آیینهای عاشورایی ایرانیان
«ای فرزندم به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنان بگو، پدرم غریب و دور از وطن و در راه خدا شهید شد او را ندبه كنید و بر او گریه و عزاداری نمایید». میگویند آخرین جمله امام حسین(ع) که خطاب به امام زینالعابدین(ع)، همین جمله بوده است. همین هم شد كه طبق وصیت امام حسین(ع)، از ساعات واپسین همان روز، یعنی غروب روز عاشورا عزاداری برای سید و سالار شهیدان آغاز شد. اما اگر بخواهید بدانید مراسم سوگواری برای امام سوم شیعیان از چه زمانی در ایران مرسوم شد، باید بگوییم كه مستندات تاریخی نشان از این دارند كه «آل بویه» كه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساكن منطقه دیلمان بودند، اولین كسانی بودند كه عزای حسینی را در ایران برپا كردند. كمكم هرشهر با توجه به آداب و سنت و برداشتی كه از این واقعه داشتند برای امام حسین(ع) عزاداری كرد و این شد كه حالا بعضی از شهرها به صورت كاملا خاص و متفاوت از باقی شهرها سوگواری میكنند.
این مراسم كه مخصوص استانهای غربی كشور یعنی استانهای لرستان، كرمانشاه و ایلام است جزو میرات ملی ثبت شده و آیینی است كه مردم این استان در مرگ عزیزانشان انجام میدهند. آیین «گل مالی» كه به زبان لری به آن «خهرّه گیری» میگویند چندین و چند مرحله دارد. یكی از مراسمهایی كه قبل از گل مالی انجام میدهند و بیشتر مخصوص خرمآباد و شهرهای اطراف آن است مراسم «تراش عباس» است كه در این روز كه همان روز هفتم محرم است عزاداران حسینی صورت خود را اصلاح كرده و تمیزترین لباسهایشان را تن كرده و از فردای آن روز شروع به جمع آوری چوب برای برپا كردن آتش روز عاشورا میكنند. خیلیها بهخصوص در فصلهای سرد سال، نذر هیزم برای هیئات عزاداری میكنند. در روز تاسوعا عزاداران خاك نرم و مخصوصی به نام گل باغچاله (گل رس) را تهیه كرده و در میدانهای بزرگ و كوچك كه معمولاً با آجر چینی در جلوی خیمهها و تكیههای شهر درست میشود میریزند و در روز عاشورا این خاك را با گلاب مخلوط كرده و گل روز عاشورا را مهیا میكنند. روز عاشورا عزاداران حسینی برای مراسم «گل افتادن» به خیمهها و تكیههایشان میروند و گلمالی میكنند و مدتی در آفتاب میایستند تا گلها روی لباسهایشان خشك شود. در بروجرد و اطراف این شهر هم زنان در روز عاشورا با یاد حضرت زینب(س) صورت خود را پوشانده و با پای برهنه 40 شمع در دست میگیرند و در این شمعها در 40 منبر عزای حسینی روشن میكنند تا حاجت بگیرند. البته زنان در ایلام مراسم دیگری هم دارند كه به آن «چایینه» میگویند. در این مراسم كسی كه به آن «ملایه» گفته میشود، مداحی میكند و یكی از زنان كفن خونی را وارد مجلس میكند. این كفن خونی بسته به روزی كه این مراسم در آن روز برگزار میشود فرق میكند. مثلا برای هر روز از دهه اول محرم چایینه یكی از شهدای كربلا برگزار میشود. چایینه عباس(ع) در روز نهم و چایینه امام حسین(ع) در روز عاشورا با كمی تفاوت در مراحل و شیوه اجرا برگزار میشود.
