نسخه Pdf

شیطان قرچک

شیطان قرچک

در این بخش سرگذشت قاتلانی كه با چوبه دار گره خورده است به نوعی از زبان خودشان مرور می‌شود. مرور این پرونده‌ها بر اساس دفاعیات آنها در جلسه محاكمه است.این هفته سراغ پسر جوانی رفتیم که به شیطان قرچک معروف شده  بود.  
جنایتم در شهر خیلی سر و صدا به راه انداخته بود و روزنامه‌ها لقب شیطان قرچك را به من داده بودند. سال 88 زمانی كه 27 ساله بودم، یكی از هولناك‌ترین جنایت‌های قرچك در حوالی تهران را مرتكب شدم. 12 مرداد برای سرقت وارد خانه زن همسایه شدم. می‌دانستم جیران در آن زمان تنهاست. او 86 ساله بود و نمی‌توانست در برابرم مقاومت كند. پیرزن را با ضربه‌های كارد كشتم و قصد فرار داشتم كه با نوه هشت ساله جیران در خانه روبه‌رو شدم. باید نگین را هم می‌كشتم. به همین خاطر بعد از آزار و اذیت دختربچه او را هم كشتم.
این جنایت باعث وحشت اهالی شده و پلیس برای دستگیری قاتل تحقیقات را آغاز كرده بود كه بعد از چند روز شناسایی و دستگیر شدم. كسی باور نمی‌كرد من قاتل باشم؛ پسر آرام محله كه تا به حال آزارش به كسی نرسیده بود.  پس از رسیدگی به پرونده، قضات دادگاه من را به قصاص محكوم كردند كه این حكم در دیوان عالی كشور تایید شد. با تایید حكم در دیوان عالی كشور، قرار شد در ملأعام و با حضور اولیای دم قصاص شوم. سحرگاه چهارم آبان سال 90 جرثقیلی در محل قتل آماده اجرای حكم شد و آخرین برگ زندگی ام را به اتهام دو جنایت
و تجاوز به عنف رقم زد.