کارگردان کفشهای میرزا نوروز از خاطراتش با محمدعلی كشاورز در سالروز تولد او میگوید
89 سالگی آقای بــازیگر
بازیگر فراموشنشدنی سینما، تئاتر و تلویزیون ایران، امروز پا به 89 سالگی گذاشت؛ بازیگری كه با بازی در سریال «پدرسالار» كاراكتری را خلق كرد كه بسیار محبوب و ماندگار از كار در آمد و از همان موقع شد پدرسالار سینما و تلویزیون ایران. محمدعلی كشاورز، نام پر افتخار بازیگری ایران، با قریب به 70 سال فعالیت هنری، یكی از افتخارات هنر معاصر ایران محسوب میشود. كشاورز با تجربهای مغتنم و باارزش در تئاتر، اولین بازیگر نسل طلایی دهههای 30 و 40 بود كه در یكی از اولین تجربههای متفاوت و روشنفكرانه سینمای ایران جلوی دوربین رفت. سالها پیش از شكلگیری موج نوی سینمای ایران، كشاورز در فیلم «شب قوزی» به كارگردانی فرخ غفاری بازی كرد. این هنرمند برجسته در سالهای قبل از انقلاب، تن به بازی در محصولات رایج و متداول سینمای فارسی نداد و با تربیت تئاتریاش حاضر نشد فیلمفارسی بازی كند. از اواخر دهه 40، كشاورز به همكاری با بهترین و خوشفكرترین كارگردانان سینمای ایران پرداخت و در فیلمهای كارگردانان شاخصی چون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و محمدرضا اصلانی بازی كرد.
كفشهای میرزا نوروز از جمله فیلمهای ماندگار با بازی محمدعلی كشاورز و علی نصیریان، به كارگردانی محمد متوسلانی است كه سالها پیش ساخته شد، اما هنوز كه هنوز است در خاطره جمعی بسیاری از ما حضور دارد. قصه همان میرزا نوروز عطاری كه حاضر نیست كفشهای كهنه و پر از وصله خود را دور بیندازد و كفشهایی نو بخرد و همین امر باعث میشود مردم شهر او را دست بیندازند و باقی ماجراها. در آن زمان سینمای ایران مانند امروز در جهان شناخته شده نبود و فیلمهای ایرانی مخاطب چندانی نداشت، اما جالب است بدانید كفشهای میرزا نوروز هواداران جهانی و جشنوارهای هم داشته، با این توضیح كه این فیلم در جشنواره تاشكند تجلیل شد و همچنین در افتتاحیه جشنواره فیلم استانبول هم به نمایش درآمد.
كشاورز چند سالی است به علت بیماری حوصله چندانی برای مصاحبه مفصل ندارد و به همین دلیل ما سراغ محمد متوسلانی، كارگردان فیلم كفشهای میرزا نوروز رفتیم و او برایمان از روزهای دور همكاری و دوستی با كشاورز گفت.
انسانی بیغرور
محمد متوسلانی، كارگردان و هنرپیشه پیشكسوت سینمای ایران از محمدعلی كشاورز به عنوان دوست قدیمیاش یاد میكند. او به جامجم میگوید: من با آقای كشاورز در دو فیلم جستوجوگر و كفشهای میرزا نوروز همكاری داشتم. رابطهمان كارگردان و بازیگری نبود، دوست بودیم و هستیم. ایشان جزو بازیگران قدرتمند و حرفهای و مسلط سینمای ایران هستند كه به معنای واقعی كلمه «افتاده» است. من هیچوقت هیچ غرور كاذبی در ایشان ندیدم و همیشه به قول معروف مردم را از خودش میدانست.
كارگردان سریالهای گاهی به پشت سر نگاه كن و در جستوجوی آرامش درباره پروسه انتخاب بازیگر توضیح میدهد: همیشه وقتی قرار بود نقشی را به بازیگری محول كنم در درجه اول به این فكر میكردم آن بازیگر چقدر به نقش موردنظرم از نظر فیزیكی، رفتاری و فكری نزدیك است و دیگر آنكه آیا آن بازیگر توانایی ایفای تمام جزئیات نقش را دارد یا نه! بارها پیش آمده هنرپیشهای مشهور و معتبر را برای ایفای نقشی در نظر گرفتهام، اما بعدا دیدهام یك هنرپیشه معمولی برای آن نقش مناسبتر است. كلا در انتخاب بازیگر توجه چندانی به شهرت و اعتبار ندارم.
متوسلانی درباره چگونگی آغاز فیلم سینمایی كفشهای میرزا نوروز میگوید: طرح اولیه كار را آقای هوشنگ نوراللهی تهیهكننده در اختیار من قرار دادند كه آن را خانم سوسن تسلیمی بر مبنای یك قصه كهن به نام كفشهای ابوالقاسم تنبوری نوشته بودند. سال ۶۲ همهچیز را نهایی كردیم، پیش تولید طولانی باعث شد تقریبا اصل كار را سال ۶۳ آغاز كنیم و درنهایت سال ۶۴ هم فیلم به نمایش درآمد. در آن زمان بازخوردی كه این فیلم بین مردم داشت خوب بود و بعدا در تلویزیون هم ركورددار نمایش را داشت و جالب است هنوز هم مردم از تماشای آن لذت میبرند.
او ادامه میدهد: خاطرم هست زمان فیلمبرداری فیلم جستوجوگر، كشاورز كمردرد داشت، اما درد هیچ تاثیری در كارش نداشت.
او درد را تحمل میكرد، اما به نحو احسن كارش را انجام میداد. الان هم چند سالی است به علت بیماری كم كار شده است ولی من گاهی تلفن میزنم و از ایشان باخبرم. دوست داشتم زود به زود به ایشان سر بزنم و كنارشان باشم، اما حالشان دائم در نوسان است و گاهی خوب هستند، گاهی نه. به هرحال فرصتها محدود است و تنهایی هم كه خب، برای هر كسی و البته برای ایشان آزاردهنده است. امروز كه روز تولدشان است برایشان آرزوی سلامت دارم، به قدری كه بتوانند دوباره كار كنند و میدانم كار برای ایشان نوعی حیات دوباره است.
متوسلانی در پایان درباره شرایط كاری خودش میگوید: الان سریالی را به كارگردانی آقای لبافی برای شبكه یك تمام كردم. این سریال متشكل از قصههای جداگانهای است كه در جزایر جنوب میگذرد كه من در مفصلترین قسمت این سریال بازی كردم.