نوزادربایی از بیمارستان در پوشش پرستار
زن جوانی با جا زدن خود به جای یكی از پرستاران بیمارستانی در شهرستان شهریار، پسری كه 19ساعت از به دنیا آمدنش میگذشت را ربود. پلیس تحقیقات ویژهای را برای یافتن این نوزاد و زن نوزادربا آغاز كرده است اما با گذشت 13 روز از این ماجرا هنوز موفق به یافتن نوزاد نشدهاند.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، شامگاه 14 خرداد امسال مردی با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن نوزادش كه فقط 19 ساعت از تولدش میگذشت در بیمارستانی در شهرستان شهریار خبرداد. ماموران با حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه پی بردند موضوع صحت دارد. همزمان با تشكیل پرونده قضایی در دادسرای شهریار، تحقیقات از سوی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران آغاز شد. تحقیقات از مادر نوزاد نشان میداد پرستار قلابی به بهانه بردن نوزاد نزد پزشك معالج او را ربوده است. همچنین از شاهدان كه سه مادر جوان و هم اتاقی مادر نوزاد ربوده شده بودند نیز تحقیق و معلوم شد هركدام از آنها دختری به دنیا آوردهاند. آن شب پرستار قلابی وضعیت آنها و نوزادهایشان را بررسی كرده و حتی آمپول و قرص به آنها داده است. درجریان تحقیقات از نگهبان بیمارستان و سه پرستارخانم كه در بخش زنان و زایمان بود معلوم شد آنها متوجه ورود و خروج نوزادربا نشدهاند. ماموران در بازبینی دوربین مداربسته بیمارستان متوجه شدند متهم زن زمان ورود فقط یك نایلون به دست داشته و ساعتی بعد و هنگام خروج چادر پوشیده و با پنهان كردن نوزاد زیر چادر بیمارستان را ترك كرده است. با گذشت 13 روز از ماجرای ربوده شدن این نوزاد هنوز از سرنوشت او خبری نیست و زن و نوزادربا بازداشت نشده است. پرونده در اینباره در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهریار تشکیل شده است. همچنین از چهار پرسنل بیمارستان نیز تحقیق و برایشان قرار قانونی صادر شده است.
جواد 26 ساله، پدر نوزاد ربوده شده به جامجم گفت: آهنگر هستم و با همسرم زینب یك سال پیش ازدواج كردم و ثمره زندگیمان پسرمان آراد بود. همسرم ساعت 11 شامگاه سیزدهم خرداد امسال درد زایمانش شروع شد و او را به بیمارستانی در شهریار بردم. ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد روز بعد كه همزمان با روز تولد همسرم بود او در زایمان طبیعی پسرمان را به دنیا آورد. پزشكان گفتند باید مادر و فرزند یك روز تحت نظر بمانند و بعد مرخص شوند و اجازه ندادند همراهی با او بماند. وی افزود: همه از تولد پسرمان خوشحال بوده و در تدارك جشنی برای آنها بودیم. بعداز ظهر من و اعضای خانوادههایمان در زمان ملاقات آراد و مادرش را دیدیم. اما شب همسرم تلفنی به من خبر داد كه پسرمان ربوده شده است. خودم را به بیمارستان رساندم و پرسوجو كردم که معلوم شد پرستار قلابی پسرمان را ربوده و فرار كرده است. مسؤولان بیمارستان پاسخ درستی به ما نمیدادند. آنها نظارت كافی بر رفت و آمد افراد نداشتند كه باعث شد آن زن بهراحتی وارد بیمارستان شود و پسرم را برباید و از مسؤولان، پرستاران و نگهبان شكایت كردیم.
