نسخه Pdf

نجاتشان معجزه بود

جزئیات عملیات نجات 4 سرنشین پژو از عمق دره

نجاتشان معجزه بود

صدای جیغ و بازی پسرها در ماشین یك لحظه هم قطع نمی‌شد و دو زن هم كه یكی پشت فرمان نشسته بود و دیگری دركنارش، مشغول گپ‌زدن بودند. چند ثانیه بعد، دیگر از آن شادی و لذت سفر خبری نبود و با كشیده شدن شدید لاستیك ماشین روی زمین، صدای یا خدا و كمك هر چهار نفرشان به آسمان بلند شد. راننده با تمام قدرت پایش را روی ترمز فشار داد و سعی كرد خودرو را روی جاده نگه دارد، اما نشد و بعد از منحرف شدن از جاده با صدای وحشتناكی به دره عمیقی سقوط كرد.

مسافران خودروهای عبوری كه از نزدیك شاهد حادثه بودند، از ماشین پیاده شدند و به سمت دره و محل سقوط پژوی 206 اس دی دویدند. صحنه ترسناكی بود. یكی می‌گفت امكان ندارد كسی از این حادثه جان سالم به‌در ببرد. دیگری با آه و حسرت می‌گفت خدا به داد خانواده‌های‌شان برسد. آن یكی از دیدن عمق دره وحشت كرده بود و می‌گفت حتما همگی تكه‌تكه شده‌اند. یكی دیگر هم به این فكر بود كه راهی پیدا كند و به دره برود تا ببیندكسی زنده مانده است یا نه.
در حالی كه مسافران از بالای جاده به‌دنبال راه‌حلی برای نجات سرنشینان خودروی واژگون شده پژو 206 بودند، یكی از مصدومان به هوش آمد و شماره آتش‌نشانی را گرفت. مجید رمضانی، نجاتگر جمعیت هلال احمر شهرستان تفرش كه در عملیات امداد و نجات سرنشینان پژو 206 حضور داشت، در مورد این حادثه به تپش می‌گوید:« مصدومان خودرو از آتش‌نشانی استان قم درخواست كمك كرده بودند، اما موقعیت تصادف را نمی‌دانستند. تنها نشانی‌ای‌كه بلد بودند، مسیر عبورشان از تفرش به سمت تهران بود. با داشتن همین اطلاعات محدود، آتش‌نشانی قم با پایگاه‌مان در شهرستان تفرش تماس گرفت و آنها را در جریان این حادثه و موقعیت فرضی محل حادثه قرار داد. پایگاه ما، بین دو مرز استان مركزی و قم قرار دارد و در واقع لب مرز هستیم. به‌همین دلیل در زمان اعزام به ماموریت، باید مجوز بین استانی دریافت كنیم.  چون دامنه حوزه استحفاظی بسیار زیاد است، آتش‌نشانی قم از ما تقاضا كرد به‌عنوان كمك، جاده را از محدوه حوزه خودمان تا لب مرز حوزه‌شان، بررسی كنیم و به آنها اطلاع دهیم كه آیا این حادثه در محور آنها رخ داده است یا خیر. بعد از انجام هماهنگی‌های لازم اعزام شدیم. از آنجا كه آتش‌نشانی از ما درخواست كمك كرده بود، به‌جای آمبولانس با خودروی
«ست نجات»(ماشین تخصصی رهاسازی، بالا كشیدن و..) اعزام شدیم. در حال حركت بودیم كه آتش‌نشانی دوباره با پایگاه ما تماس گرفت و اطلاع داد كه خودروهای عبوری تماس گرفته و گفته‌اند در محور تفرش - سلفچگان، قبل از روستای كنده‌رود، خودرویی زیر پل سقوط كرده است. در واقع نشانی همان خودروی واژگون شده بود.»   با اعلام موقعیت جدید محل سانحه، هماهنگی‌های مجدد انجام شد و نجاتگران هلال احمر به سمت محل وقوع سانحه حركت كردند و همزمان با آنها، خودروی آتش‌نشانی قم نیز به محل رسید. رمضانی در مورد وضعیت خودروی سانحه‌دیده می‌گوید: «خودرو چهار سرنشین داشت كه دو زن و دو پسربچه چهار و پنج ساله بودند. ماشین حدود 40 متر از جاده خارج شده و درون رودخانه فصلی 20 متری و میان درختچه‌های‌گز و سنگ‌ها سقوط كرده بود. در مجموع موقعیت بسیار بدی داشت. خودروهای عبوری پیش از رسیدن ما، خانم راننده را كه نسبت به بقیه شرایط بهتری داشت و مشكلش فقط اصابت فرمان ماشین به قسمت سینه‌اش بود، از خودرو خارج كرده بودند، اما سرنشین دیگر شرایط بسیار نامطلوبی داشت و مسافران نتوانسته بودند او را حركت دهند، اما یكی از مسافران، چادر ماشین را سایبان او كرده بود تا آفتاب تند و گرم به صورت سرنشین مصدوم نزند.» این نجاتگر هلال‌احمر تفرش ادامه می‌دهد:« چون با ماشین ست نجات رفته بودیم، امكانات محدودتری نسبت به آمبولانس داشتیم. به همین علت در اولین قدم از اورژانس قم، درخواست كمك كردیم.  تا آمبولانس بیاید، از دوستان آتش‌نشان قم درخواست كردیم تا صحنه را مدیریت كنند و سپس با تیم خودمان سراغ مصدومان رفتیم. برای مصدومی كه شرایط حادی داشت و ضربه به سر، ستون فقرات و دستش وارد شده و دچار شكستگی مچ دست و كتف شده بود، كلارگردن بستیم و پس از آماده‌سازی و بستن او روی لانگ بك‌بورد، از سراشیبی تند او را بالا كشیدیم و كنار جاده آماده نگه داشتیم تا آمبولانس از راه برسد. برای بردن او به بالا و لب جاده، به‌شدت دچار زحمت شدیم، چون شیب تندی وجود داشت و ممكن بود خود ما نیز دچار حادثه شویم. دو كودك دیگر نیز در ماشین بودند كه هر دو دچار ترومای دست و سر و گردن شده بودند.  اقدامات لازم را انجام دادیم و هر چهار مصدوم را به اورژانس تحویل دادیم كه به مركز درمانی قم اعزام شدند.»
رمضانی می‌گوید: «ماشین به منطقه خیلی خطرناكی سقوط كرده بود و وقتی آن را از بالای جاده دیدیم، انتظار داشتیم مصدومان وضعیت بسیار ناگواری داشته باشند، اما حالت پرتاب ماشین به نحوی بود كه به آنها شانس دوباره زنده ماندن را داده بود. خدا با آنها بود كه زنده مانده بودند. وقتی متوجه شدیم زنده هستند، خدا را شكر كردیم.»
ضمیمه قفسه کتاب
تیتر خبرها