زهـــرمـــار یا شیرین كــام؟

زهـــرمـــار یا شیرین كــام؟

معمولا وقتی یكی را به‌عنوان بازیگری شناخته شده و مطرح می‌شناسیم، تغییر مسؤولیت او در سینما باعث تعجب و كنجكاوی ما می‌شود. گرچه در كلیت، همه فعالیت‌ها در زیرمجموعه سینما اتفاق می‌افتد و از این نظر نباید چیز عجیبی در میان باشد، اما با این حال وقتی یك بازیگر مشهور و معتبر، پشت دوربین سینما قرار می‌گیرد و كارگردانی می‌كند، انگار انتظارش را نداریم. منظورمان سینماگرانی همچون مهدی فخیم‌زاده و كلینت ایستوود و وودی آلن و داریوش فرهنگ نیستند كه هم به عنوان بازیگر آنها را می‌شناسیم و هم به عنوان كارگردان فعالیت می‌كنند، مقصود در این گزارش، بازیگرانی هستند كه یكی دو باری هم سراغ كارگردانی رفته اند یا از این تجربه فیلمسازی بدشان نیامده و كمی بیش از دو بار هم آن را در سینما تجربه كرده‌اند، اما كماكان ما همچنان آنها را به عنوان بازیگر می‌شناسیم و نه كارگردان. به بهانه اكران فیلم «زهرمار» به كارگردانی سیدجواد رضویان، نگاهی داریم به كارنامه معدود فیلمسازی برخی بازیگران و این‌كه آیا فیلم‌های آنها به عنوان كارگردان خوب بود كه آنها را به عنوان فیلمساز، جدی بگیریم یا نه، همان بهتر كه این هنرمندان به بازی خود بپردازند و خدشه‌ای به كارنامه و وجهه بازیگری خود وارد نكنند. ذكر این نكته ضروری است كه ما فقط كارنامه سینمایی این هنرمندان را مدنظر قرار دادیم، چون برخی از آنها ممكن است در تلویزیون، آثاری را كارگردانی كرده باشند.

