گفتوگوی جامجم با استادكاری كه هنرش بازآفرینی بناهای تاریخی است
منارجنبان را به خانه ات ببر !
همه آنهایی كه روزهای پایانی هفته گذشته سری به یازدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایعدستی اصفهان زدند، بین همه محصولات ارزشمند صنایعدستی كشورمان، درست وسط قالیچهها، میناكاریها، نمدبافیها، خاتمكاریها و... از دیدن منارجنبان معروف البته در مقیاسی كوچكتر زیر سقف فلزی و بلند نمایشگاه تعجب كردند؛ منارجنبانی كه مجید امانی با خودش بهعنوان یك اثر هنری به نمایشگاه آورده بود. اثری دقیقا شبیه اثر اصلی كه علیاصغر مونسان، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری از آن در اولین روز نمایشگاه رونمایی كرد تا چشم خیلیها به دیدن منارجنبان كوچك روشن شود. بهانهای كه باعث شد با سازنده و طراح این بازآفرینی تاریخی، در همان شلوغی نمایشگاه و آمد و شد بازدیدكنندههایی كه هركدام چند دقیقه مقابل این اثر هنری میایستادند، به گفتوگو بنشینیم؛ هنرمند جوانی كه متولد ۱۳۶۸ است و با اینكه دیپلم نقشهكشی و معماری دارد، اما با ۱۸ سال فعالیت در زمینه معماری و نقشهكشی حالا یك استادكار تجربی معماری است كه با صبر و حوصله زیاد، آجر روی آجر گذاشته تا یك بنای تاریخی را از نو بازآفرینی كند.
بازآفرینی مدتهاست كه در نقاط مختلف دنیا مورد توجه است مخصوصا در مورد بناهای تاریخی، چرا كه اگر بنا به هردلیلی این بنا آسیب ببیند، مرمت دوباره آن با استفاده از دادههایی كه از بنای بازآفرینی شده به دست میآید، كار سادهتری است. در حقیقت بنای بازآفرینی شده برای تمام كسانی كه به تاریخ و معماری علاقهمند هستند یك مرجع ارزشمند به حساب میآید، چرا كه بهراحتی میتوانند روی آن مانور بدهند و تحقیق كنند. البته بناهای بازآفرینی شده در پاركهای مینیاتوری دنیا هم كاربرد زیادی دارد و نقش مهمی را در صنعت گردشگری ایفا میكند.
با این تفاسیر بازآفرینی با ماكتسازی فرق دارد؟
بله دقیقا همینطور است. بازآفرینی یعنی بیاییم یك بنای تاریخی را بهطور صددرصد با مواد و متریالی كه خود بنا دارد یا حداقل با موادی نزدیك به آن، دوباره در مقیاسی كوچكتر از نو بسازیم. در یك بنای بازآفرینی شده رج شمار، مقیاس و تناسبات با خود بنای اصلی همخوانی دارد، حتی تعداد آجرهایی كه استفاده میشود. یعنی واقعا یك نمونه كوچك از بنای اصلی از نو ساخته میشود كه اصلا كار راحتی نیست و ما برای ساخت این بنا پنج سال تمام وقت صرف كردیم و حدود ۵۰ هزار نفر ساعت هم وقت صرف ساختنش شد و در نهایت كل بنا با ۶۷ هزار قطعه ۱۸ در ۱۸میلیمتر به ارتفاع چهار میلیمتر و ۱۶هزار قطعه 5×9 میلیمتر به ارتفاع چهار میلیمتر و ۱۲۰۰ قطعه كاشی 4×4 میلیمتر ساخته شد كه از نظر تعداد و مقیاس اندازه دقیقا همانند نمونه اصلی است. به علاوه این كه ما جزئیات را در تعداد آجرها رعایت كردیم. در بحث استفاده از مواد و مصالح هم تمامی مواد به كار رفته، نزدیكترین نمونه به مواد اصلی است. یعنی همان موادی كه در دوره ایلخانی برای ساخت منارجبان استفاده كرده بودند و تقریبا فرمول به كار رفته برای تك تك خشتها همان فرمول قدیمی بناست كه از خاك عمق پنج متر به پایین هم در آن استفاده شده كه حداقل قدمت ۵۰۰ سال به بالا داشته باشد.
برای این بازآفرینی هنری چرا منارجنبان را انتخاب كردید؟
منارجنبان سوای ارزش تاریخی و قدمتش و سوای اینكه یك بنای باارزش و میراث ملی است، به خاطر معماری خاصش و نقشهای كه در آن زمان برای ساخت آن استفاده شده كه نتیجهاش حركت منارهها بوده، یك بنای فوقالعاده ارزشمند است. از سویی در سالهای اخیر با بحثهایی كه درباره نجنبیدن منارههای منارجنبان مطرح شد، انگیزه بازسازی اثر در من بهوجود آمد. در واقع میخواستم ببینم از چه تكنیكی برای ساخت كل بنا و البته حركت منارهها با همان قواعد اصلی استفاده شده و خدا را شكر به این هدف نزدیك شدم و حالا منارجنبان همیشه میجنبد!
