كتابی كمتر خوانده شده!
مریم طیبی
اگر بنا بر نقد مدرنیته باشد چه قلمی شیواتر و رساتر از قلم نادر ابراهیمی. «تكثیــــر تاســـــــفبرانگیز پدربزرگ» كتاب كمتر خوانده شده نادر ابراهیمی، كتابی جذاب با نگاهی هشداردهنده به سیطره «دانش تجربی بشری» در عصر سوم علم است.
داستان حول رابطه پدربزرگی با دو نوه خود میچرخد. پدربزرگ مردی مهربان و سر زنده است كه نوههایش از او با عشق نگهداری میكنند. خانوادهای كه شرایط مالی خوبی دارند و رابطه بینآنها صمیمی و محترمانه است.
همه چیز بسیار خوب است تا اینكه پدربزرگ مریض میشود و به بیمارستان میرود. در این میان جهان
در حال تجربه بیبدیل پیشرفتهای علمی است و به آن میبالد.
نوهها برای اولین بار به پیشنهاد دكتری محقق كه روشهای نوینی را در علم پزشكی به وجود آورده است، سرخود برای درمان پدربزرگ تصمیم میگیرند و در این نقطه است كه رابطه آنها با پدربزرگ، قدم در مسیری متفاوت میگذارد؛ مسیری كه علم جدید برای آنها به ارمغان آورده است با نتیجهای غریب از انتظار همگان.
نادر ابراهیمی در قالب داستانی گیرا و در
عین حال منتقدانه نتیجه اعتماد كامل به علم و عدم محدودیت كاربرد آن را به تصویر كشیده است. آنچه این كتاب را جذاب میكند علاوه بر شخصیتپردازی صحیح كه به واسطه آن تفكرات مختلف درباره علم بازگو میشود و خواننده در جریان فراز و فرودهای این اندیشهها قرار میگیرد، سبك و قلم نادر ابراهیمی است كه به سادگی و به دور از همه قیل وقالهای فلسفی به خواننده گوشزد میكند قدرت علم برای ایجاد تغییر و اصلاح در طبیعت فریبنده است: «دردهایتان را ببرید پیش یاكوب! ببرید پیش همان الدنگی كه گمان میكند دارد دنیا را از نو میسازد؛ كه ارواح پدرانشان خیال میكند هر تبدیلی نوسازی است و اصلاح كردن است و بهبود بخشیدن. ابله آن قدر شعور ندارد بفهمد آن تغییری به راستی تغییر منطقی است كه اصل را نگه دارد و بعد تغییر بدهد... هیچ گاوآهنی، هرقدر كه بتواند عمیق زیر و رو كند، هرگز مركز زمین را شخم نخواهد زد. »
«تكثیر تاسفبرانگیز پدربزرگ» اثر نادر ابراهیمی را نشر روزبهان منتشر كرده و خواننده میتواند در آن با ادبیات حكمت كه ویژه قلم نادر ابراهیمی است روبهرو شود و نگاه این نویسنده را به موضوعات اجتماعی و علمی
مرور كند.
داستان حول رابطه پدربزرگی با دو نوه خود میچرخد. پدربزرگ مردی مهربان و سر زنده است كه نوههایش از او با عشق نگهداری میكنند. خانوادهای كه شرایط مالی خوبی دارند و رابطه بینآنها صمیمی و محترمانه است.
همه چیز بسیار خوب است تا اینكه پدربزرگ مریض میشود و به بیمارستان میرود. در این میان جهان
در حال تجربه بیبدیل پیشرفتهای علمی است و به آن میبالد.
نوهها برای اولین بار به پیشنهاد دكتری محقق كه روشهای نوینی را در علم پزشكی به وجود آورده است، سرخود برای درمان پدربزرگ تصمیم میگیرند و در این نقطه است كه رابطه آنها با پدربزرگ، قدم در مسیری متفاوت میگذارد؛ مسیری كه علم جدید برای آنها به ارمغان آورده است با نتیجهای غریب از انتظار همگان.
نادر ابراهیمی در قالب داستانی گیرا و در
عین حال منتقدانه نتیجه اعتماد كامل به علم و عدم محدودیت كاربرد آن را به تصویر كشیده است. آنچه این كتاب را جذاب میكند علاوه بر شخصیتپردازی صحیح كه به واسطه آن تفكرات مختلف درباره علم بازگو میشود و خواننده در جریان فراز و فرودهای این اندیشهها قرار میگیرد، سبك و قلم نادر ابراهیمی است كه به سادگی و به دور از همه قیل وقالهای فلسفی به خواننده گوشزد میكند قدرت علم برای ایجاد تغییر و اصلاح در طبیعت فریبنده است: «دردهایتان را ببرید پیش یاكوب! ببرید پیش همان الدنگی كه گمان میكند دارد دنیا را از نو میسازد؛ كه ارواح پدرانشان خیال میكند هر تبدیلی نوسازی است و اصلاح كردن است و بهبود بخشیدن. ابله آن قدر شعور ندارد بفهمد آن تغییری به راستی تغییر منطقی است كه اصل را نگه دارد و بعد تغییر بدهد... هیچ گاوآهنی، هرقدر كه بتواند عمیق زیر و رو كند، هرگز مركز زمین را شخم نخواهد زد. »
«تكثیر تاسفبرانگیز پدربزرگ» اثر نادر ابراهیمی را نشر روزبهان منتشر كرده و خواننده میتواند در آن با ادبیات حكمت كه ویژه قلم نادر ابراهیمی است روبهرو شود و نگاه این نویسنده را به موضوعات اجتماعی و علمی
مرور كند.