مروری بر كتاب «تختخوابت را مرتب كن»
تجربیات یک فرمانده برای تغییر زندگی
زینب هاشمی
خواندن این مدل كتابها در ظاهر بسیار به حال شما بستگی دارد. گاهی در بدترین شرایط زندگی خود قرار دارید و هر نوع حرف از مقاومت و تلاش برایتان مسخره و بیمعنی به نظر میآید. چون از نظر خودتان بقیه نمیدانند شما چه مسیری را طی و چقدر تا این لحظه تلاش كردهاید و حالا آنها فقط دارند یك مشت حرف را تحویل شما میدهند.
با خودتان فكر میكنید اگر در شرایطی كه دلتان نمیخواهد هیچ حرف امیدواركنندهای بشنوید این كتاب را بخوانید به خودتان میگویید «داره چرت میگه» ولی نكتهای كه در این میان خیلی اهمیت دارد این است كه «آن حرفها چطور به شما گفته شود»، اینكه درد و تلاش شما نادیده گرفته شود و مطلقا فقط حرف از امید و پیش رفتن و خسته نشدن بشنوید، حسی از عدم درك (شدن) را به شما منتقل میكند. حس میكنید به شما به چشم یك فرد تماما ناامید نگاه میكنند، نه كسی كه بعد از سختیهای زیاد حالا فقط كمی باورش را از دست دادهاست ولی هنوز از ته دل برای راهی كه آمده و تلاشی كه كرده ارزش قائل است.
به نوع دیگر كه انگار در تمام دنیا فقط این شما هستید كه به ناامیدی رسیدهاید و نمیتوانید از این مشكل سربلند بیرون بیایید. در اصل نادیده گرفتن واقعیتهای فردی باعث میشود در شرایط ناامیدی هرحرفی از جنگیدن برایتان مسخره به نظر میآید.
چیزی كه در نگاه اول شما را نسبت به خواندن این كتاب دودل میكند و باعث شك میشود این است كه با خودتان میگویید «چه وجه اشتراكی بین من و یكی از دریاسالاران بازنشسته ارتش آمریكا وجود دارد كه حرفهای آن بتواند به من كمك كند؟ حتما كتاب پر از شعارهای مسخره است.»
باید بگویم كه بله! تمام فصلهای كتاب شما را جذب نخواهد كرد. چون در نگاه اول مثالها خیلی شخصی، موقعیت محور و خاص هستند و شما نمیتوانید آنها را با شرایط خودتان مطابقت دهید تا متوجه شوید كه چه نكتهای را باید دریافت كنید.
نكته دیگری كه درمورد این سبك كتابها حائز اهمیت است این كه شما نه میتوانید بگویید این كتاب اصلا به درد من نخورد، چون در موقعیت نوع محیط و جاهای زیادی شما را به فكر واداشته و باعث شده است كه موقعیتها/ مسائل مختلفی از زندگی خود را به یاد بیاورید و تحلیل كنید. نه مطلقا میتوانید بگویید فوقالعاده بود. چون شرایطی را بیان كرده كه شما تا به حال آن را تجربه نكردهاید. پس یا دچار سردرگمی در امتیاز دادن میشوید و سعی میكنید فقط نظرتان در مورد بخشهای دلخواهتان را بگویید یا نه باعث میشود منصفانه نظر بدهید.
برای این باید تاپایان كتاب صبر كنید و به یافتههایی كه از آن داشتهاید خوب فكر كنید. نظر من در مورد این كتاب با توجه به شرایطی كه داشتم یك سردرگمی بود. آیا كتاب واقعا خوب بود یا بیهوده تلاش كردم كه با آن ارتباط برقرار كنم؟
باید بگویم فصل آخر كتاب تردید من را از بین برد. مثل یك خلاصهنویسی عالی باعث شد من به تمام گفتههای كتاب خوب فكركنم. كار را برای این كه بتوانم ارتباط بین نكتههای گفته شده با مسائل شخصی خود را پیدا كنم، راحت كرد.
چیزی كه به نظرم در مورد این سبك كتابها لازم است
گفته شود، یك پایانبندی خوب است. این كه شما بفهمید نتیجه خواندن و فكر كردنهای اینچنینی چیست. چون تلاش كرده شما را با چیزی كه درونتان هست رو به رو و با یك چالش مواجه كند. وقتی این تلاش اثر بخش خواهد بود كه در آخر شما را رها نكند و به شما كمك كند كه چطور میتوانید راه خودتان را پیدا كنید.
ویلیام اچ. مك ریون، ژنرال بازنشسته نیروی دریایی آمریكا در كتاب تختخوابت را مرتب كن، به بیان ده درسی كه در تمرینات نیروی دریایی یاد گرفته، میپردازد؛ «چیزهای كوچكی كه میتوانند زندگیات و شاید دنیا را تغییر دهند.»