نخلگردانی یزدیها
با اینكه با شنیدن نام «نخلگردانی» همهمان یاد درخت خرما میافتیم، اما نخلی كه در روز عاشورا در كویر مركزی ایران گردانده میشود هیچ شباهتی به درخت نخل خرما ندارد و بیشتر شبیه سرو است! درست است كه میگویند پیكر مبارك امام حسین(ع) روی شاخههای درخت نخل به محل دفن ایشان برده شده است، اما سرو هم برای ما ایرانیها سمبل رشادت و آزادگی است. این اتاقك سیاهپوش كه با شالهای رنگارنگ و ابریشمی آراسته شده نماد تابوت سیدالشهداست و قدمتش به دوران صفویه برمیگردد كه در شهرها و آبادیهای اطراف كویر مركزی ایران از جمله شهرهای جنوب خراسان، سمنان، دامغان، خمین، نواحی قم، كاشان، ابیانه، خور و بیابانك، زواره، اردستان و نائین رواج دارد، اما بیشترین و شاخصترین نخلهای ایران در استان یزد دیده میشود. نخل علاوه بر شالهای رنگارنگ و پارچههای گرانقیمت با شمشیر، سپر، كلاهخود، تعدادی فانوس، چراغ لاله یا شمع بزرگ، آینه و چیزهای دیگر تزئین میشود كه هركدام از اینها نمادی از شهدای كربلا هستند. چوب نخل به عنوان پیكر سیدالشهدا(ع)، سیاهپوشكردن نخل نماد پارچه سیاه روی پیکر، شمشیر و نیزه نماد تیرها و نیزههایی كه به جسم مبارك ایشان وارد كردند، سرو نخل نماد قامت علیاكبر(ع)، آینه بهعنوان نور وجود امام حسین(ع)، علمهایی كه به نخل بسته میشود بهعنوان علمدار كربلا، پارچههای زینتی كه بر نخل میبندند سمبل حجله حضرت قاسم(ع)، زنگهایی كه قدیم میبستند نماد زنگ كاروان حسینی، عزادارانی كه نخل را برمیدارند تشییعكنندگان اباعبدا... و سرطوق بالای نخل بهعنوان كاكل علیاكبر(ع) هستند. كسی كه نخل را تزئین میكند، باید مهارت و تجربه این كار را داشته باشد. این فرد را اصطلاحا نخلبند، نخل پیوند، نخلآرا و در بسیاری از مناطق ایران، بابا، بابای نخل یا نخلی میگویند. در روز عاشورا در ساعت مشخصی عمل نخلبرداری آغاز میشود. به این صورت كه كسانی كه از روزهای قبل مشخص كردهاند كه میخواهند نخل بردارند كتف و شانه خود را با پنبه، پشم، كاه، پارچه یا هر جسم نرم دیگری كه درون پارچه بزرگ پیچیده شده باشد، میبندند و زیر نخل میروند. شخصی هم كه عموما سالخورده و از سادات است روی نخل قرار میگیرد و گردانندههای نخل با ذكر «یا حسین» شروع به حركت كرده، مسافت مشخص شده را پیموده و دوباره نخل را به جایگاهی كه از ابتدا در آن قرار داده شده است برمیگردانند. گفته شده یزدیها این عمل را 14 مرتبه به نیت 14 معصوم(ع) تكرار میكنند.
تشتگذاری آذریها
در فرهنگ عاشورایی «آب» نماد چند چیز است. صبر، عزت نفس و فداكاری! مراسم تشتگذاری یكی از آئینهای قدیمی ایرانی است كه با روضه «آب» گره خورده است. این آیین منسوب به شهر اردبیل است كه از دوران صفویه برگزار شده و قدمتی دیرینه دارد. بعدتر ترك زبانهای دیگر شهرها این مراسم را اجرا كردند یا این سنت را با خودشان به شهرهای دیگر بردند. میگویند داستان این تشتگذاری به تشتهای پرآبی برمیگردد كه امام حسین(ع) دستور میدهد بهرغم كمبود آب، مشكهای سپاه حر از این تشتها سیراب شوند، اما تشت و آب از طرفی برای همه نماد مشك سقای كربلاست. در این مراسم كه در 27 ذیالحجه شروع شده و 30 ذیالحجه به پایان میرسد به این صورت كه در مسجد اصلی شهر چند تشتی پر آب قرار داده میشود و مراسم مرثیهخوانی و عزاداری اجرا میشود و در انتهای عزاداری برای تبرك، افراد مقداری از آن آب را مینوشند. تشتهایی كه در این مراسم مورد استفاده قرار میگیرند، گرد و از جنس برنز یا مس است، بعد از عزاداری، ریشسفیدان در هر محله، تشتها را بر دوش حمل كرده و وارد مساجد میشوند. حاضران در مسجد به احترام به پا خواسته و در جلوی آنها دسته سینه زنی با شعار «الدخیل یا اباالفضل» سینه میزنند. پس از آن، ریشسفیدان با دور زدن مسجد، تشتها را در جای مخصوص خود قرار میدهند، بعد تشتها را از آبی كه در كوزهها بر دوششان حمل كردهاند، پر و عزارداران را سیراب میكنند.