مرد جوان ادامه داد: از زمان ربوده شدن آراد حال و روز خوبی نداریم. همسرم گریه میكند و سراغ آراد را میگیرد. او آنقدر حالش بد بود كه حتی پس از یك هفته از بیمارستان حاضر به مرخص شدن نبود و مدام میگفت میماند تا آراد برگردد و بهسختی راضیاش كردیم كه به خانه بیاید. هر دو چشم انتظار فرزندمان هستیم. پسرم اولین و تنها نوه خانواده همسرم بود. حتی برای یافتن پسرمان به شیرخوارگاههای تهران، شهریار و اطراف آنجا و بهزیستیها هم سركشی كردیم اما ردی از او نبود. به همه خیابانها، پاركها، محلهها و نیز محلههایی كه پاتوق زنان معتاد بود نیز سر زدیم تا شاید ردی از آن زن كودكربا پیدا كنیم اما تلاشهایمان تاكنون بینتیجه مانده است.زینب، مادر آراد نیز گفت: ساعت 21 و 10 دقیقه شب حادثه زنی كه میگفت پرستار است وارد اتاقمان شد. وضعیت مادرها و نوزادان را بررسی كرد و حتی آمپول و قرص به آنها داد. بعد از دیدن وضعیت پسرم گفت كه چرا نافش پایین افتاده و ممكن است باعث بیماری شود. باید در این باره با خانم دكتر حرف بزند. رفت و دقایقی بعد كه بازگشت گفت باید پسرم را نزد خانم دكتر ببرد. او را گرفت و رفت اما دلنگران شدم و پنج دقیقه بعد از اتاق بیرون رفتم و سراغش را از پرستاران گرفتم كه گفتند نوزادی نزد پزشك نبردند و آنها گفتند خانم پرستاری با آن مشخصات كه میگویم، ندارند.
وی افزود: فریاد زدم نوزادم را ربودند و بعد به شوهرم و خانوادهام خبر دادم. یك هفته به امید اینكه پسرم برمیگردد در بیمارستان ماندم. وقتی خبری نشد به خانه بازگشتم. صدایش در گوشم و چهرهاش در مقابلم است. هر لحظه كه به اتاقش میروم و وسایل سیسمونیام را میبینم كه او در اتاق نیست، لباسهایش را بغل میگیرم و گریه میكنم. نمیدانم شیر خورده یا نه، لباس پوشیده یا نه، نكند بیمار شده باشد. نمیدانم زن نوزادربا خودش مادر است یا نه؟ فقط از او میخواهم پسرم را به ما بازگرداند چون بدون او میمیرم. نگذارد خانهمان بوی غم بگیرد.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، شامگاه 14 خرداد امسال مردی با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن نوزادش كه فقط 19 ساعت از تولدش میگذشت در بیمارستانی در شهرستان شهریار خبرداد. ماموران با حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه پی بردند موضوع صحت دارد. همزمان با تشكیل پرونده قضایی در دادسرای شهریار، تحقیقات از سوی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران آغاز شد. تحقیقات از مادر نوزاد نشان میداد پرستار قلابی به بهانه بردن نوزاد نزد پزشك معالج او را ربوده است. همچنین از شاهدان كه سه مادر جوان و هم اتاقی مادر نوزاد ربوده شده بودند نیز تحقیق و معلوم شد هركدام از آنها دختری به دنیا آوردهاند. آن شب پرستار قلابی وضعیت آنها و نوزادهایشان را بررسی كرده و حتی آمپول و قرص به آنها داده است. درجریان تحقیقات از نگهبان بیمارستان و سه پرستارخانم كه در بخش زنان و زایمان بود معلوم شد آنها متوجه ورود و خروج نوزادربا نشدهاند. ماموران در بازبینی دوربین مداربسته بیمارستان متوجه شدند متهم زن زمان ورود فقط یك نایلون به دست داشته و ساعتی بعد و هنگام خروج چادر پوشیده و با پنهان كردن نوزاد زیر چادر بیمارستان را ترك كرده است. با گذشت 13 روز از ماجرای ربوده شدن این نوزاد هنوز از سرنوشت او خبری نیست و زن و نوزادربا بازداشت نشده است. پرونده در اینباره در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهریار تشکیل شده است. همچنین از چهار پرسنل بیمارستان نیز تحقیق و برایشان قرار قانونی صادر شده است.