موقع خواندن كتاب حتی با ملاحظه حس نفرت و انزجاری كه نسبت به آمریكا و ارتش آن دارید ، صرفا به چشم تجربیات یك فرد نظامی به آن نگاه كنید.
با خودتان فكر میكنید اگر در شرایطی كه دلتان نمیخواهد هیچ حرف امیدواركنندهای بشنوید این كتاب را بخوانید به خودتان میگویید «داره چرت میگه» ولی نكتهای كه در این میان خیلی اهمیت دارد این است كه «آن حرفها چطور به شما گفته شود»، اینكه درد و تلاش شما نادیده گرفته شود و مطلقا فقط حرف از امید و پیش رفتن و خسته نشدن بشنوید، حسی از عدم درك (شدن) را به شما منتقل میكند. حس میكنید به شما به چشم یك فرد تماما ناامید نگاه میكنند، نه كسی كه بعد از سختیهای زیاد حالا فقط كمی باورش را از دست دادهاست ولی هنوز از ته دل برای راهی كه آمده و تلاشی كه كرده ارزش قائل است.
به نوع دیگر كه انگار در تمام دنیا فقط این شما هستید كه به ناامیدی رسیدهاید و نمیتوانید از این مشكل سربلند بیرون بیایید. در اصل نادیده گرفتن واقعیتهای فردی باعث میشود در شرایط ناامیدی هرحرفی از جنگیدن برایتان مسخره به نظر میآید.
چیزی كه در نگاه اول شما را نسبت به خواندن این كتاب دودل میكند و باعث شك میشود این است كه با خودتان میگویید «چه وجه اشتراكی بین من و یكی از دریاسالاران بازنشسته ارتش آمریكا وجود دارد كه حرفهای آن بتواند به من كمك كند؟ حتما كتاب پر از شعارهای مسخره است.»
باید بگویم كه بله! تمام فصلهای كتاب شما را جذب نخواهد كرد. چون در نگاه اول مثالها خیلی شخصی، موقعیت محور و خاص هستند و شما نمیتوانید آنها را با شرایط خودتان مطابقت دهید تا متوجه شوید كه چه نكتهای را باید دریافت كنید.
نكته دیگری كه درمورد این سبك كتابها حائز اهمیت است این كه شما نه میتوانید بگویید این كتاب اصلا به درد من نخورد، چون در موقعیت نوع محیط و جاهای زیادی شما را به فكر واداشته و باعث شده است كه موقعیتها/ مسائل مختلفی از زندگی خود را به یاد بیاورید و تحلیل كنید. نه مطلقا میتوانید بگویید فوقالعاده بود. چون شرایطی را بیان كرده كه شما تا به حال آن را تجربه نكردهاید. پس یا دچار سردرگمی در امتیاز دادن میشوید و سعی میكنید فقط نظرتان در مورد بخشهای دلخواهتان را بگویید یا نه باعث میشود منصفانه نظر بدهید.
برای این باید تاپایان كتاب صبر كنید و به یافتههایی كه از آن داشتهاید خوب فكر كنید. نظر من در مورد این كتاب با توجه به شرایطی كه داشتم یك سردرگمی بود. آیا كتاب واقعا خوب بود یا بیهوده تلاش كردم كه با آن ارتباط برقرار كنم؟
باید بگویم فصل آخر كتاب تردید من را از بین برد. مثل یك خلاصهنویسی عالی باعث شد من به تمام گفتههای كتاب خوب فكركنم. كار را برای این كه بتوانم ارتباط بین نكتههای گفته شده با مسائل شخصی خود را پیدا كنم، راحت كرد.
چیزی كه به نظرم در مورد این سبك كتابها لازم است
گفته شود، یك پایانبندی خوب است. این كه شما بفهمید نتیجه خواندن و فكر كردنهای اینچنینی چیست. چون تلاش كرده شما را با چیزی كه درونتان هست رو به رو و با یك چالش مواجه كند. وقتی این تلاش اثر بخش خواهد بود كه در آخر شما را رها نكند و به شما كمك كند كه چطور میتوانید راه خودتان را پیدا كنید.
ویلیام اچ. مك ریون، ژنرال بازنشسته نیروی دریایی آمریكا در كتاب تختخوابت را مرتب كن، به بیان ده درسی كه در تمرینات نیروی دریایی یاد گرفته، میپردازد؛ «چیزهای كوچكی كه میتوانند زندگیات و شاید دنیا را تغییر دهند.»
موقع خواندن كتاب حتی با ملاحظه حس نفرت و انزجاری كه نسبت به آمریكا و ارتش آن دارید ، صرفا به چشم تجربیات یك فرد نظامی به آن نگاه كنید.