چغچغهزنی انجدانیها
این مراسم مخصوص مردم انجدان یكی از روستاهای استان مركزی است كه قدمتی 1500 ساله دارد. تاریخچه «چغچه زنی» به زمانی برمیگردد كه وقتی مردم این روستا خبر شهادت امام حسین(ع) را میشوند از شدت غم با سنگ بر سر خود میزنند. كمكم با گذشت زمان سنگ جای خود را به چغچغه میدهد و به جای اینكه به سر كوبیده شد به یكدیگر كوبیده میشوند. چغچغه دو جسم چوبی خراطی شده هستند كه با برخوردشان به یكدیگر صدایی محزون تولید میشود. دو تا سه محله دارد كه هر كدام در روز نهم محرم در محله خودشان عزاداری كرده در روز عاشورا در محلی دور هم جمع شده و یك گروه سه تا چهار هزار نفری را تشكیل میدهند و عزاداری میكنند. در این رسم قدیمی، یكمرشد نوحههای خاصی را خوانده و مردم در پاسخ به آن همراه با اشك، چغچغه میزنند. شیوه اجرای این آیین به این شكل است كه عزاداران یكبار با نوای نوحه خوان به جلو خم شده، چغچغه را در مقابل زانو به هم میزنند، سپس بلند شده و آن را بر بالای سر دوباره بر هم میكوبند.
بیلزنی خوسفیها
قدمت این مراسم به بیش از 300 سال برمیگردد كه مردم شهر خوسف در استان خراسان جنوبی كه اكثرا كشاورز هستند، هر ساله ظهر عاشورا برپایش میكنند. این مراسم شبیهسازی شده حركت طایفه بنی سعد به سمت كربلا و مواجه شدنشان با پیكرهای مطهر شهدا و مراسم دفن آنان است. در این آیین هر یك از كشاورزان خوسفی بعد از اقامه نماز ظهر و عصر بیل به دست، به صورت دستههای 15 نفره گرد هم ایستاده و بیلهایشان را به سمت آسمان میگیرند و تیغه بیلها را یكدیگر میزنند و همزمان با این حركت یكصدا میگویند «حیدرعلی» یا «یا علی». مردم این شهر معتقدند بیلهایی كه در این مراسم مورد استفاده قرار میگیرند متبرك بوده و برای رزق و روزی و محصولات كشاورزیشان خیر و بركت میآورد. البته در كنار این مراسم مراسم نخل گردانی هم انجام میشود و گهوارههای كوچكی كه نماد گهواره حضرت علیاصغر(ع) است هم روی دست مردم حمل شده و به صورت نمادین پیكر ایشان تشییع میشود.
شهرها حسینی میشوند
در ایام ماه محرم در سراسر ایران شهرها و استانهای مختلف همگی آیینهای خاص خود را دارند.
دمامزنی بوشهریها كه گاهی با سنجزنی همراه است و كار بسیار سختی است و نوای بسیار بسیار محزونی دارد، تعزیههای با شكوه و بیمانند اصفهان و خوانسار كه انصافا نمونهاش را در هیچ جای كشور نمیشود دید.
گردآمدن هزاران عزادار در حسینیه اعظم زنجان و آن مراسم بی آلایش و بیریا، آیین مشعل گردانی در مناطق مركزی و جنوبی ایران كه با قدمت 500 ساله نشان از ورود امام حسین(ع) و یارانش به سرزمین كربلا دارد یا مراسم پولكه گردانی كه در آن پارچههای نفتآلود توسط زنجیری به هم وصل شده و روشن و چرخانده میشود كه نماد حركت مختار و خونخواهیاش است یا شام غریبانهای خاص حرم امام رضا(ع) همه و همه نشان از این دارد كه ایرانیان از دیرباز دل در گرو اباعبدا... و یاران ایشان داشتهاند.
طوقبندان شاهرودیها
«روز یا عباس یا عباس» پنجمین روز ماه محرم برای اهالی شاهرود است كه مراسم «طوقبندان» هم در همین روز برگزار میشود. این نشانه یا همان طوق از سه قسمت پایه چوبی، بدنه فلزی سینی مانند مشبك به شكل قلب و زبانه فولادی به عرض تقریبی 10 سانتیمتر و طول یك متر تشكیل میشود كه سیاهپوش كردنش در این روز به عهده سادات یا پیرغلامان اباعبدا... است و به باور اهالی شاهرود نماد علم بیرق علمدار كربلاست. پس از پوشاندن پارچههای سیاه و سبز بر تن طوق، ساعت 4 بعد از ظهر، عدهای از بزرگان تكیهها در حالی كه اشعار محتشم كاشانی را زمزمه میكنند، در جلوی دیگر عزاداران به حركت در میآیند؛ در مقابل دسته عزاداری بیرق سفیدی توسط یكی از خادمان تكیه بازار حمل میشود. این بیرق به حضرت عباس(ع) منتسب بوده و رنگ سفید نشان از حركت حضرت به سمت شط فرات و آوردن آب داشته و این پیام را میرساند كه قصد جنگ ندارد. بزرگترین و سنگینترین طوق شاهرود «طوق علی بابا» است كه بنابراعتقاد مردم اگر بر زمین بیفتند باید در همان مكان قربانی داده شود وگرنه برای حملكنندهاش اتفاقات ناگواری خواهد افتاد.