماینده برای رسیدگی به اتهامات حسین فریدون
-
باقری: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران كمهزینه هستند
-
ضرغامی: فیلتر آن است كه نگذارند حرفت را بزنی