جواد 26 ساله، پدر نوزاد ربوده شده به جامجم گفت: آهنگر هستم و با همسرم زینب یك سال پیش ازدواج كردم و ثمره زندگیمان پسرمان آراد بود. همسرم ساعت 11 شامگاه سیزدهم خرداد امسال درد زایمانش شروع شد و او را به بیمارستانی در شهریار بردم. ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد روز بعد كه همزمان با روز تولد همسرم بود او در زایمان طبیعی پسرمان را به دنیا آورد. پزشكان گفتند باید مادر و فرزند یك روز تحت نظر بمانند و بعد مرخص شوند و اجازه ندادند همراهی با او بماند. وی افزود: همه از تولد پسرمان خوشحال بوده و در تدارك جشنی برای آنها بودیم. بعداز ظهر من و اعضای خانوادههایمان در زمان ملاقات آراد و مادرش را دیدیم. اما شب همسرم تلفنی به من خبر داد كه پسرمان ربوده شده است. خودم را به بیمارستان رساندم و پرسوجو كردم که معلوم شد پرستار قلابی پسرمان را ربوده و فرار كرده است. مسؤولان بیمارستان پاسخ درستی به ما نمیدادند. آنها نظارت كافی بر رفت و آمد افراد نداشتند كه باعث شد آن زن بهراحتی وارد بیمارستان شود و پسرم را برباید و از مسؤولان، پرستاران و نگهبان شكایت كردیم.
مرد جوان ادامه داد: از زمان ربوده شدن آراد حال و روز خوبی نداریم. همسرم گریه میكند و سراغ آراد را میگیرد. او آنقدر حالش بد بود كه حتی پس از یك هفته از بیمارستان حاضر به مرخص شدن نبود و مدام میگفت میماند تا آراد برگردد و بهسختی راضیاش كردیم كه به خانه بیاید. هر دو چشم انتظار فرزندمان هستیم. پسرم اولین و تنها نوه خانواده همسرم بود. حتی برای یافتن پسرمان به شیرخوارگاههای تهران، شهریار و اطراف آنجا و بهزیستیها هم سركشی كردیم اما ردی از او نبود. به همه خیابانها، پاركها، محلهها و نیز محلههایی كه پاتوق زنان معتاد بود نیز سر زدیم تا شاید ردی از آن زن كودكربا پیدا كنیم اما تلاشهایمان تاكنون بینتیجه مانده است.زینب، مادر آراد نیز گفت: ساعت 21 و 10 دقیقه شب حادثه زنی كه میگفت پرستار است وارد اتاقمان شد. وضعیت مادرها و نوزادان را بررسی كرد و حتی آمپول و قرص به آنها داد. بعد از دیدن وضعیت پسرم گفت كه چرا نافش پایین افتاده و ممكن است باعث بیماری شود. باید در این باره با خانم دكتر حرف بزند. رفت و دقایقی بعد كه بازگشت گفت باید پسرم را نزد خانم دكتر ببرد. او را گرفت و رفت اما دلنگران شدم و پنج دقیقه بعد از اتاق بیرون رفتم و سراغش را از پرستاران گرفتم كه گفتند نوزادی نزد پزشك نبردند و آنها گفتند خانم پرستاری با آن مشخصات كه میگویم، ندارند.
وی افزود: فریاد زدم نوزادم را ربودند و بعد به شوهرم و خانوادهام خبر دادم. یك هفته به امید اینكه پسرم برمیگردد در بیمارستان ماندم. وقتی خبری نشد به خانه بازگشتم. صدایش در گوشم و چهرهاش در مقابلم است. هر لحظه كه به اتاقش میروم و وسایل سیسمونیام را میبینم كه او در اتاق نیست، لباسهایش را بغل میگیرم و گریه میكنم. نمیدانم شیر خورده یا نه، لباس پوشیده یا نه، نكند بیمار شده باشد. نمیدانم زن نوزادربا خودش مادر است یا نه؟ فقط از او میخواهم پسرم را به ما بازگرداند چون بدون او میمیرم. نگذارد خانهمان بوی غم بگیرد.
تیتر خبرها
-
نجفی 10تیر محاکمه میشود
-
نوزادربایی از بیمارستان در پوشش پرستار
-
تشریح شلیك خونین به پسر نوجوان
-
اعدام قاتل زن تنها در زندان
-
سقوط مرگبار كارگر از پشتبام
-
راز جنایت سوخته فاش شد
-
حمله به مامور شهرداری با 25 ضربه چاقو
-
مرگ پدر برای نجات پسرش
-
رمالی در كانال تلگرامی
-
سقوط موقع گرفتن عكس سلفی
-
یك كشته و 3 مصدوم با ریزش دیوار
-
نجات ۲۰ نفر از آتش آرایشگاه زنانه
-
امانتداری زوج ایرانی در تركیه