دفاعیات عجیب متهمان در جلسه محاکمه؛
آدم ربایی به دستور ابربدهكار بانكی
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اوایل سال ۹۵ به دنبال شكایت مرد ثروتمندی به نام رضا در دستور كار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. وی به ماموران گفت: دیروز سه مرد كه خودشان را مامور پلیس معرفی كرده بودند پسر 18سالهاش به نام سینا را ربوده و پس از ساعتها شكنجه، رها كردهاند.
وی توضیح داد: وقتی سینا قصد داشت با ماشین مدل بالای من از خانه بیرون برود، سه مرد جوان كه خودشان را مامور پلیس معرفی كرده بودند مقابل پاركینگ راهش را بستند و با تهدید سلاح او را ربودند. آنها پس از كتك زدن و شكنجه پسرم، او را رها كرده و رفتند. بهدنبال شكایت این مرد، پلیس به ردیابی پرداخت و با توجه به اختلاف حسابهای مرد پولدار با یكی از دوستانش، وی را بهعنوان مظنون شناسایی كردند. در بررسیها روشن شد این مرد، یك ابربدهكار بانكی و در زندان است. در حالی كه فرضیه اجیر كردن ماموران قلابی از سوی متهم اقتصادی قوت گرفته بود، پلیس رد سه مرد جوان را یافت و آنها را بازداشت كرد. آنها دیروز در شعبه دهم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یك مستشار پای میز محاكمه ایستادند. در ابتدای این جلسه پسر جوان به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت و گفت: روزی سوار بر ماشین مدل بالای پدرم شده بودم تا به گردش بروم اما سه مرد جوان جلوی راهم را گرفتند. آنها كه خودشان را مأمور معرفی كرده بودند با تهدید سلاح سوار ماشین شدند و مرا به منطقهای خلوت در حاشیه شهر بردند. آنها بهشدت مرا كتك زده و شكنجه كردند. آنجا بود كه فهمیدم آنها اشتباهی مرا به جای پدرم گرفتهاند و میخواهند چك دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی ابربدهكار بانكی كه در دست پدرم بود را پس بگیرند. آنها بعد از چند ساعت شكنجه مرا رها كردند. من از آنها شكایت دارم .
سپس سه متهم كه همگی با قرار وثیقه آزاد بودند به دفاع پرداختند. یكی از آنها گفت: ما از قبل بدهكار بانكی را كه حالا در زندان است، میشناختیم. او حامی مالی تیمهای ورزشی و مرد شناختهشدهای بود. او گفته بود باید چك دو میلیارد و 700 میلیون تومانی را كه در دست مصطفی دارد پس بگیریم و در عوض درصدی از آن پول را به ما بدهد. او مشخصات خودروی مصطفی را به ما داد و ما از روی شماره پلاك ماشین، آدرس خانه مصطفی را پیدا كردیم و مقابل خانه مرد پولدار رفتیم. ما وقتی دیدیم یك نفر سوار ماشین مدل بالا از پاركینگ خارج شد، سراغ او رفتیم و خودمان را مامور معرفی كردیم. اما بعد از اینكه سوار ماشین شدیم متوجه شدیم پسر جوان را به جای پدرش گرفتهایم. ما آدمربایی را قبول نداریم چون به پسر جوان آسیبی نزدیم و پس از چند ساعت او را رهاكردیم.
دو متهم دیگر نیز منكر آدمربایی شدند و گفتند به اشتباه و به جای پدرش، پسر جوان را به دام انداخته بودند.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر كنند.
وی توضیح داد: وقتی سینا قصد داشت با ماشین مدل بالای من از خانه بیرون برود، سه مرد جوان كه خودشان را مامور پلیس معرفی كرده بودند مقابل پاركینگ راهش را بستند و با تهدید سلاح او را ربودند. آنها پس از كتك زدن و شكنجه پسرم، او را رها كرده و رفتند. بهدنبال شكایت این مرد، پلیس به ردیابی پرداخت و با توجه به اختلاف حسابهای مرد پولدار با یكی از دوستانش، وی را بهعنوان مظنون شناسایی كردند. در بررسیها روشن شد این مرد، یك ابربدهكار بانكی و در زندان است. در حالی كه فرضیه اجیر كردن ماموران قلابی از سوی متهم اقتصادی قوت گرفته بود، پلیس رد سه مرد جوان را یافت و آنها را بازداشت كرد. آنها دیروز در شعبه دهم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یك مستشار پای میز محاكمه ایستادند. در ابتدای این جلسه پسر جوان به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت و گفت: روزی سوار بر ماشین مدل بالای پدرم شده بودم تا به گردش بروم اما سه مرد جوان جلوی راهم را گرفتند. آنها كه خودشان را مأمور معرفی كرده بودند با تهدید سلاح سوار ماشین شدند و مرا به منطقهای خلوت در حاشیه شهر بردند. آنها بهشدت مرا كتك زده و شكنجه كردند. آنجا بود كه فهمیدم آنها اشتباهی مرا به جای پدرم گرفتهاند و میخواهند چك دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی ابربدهكار بانكی كه در دست پدرم بود را پس بگیرند. آنها بعد از چند ساعت شكنجه مرا رها كردند. من از آنها شكایت دارم .
سپس سه متهم كه همگی با قرار وثیقه آزاد بودند به دفاع پرداختند. یكی از آنها گفت: ما از قبل بدهكار بانكی را كه حالا در زندان است، میشناختیم. او حامی مالی تیمهای ورزشی و مرد شناختهشدهای بود. او گفته بود باید چك دو میلیارد و 700 میلیون تومانی را كه در دست مصطفی دارد پس بگیریم و در عوض درصدی از آن پول را به ما بدهد. او مشخصات خودروی مصطفی را به ما داد و ما از روی شماره پلاك ماشین، آدرس خانه مصطفی را پیدا كردیم و مقابل خانه مرد پولدار رفتیم. ما وقتی دیدیم یك نفر سوار ماشین مدل بالا از پاركینگ خارج شد، سراغ او رفتیم و خودمان را مامور معرفی كردیم. اما بعد از اینكه سوار ماشین شدیم متوجه شدیم پسر جوان را به جای پدرش گرفتهایم. ما آدمربایی را قبول نداریم چون به پسر جوان آسیبی نزدیم و پس از چند ساعت او را رهاكردیم.
دو متهم دیگر نیز منكر آدمربایی شدند و گفتند به اشتباه و به جای پدرش، پسر جوان را به دام انداخته بودند.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر كنند.