لطفا جوگیر نشوید!
یونس فردوس
همین که پایت را داخل سالن اصلی شبستان مصلی میگذاری و صدای همهمه جمعیت حاضر در سالن را میشنوی عقل از سرت میپرد و آنوقت است که عنان اختیار از کف میدهی و نمیتوانی بر دیدن و نخریدن کتابها صبر کنی!
این خاصیت فروشگاههای بزرگ است که وقتی پا در آنها میگذاریم خریدهای غیرضروری خودشان را پیش میاندازند و خرید اصلی را در سایه خود قرار میدهند و آنقدر خرید فرعی انجام میدهیم که گاهی به خودمان میآییم و میبینیم پولمان ته کشیده و هنوز خرید اصلی را انجام ندادهایم.
حالا فکر کن این وضعیت در نمایشگاه کتاب هم مصداق دارد. یعنی وقتی وارد آن میشویم آنقدر کتابها و طرح جلدهای آنها وسوسهکننده و اغواگر است که نمیشود دست به جیب نشد و کتاب نخرید.
باید توصیه کرد که لطفا جوگیر نشوید! جوگیر شدن بلایی است که همیشه بشر با آن دست و پنجه نرم کرده است؛ یعنی آنقدر بشر در طول تاریخ از جوزدگی ضربه و لطمه خورده که میشود یک کتاب اندر احوالات «انسان جوگیر» نوشت و گمان میکنم پرفروش هم شود. این قبیل کتابها در بازار نشر ایران خوب میفروشد و حتی اگر یک نویسنده خارجی آن را بنویسد ترجمههای مختلفی از آن در ویترین کتابفروشیها خودنمایی میکند.
اما از شوخی گذشته بیایید کمی منطقی باشیم. در این وضعیت که قیمت کتاب روز به روز در حال تغییر و افزایش است خریدن کتابهایی کـه در اولویت خواندن ما نیستند، کار خوبی نیست. حتما از خودتان میپرسید برچه اساس این حرف را میزنی؟
اول وقتی کتابی که اولویت ندارد را تهیه میکنیم در واقع زمینه درست شدن صفی از کتابهای نخوانده را در قفسه کتابهای خود درست میکنیم.
دوم زمانی که یک کتاب را هنگامی که در اولویت برنامههای خواندن و مطالعهمان نیست پیشخرید میکنیم همواره یک حس منفی داریم که از نظر روحی در عذاب وجدان هستیم تا آنهایی که بهخاطر جوگیر شدن در نمایشگاه خریدیم را نخواندهایم کتاب دیگری نخریم.
اینها نکات منفی جوگیر شدن نیست، بلکه از خوبهای جوگیر شدن است یعنی نکته منفی جوگیری این است که ممکن است در شلوغیهای نمایشگاه کتابی را تهیه کنیم و بعدا متوجه شویم که خرید خوبی نداشتیم و کتابی که در جلد شکیلی قاب شده و به ما قالب شده بیشتر یک وسیله تزئینی است و هیچ کارکردی ندارد مگر ... (خودتان کارکردهای آن را پیدا کنید که از نظر فرهنگی و اخلاقی ما در بیان کارکردهای آن معذوریت داریم.)
در مجموع حواستان باشد وقتی وارد محیط نمایشگاه شدید کمی عاقبتاندیشانه و آیندهنگرانه به خرید کتابها نگاه کنیم و طوری نشود که بعدا از رفتن به نمایشگاه کتاب پشیمان شویم.
کتاب خریدن امر خوبی است اگر به خوانده شدن منجر شود ولی خب سعی کنید در کنار خریدن به اولویتهای خود در خواندن و در کنار آن ظرفیت جیب خود هم نگاه کنید تا بعدا از جوگیر شدنتان پشیمان نشوید!
این خاصیت فروشگاههای بزرگ است که وقتی پا در آنها میگذاریم خریدهای غیرضروری خودشان را پیش میاندازند و خرید اصلی را در سایه خود قرار میدهند و آنقدر خرید فرعی انجام میدهیم که گاهی به خودمان میآییم و میبینیم پولمان ته کشیده و هنوز خرید اصلی را انجام ندادهایم.
حالا فکر کن این وضعیت در نمایشگاه کتاب هم مصداق دارد. یعنی وقتی وارد آن میشویم آنقدر کتابها و طرح جلدهای آنها وسوسهکننده و اغواگر است که نمیشود دست به جیب نشد و کتاب نخرید.
باید توصیه کرد که لطفا جوگیر نشوید! جوگیر شدن بلایی است که همیشه بشر با آن دست و پنجه نرم کرده است؛ یعنی آنقدر بشر در طول تاریخ از جوزدگی ضربه و لطمه خورده که میشود یک کتاب اندر احوالات «انسان جوگیر» نوشت و گمان میکنم پرفروش هم شود. این قبیل کتابها در بازار نشر ایران خوب میفروشد و حتی اگر یک نویسنده خارجی آن را بنویسد ترجمههای مختلفی از آن در ویترین کتابفروشیها خودنمایی میکند.
اما از شوخی گذشته بیایید کمی منطقی باشیم. در این وضعیت که قیمت کتاب روز به روز در حال تغییر و افزایش است خریدن کتابهایی کـه در اولویت خواندن ما نیستند، کار خوبی نیست. حتما از خودتان میپرسید برچه اساس این حرف را میزنی؟
اول وقتی کتابی که اولویت ندارد را تهیه میکنیم در واقع زمینه درست شدن صفی از کتابهای نخوانده را در قفسه کتابهای خود درست میکنیم.
دوم زمانی که یک کتاب را هنگامی که در اولویت برنامههای خواندن و مطالعهمان نیست پیشخرید میکنیم همواره یک حس منفی داریم که از نظر روحی در عذاب وجدان هستیم تا آنهایی که بهخاطر جوگیر شدن در نمایشگاه خریدیم را نخواندهایم کتاب دیگری نخریم.
اینها نکات منفی جوگیر شدن نیست، بلکه از خوبهای جوگیر شدن است یعنی نکته منفی جوگیری این است که ممکن است در شلوغیهای نمایشگاه کتابی را تهیه کنیم و بعدا متوجه شویم که خرید خوبی نداشتیم و کتابی که در جلد شکیلی قاب شده و به ما قالب شده بیشتر یک وسیله تزئینی است و هیچ کارکردی ندارد مگر ... (خودتان کارکردهای آن را پیدا کنید که از نظر فرهنگی و اخلاقی ما در بیان کارکردهای آن معذوریت داریم.)
در مجموع حواستان باشد وقتی وارد محیط نمایشگاه شدید کمی عاقبتاندیشانه و آیندهنگرانه به خرید کتابها نگاه کنیم و طوری نشود که بعدا از رفتن به نمایشگاه کتاب پشیمان شویم.
کتاب خریدن امر خوبی است اگر به خوانده شدن منجر شود ولی خب سعی کنید در کنار خریدن به اولویتهای خود در خواندن و در کنار آن ظرفیت جیب خود هم نگاه کنید تا بعدا از جوگیر شدنتان پشیمان نشوید!