همه منارجنبان را بهخاطر همان خصوصیت منحصربهفردش یعنی حركت منارهها میشناسند، پس این خصوصیت در طرح بازآفرینی شده شما هم رعایت شده؟
بله دقیقا رعایت شده و الان لرزش منارههای این سازه هم طبق منارههای سازه اصلی است، یعنی مانند بنای اصلی منارجنبان در صورت لرزاندن منارهها به صورت تكی، ارتعاش مناره مقابل هم همزمان با آن دیده میشود.
اطلاعات ساخت بنا یعنی نقشه و ...را از كجا آوردید؟
هیچ كجا. واقعا هیچ اطلاعاتی از منارجنبان در دست نداشتیم. اگر هم نقشههایی از بنا وجود داشت میراث فرهنگی به ما نداد. ما خودمان با بازدیدهای میدانی، دوباره از نو نقشه منارجبان را با تمام جزئیاتش كشیدیم. همه فرورفتگیها و برآمدگیهای دیوارهای آجری، مشابه بنای اصلی شده و گچكاریها و گچتراشیهای زیر قوسها هم همچنین. فكر كنم خود من شخصا بالای ۵۰۰ بار رفتم و منارجنبان را دیدم. طوری كه دیگر همه اهالی آنجا ما را میشناختند و دیگر چهره من و بقیه بچههایی كه در ساخت این سازه همكاری داشتند، برایشان شناخته شده بود. آمد و رفتهای ما آنقدر زیاد شد كه بعد از مدتی همه میپرسیدند چرا اینقدر اینجا میآیید و ما هم درباره هدفمان میگفتیم و اتفاقا خیلیها ما را مسخره میكردند و میگفتند اینكار شدنی نیست.
چرا؟
چون گره چینیهای سقف منارجنبان واقعا سخت بود. همه میگفتند كه شاید شما بتوانید سازه بسازید، اما برای گره چینی سقفش اگر شما با همین متریال اصلی بخواهید كار را انجام بدهید حتما به مشكل میخورید ولی به لطف خدا شد.
به مدت زمان ساخت سازه كه نگاه میكنیم، یعنی همان پنج سال و 5000 نفر ساعتكاری كه گفتید، نتیجه میگیریم كه اصلا كار راحتی نبود.
بله، همینطور است... ما مشكلات زیادی داشتیم. از همان اول هیچ اطلاعاتی درباره اینكه از چه خشتی و چه خاكی استفاده كنیم و خشتها را در چه دمایی بپزیم در دست نداشتیم. واقعا با آزمون و خطای زیاد به اینجا رسیدیم. بهعنوان مثال چون در بحث قالبگیری آجرها میخواستیم از جنسی استفاده كنیم كه این تیز بودن كنارههای آجر را مثل نمونه اصلی نشان بدهد، بارها به درِ بسته خوردیم و این یكی از بزرگترین چالشهای ما بود. حتی در ساخت آجرها دو نفر كلا مسؤول زدن خشتها بودند و یكی یكی با انگشت این خشتها را ساختند، اما نتیجه كار برای ما خوب بود، چرا كه الان با توجه به همین تجربیاتی كه به دست آوردیم، برج كبوتر كلیسان را در مقیاس یك بیستم در عرض چهار ماه بازآفرینی كردیم كه اتفاق خوبی در این زمینه است.
این بنا هم در حال تخریب بود و ما با بازدیدهای میدانی و نقشهبرداریهایی كه داشتیم، كار ساخت آن را انجام دادیم.
بازدیدكنندهها وقتی مقابل منارجنبان شما میایستند چه واكنشی دارند؟
واكنشها متفاوت است، خیلیها فكر میكنند از سی ان سی برای برش استفاده شده یا اینكه كار برچسب است یا حتی از چوب ساخته شده، اما وقتی توضیح دهیم چند هزار قطعه جداگانه آجر و كاشی از پایه، كنار هم گذاشته شده به ارزش كار پی میبرند و واقعا برایشان تعجبآور است.
یكی از گلایههای مشترك هنرمندان و صنعتگران داخلی، حضور كمرنگ نهادهای حمایتی در كنارشان است، شما هم چنین تجربهای داشتید؟
بله، بهطور مشخص هیچ حمایتی از من در بازآفرینی این بنا نشد و تمام هزینههای آن با خودم بود. من برای ساخت این اثر آپارتمان و ماشینی را كه داشتم فروختم و بالای ۳۵۰ میلیون تومان هزینه كردم و تنها انگیزهای كه من را در این مسیر جلو برد همین علاقه به معماری و تاریخ كشورمان بود. معماری ایرانی و اسلامی یك هنر ارزشمند قدیمی است و اگر بتوانیم این هنر را ولو در مقیاس كوچكتر، اما با رعایت همان جزئیات كه نشان از تاریخ و معماری ما دارد، به دنیا نشان بدهیم، این خودش برای كشور ما یك برند محسوب میشود و قطعا در جذب گردشگر و رونق صنعت گردشگری ما موثر است.
به بازآفرینی اثرهای دیگر هم فكر میكنید؟
بله . اگر بخواهم اثر دیگری را انتخاب كنم احتمال زیاد یا پل خواجو را انتخاب میكنم یا عالی قاپو را.