 كام شیرین یك كارگردان تازه وارد
سیدجواد رضویان در تلویزیون، سابقه كارگردانی داشت، اما در سینما او را صرفا به عنوان كمدین می‌شناسیم. با این حال زهرمار را باید اولین كارگردانی او در سینما دانست. هرچند پیشتر یك كارگردانی دیگر هم به نام او در سینما ثبت شده است، اما ظاهرا این فیلم با نام «كمی شیرین، بسی فرهاد»، اكران نشده است. زهرمار با این‌كه شكل و شمایل یك فیلم كمدی را دارد، اما خود رضویان اعلام كرده فیلمش كمدی نیست! هرچه هست اسم فیلم و كارنامه بازیگری رضویان، همین اول كاری، ‌ثمربخش بوده و فیلم استارت خوبی در فروش داشت، اما احتمال می‌رود در ادامه آن توقعی كه مردم از اسم رضویان دارند، برآورده نشود و كمدی نبودن فیلم تا اندازه‌ای آنها را سرخورده كند.
به هرحال گرچه كام كارگردان زهرمار، برای همین اقبال اولیه شیرین است، اما كفه ترازوی بازیگری رضویان با این یك كارگردانی بالا نمی‌آید و مردم همچنان او را به عنوان یك بازیگر كمدی می‌شناسند.
 پیشونی سفید در بازیگری
سیدجواد‌هاشمی هم از جمله هنرمندانی است كه مردم او را به عنوان بازیگر می‌شناسند و بیشتر از هرچیز او را در نقش افراد بسیجی و رزمنده در فیلم‌های دفاع مقدسی به یاد دارند كه تقریبا در آخر بیشتر آنها هم به فیض شهادت نائل می‌آمد. بنابراین كمتر كسی انتظار داشت‌هاشمی، فیلمی در زمینه كودك و نوجوان بسازد، اما او این كار را كرد و حالا سه‌گانه پیشونی سفید را در كارنامه دارد. سری فیلم‌هایی كه باوجود رضایت برخی تماشاگران كودك، در كلیت موفق نبود و به هیچ عنوان هم وزن كارنامه بازیگری او نیست.
 یك كارگردان معمولی
محسن تنابنده ـ كه او را بیشتر به عنوان بازیگر و نویسنده‌ای مسلط می‌شناسیم و در همین سال‌های فعالیت، چند نقش‌آفرینی درخشان در سینما و تلویزیون دارد ـ همچون نقی معمولی در مجموعه پایتخت، نادر در فراری، كریم در سن پترزبورگ، حسنعلی در سنگ اول، نیما در هفت دقیقه تا پاییز و شیخ علی محمد در استشهادی برای خدا و...، سال 93 فیلمی به نام گینس ساخت كه به هیچ وجه با كارنامه قابل اعتنایش در بازیگری و نویسندگی، همتراز نبود. فیلم دوم او به عنوان كارگردان یعنی قسم هم باوجود برخی امتیازات، همچنان كمی تا قسمتی وضع فیلمسازی او را معمولی نشان می‌دهد و هنوز به گرد توانایی‌اش در بازی و نوشتن نمی‌رسد.
 مصادره به مطلوب
درست است كه مهران احمدی را در این سال‌ها بیشتر به عنوان بازیگری خوب با بازی در نقش‌های سخت و متنوع می‌شناسیم، همچون هیچ، آلزایمر، بغض، شیار143 و نفس، اما او فعالیت سینمایی‌اش را به عنوان برنامه ریز و دستیار كارگردان شروع كرد. بنابراین با آگاهی از این پیشینه، كارگردانی او نباید چیز عجیبی باشد. با این حال حتی ساخت كمدی موفق و پرفروش مصادره هم كه بیش از 15 میلیارد تومان در گیشه فروخت باعث نمی‌شود كارنامه بازیگری احمدی، تحت‌تاثیر قرار گیرد و او را به عنوان كارگردان هم بشناسیم، اما دست‌كم موفقیت گیشه‌ای مصادره با پیشینه مرتبط او با فیلمسازی، انتظار این‌كه او باز هم پشت دوربین قرار بگیرد را به وجود می‌آورد.
 خسته نباشید
افشین‌هاشمی از بازیگرانی است كه سابقه‌ای طولانی و قابل اعتنا در تئاتر دارد و در عرصه تصویر هم چند نقش‌آفرینی خوب در سینما و تلویزیون از او دیده‌ایم؛ از جمله در پابرهنه در بهشت و نیمكت.‌هاشمی با كارگردانی مشترك همراه محسن قرایی در فیلم خسته نباشید، نشان داد استعداد كارگردانی هم دارد و می‌تواند فیلمی قابل تماشا بسازد. او چندی بعد با كارگردانی فیلم عروسكی و كودكانه خاله قورباغه هم علاقه‌اش را به ادامه فیلمسازی در عمل اعلام كرد. هرچند می‌توان با همین دو نمونه كار، فیلمسازی‌هاشمی را هم تا حدودی جدی گرفت، اما كماكان سایه بازیگری او به‌ویژه در تئاتر سنگین است و نمی‌توان كارنامه فیلمسازی او را با بازیگری‌‌اش مقایسه كرد.
 كمی تا قسمتی معكوس
 هنوز برخی هستند كه اعتقاد چندانی به هنر بازیگری پولاد كیمیایی ندارند و معتقدند او قهرمانی در حد و اندازه فیلم‌های پدرش مسعود كیمیایی نیست، اما از سوی دیگر هم برخی بازی پولاد را دوست دارند و او را دنبال می‌كنند. از نظر دوستداران، قهرمان فیلم‌های سال‌های اخیر كیمیایی باید جوان زخم خورده و رنجوری چون پولاد باشد، همین‌قدر خسته و خم شده زیر انبوه مشكلات و سنگ‌اندازی‌های ضدقهرمان‌ها. با وجود این طیف مخالف و موافق، كمتر كسی انتظار داشت پولاد كیمیایی سراغ كارگردانی برود و فیلم بسازد. او البته پیشتر یك بار برای ساخت فیلمی اقدام كرده بود، اما به دلیل عدم تعهدات سرمایه‌گذار به نتیجه نرسیده بود، اما پولاد با ساخت فیلم معكوس قدم به دنیای كارگردانی گذاشت و برای یك‌بار هم كه شده به نوعی مسؤولیت پدرش را تجربه كرد. تجربه‌ای كه در نخستین رونمایی و نمایش در جشنواره سال گذشته فیلم فجر با اقبال منتقدان و تماشاگران روبه‌رو نشد، هرچند می‌شد نشانه‌هایی از استعداد را در كارگردانی پولاد تشخیص داد. با این حال كیفیت فیلم طوری است كه حتی آن عده از مخالفان بازیگری كیمیایی جوان هم ترجیح می‌دهند او به همان بازیگری ادامه دهد.
 كارگردانی در طبقه همكف
شهاب حسینی، بازیگری محبوب و تثبیت شده است كه در سال‌های اخیر به یك پختگی در بازیگری رسیده؛ بازی‌هایش در فیلم‌های اصغر فرهادی و بازی خوبش در نقش قباد در شهرزاد، گواه این مدعاست. او پس از این‌كه جایزه ارزشمند بهترین بازیگر جشنواره كن را هم به دست آورد، ترجیح داد با وسواس بیشتری نقش‌هایش را انتخاب كند. او سال 92 تصمیم به كارگردانی در سینما گرفت كه نتیجه‌اش فیلمی به نام ساكن طبقه وسط شد؛ اثری كه باوجود حضور چند بازیگر سرشناس در آن و بازی خود حسینی در 38 نقش! فیلم مهمی نیست و در مقایسه با كارنامه معتبر حسینی به عنوان بازیگر، اصلا به چشم نمی‌آید. دوستداران او ترجیح می‌دهند همچنان شهاب حسینی را در فیلم‌ها و نقش‌های مختلف ببینند و لذت ببرند.
 فیلمسازی در آفساید!
 نیكی كریمی، یكی از ستاره‌های سینما در دهه 70 با كلی نقش خوب و ماندگار است؛ او در دهه‌های 80 و 90 هم نقش‌های خوبی در كارنامه داشت.
 با این حال حركت او به سمت كارگردانی با مستند شروع شد و پس از آن هم به‌تدریج چهار فیلم ساخت؛ یك شب، چند روز بعد، سوت پایان و شیفت شب كه تقریبا ارزش هیچ‌كدام به اندازه نقش‌های قابل اعتنا و كارنامه بازیگری‌اش نیست. هرچند خود كریمی، احتمالا باز هم سراغ فیلمسازی خواهد رفت، اما خیلی‌ها دوست دارند نیكی كریمی را به جای پشت دوربین، جلوی دوربین و به عنوان بازیگر ببینند.