حوری نساء
نویسنده: عبدالرضا شریفینیا
متولد: 59 كرمان
خلاصه داستان: جایز و ماهی دوخواهر بودند كه در حد فاصل بین رودبار و سیستان و بلوچستان زندگی میكردند. ماهی اوایل بلوغ با فروشنده دورهگردی از مشهد ازدواج میكند و راهی آن شهر مقدس میشود. این دو خواهر سالها از هم دور افتادهاند تا اینكه تنها برادر آنها در اثر تصادف، جان خود را از دست میدهد. جایز دختری بهنام حوری نساء دارد و ماهی نیز پسری به نام رضا. دیدار این خانواده بر سنگ مزار برادرشان این دو خانواده را پس از سالها با هم روبهرو میكند. در این میان حوری با پسرخاله خود كه از محیطی كاملا متفاوت است؛ درگیر مسائلی عاطفی میشود. رضا به خاطر عشقی كه به حوری نساء دارد به رودبار جنوب مهاجرت میكند...
متولد: 59 كرمان
خلاصه داستان: جایز و ماهی دوخواهر بودند كه در حد فاصل بین رودبار و سیستان و بلوچستان زندگی میكردند. ماهی اوایل بلوغ با فروشنده دورهگردی از مشهد ازدواج میكند و راهی آن شهر مقدس میشود. این دو خواهر سالها از هم دور افتادهاند تا اینكه تنها برادر آنها در اثر تصادف، جان خود را از دست میدهد. جایز دختری بهنام حوری نساء دارد و ماهی نیز پسری به نام رضا. دیدار این خانواده بر سنگ مزار برادرشان این دو خانواده را پس از سالها با هم روبهرو میكند. در این میان حوری با پسرخاله خود كه از محیطی كاملا متفاوت است؛ درگیر مسائلی عاطفی میشود. رضا به خاطر عشقی كه به حوری نساء دارد به رودبار جنوب مهاجرت میكند...