بساز و بفروش

بساز و بفروش


 افشیــــن عــلــیـــار، سریال‌های شبكه‌های نمـــایش خــــانــگی را بنگــاه‌های اقتصـــادی دانست. او به جام‌جم گفت: سریال‌های شبكه خانگی در وهله نخست تبدیل به بنگاه‌های اقصادی شده است. به همین دلیل این سریال‌ها از نظر محتوایی نمی‌توانند اثر
مهم و قابل اعتنایی باشند. اساسا محتوا كم‌ارزش‌ترین بخش این تولیدات هستند، مضاف بر این‌كه طرح‌های اولیه این سریال‌ها از شبكه‌های تركیه‌ای كپی می‌شود. با یك نگاه اجمالی به روند سریال‌سازی در شبكه خانگی به این موضوع پی می‌بریم كه مضمون‌های این سریال‌ها فرسنگ‌ها با جامعه امروزی ما مغایرت دارد یا این‌كه موضوعات انتخاب شده بنا به دلایل خاصی انتخاب می‌شوند.
او افزود: سرمایه‌گذار و تهیه‌كننده این سریال‌ها معمولا به دنبال پول‌های كلان هستند و برایشان مهم نیست كه محتوای سریال برای جامعه تا چه اندازه مخرب است. این روزها سریال مانكن به كارگردانی حسین سهیلی‌زاده در بخش سریال شبكه خانگی عرضه می‌شود. سریالی تین‌ایجر پسند كه با هدف بساز و بفروش ساخته شده است. اساسا سریالی مثل مانكن به مخاطب خودش كه بیشتر جوانان هستند، نكته‌ای قابل اهمیت برای ارائه ندارد و نمی‌تواند مفهوم فقر و بدبختی و ازدواج غیرمرسوم را به مخاطبش تفهیم كند. در اینجا مساله مهم این است كه چرا كارگردانان ما می‌خواهند به مخاطب رفتار غیرعرف را یاد بدهند. مثلا مهران مدیری در سریال هیولا و حالا سهیلی‌زاده در مانكن به مخاطب جوان گوشزد می‌كنند كه ازدواج یك پسر جوان با یك زن میانسال هیچ منعی ندارد. نكته قابل توجه این است كه كارگردانان ما نمی‌توانند راهكار به مخاطب جوان خود نشان بدهد، اما به‌راحتی از تابوها عبور می‌كنند.
علیار سریال‌های این شبكه را فاقد پرداخت منطقی دانست و توضیح داد: این سریال‌ها شروع جذابی دارند، اما بعد از چند قسمت، دیگر توان قصه‌گویی را ندارند، به طور مثال در مانكن این‌كه چرا یك مرد زن دار باید با یك دختر به مهمانی برود یا چرا یك دختر برای رهایی از آوارگی باید به یك مرد عجیب و غریب پناه ببرد معلوم نیست! این سریال‌های در ناكجاآباد مانده‌اند و نمی‌توانند با در نظر گرفتن مسائل روان‌شناختی، جامعه را نقد كنند. كارگردانانی كه در شبكه خانگی سریال می‌سازند اساسا از خط قرمزهای صداوسیما فرار كرده‌اند و این نكته حائز اهمیتی برای آنها محسوب می‌شود. روند ساختاری این‌گونه از سریال‌ها بسیار آسان است و اساسا هیچ‌گونه پرداخت منطقی در این سریال‌ها یافت نمی‌شود. بیشتر این سریال‌ها با هدف سودجویی از مخاطب ساخته می‌شوند، زندگی اشرافی، ماشین‌های گرانقیمت و خانه‌های مجلل از یك سو و زندگی‌های نافرجام و طلاق و خیانت مهم‌ترین نكات این سریال‌هاست كه این نكات قطعا از سریال‌های ماهواره‌ای
بهره‌گیری می‌شود.
او افزود: همان‌طور كه گفته شد تفاوت ساخت سریال در شبكه خانگی در موازات سریال‌های صدا و سیما در این است كه كارگردان به‌راحتی می‌تواند از خط قرمزها عبور كند. برای مثال در سریال‌های صدا و سیما نمی‌شود به طور صریح خیانت را نشان داد یا نوع پوشش‌ها براساس مد روز باشد، اما در شبكه خانگی همه چیز مهیاست تا كارگردان یك سریال تین‌ایجر‌پسند مثل عاشقانه و ممنوعه بسازد. اساسا در این سریال‌ها خبری از سبك درست زندگی كردن براساس چارچوب‌های خاص نیست، هسته مركزی این سریال‌ها زن و شوهرهایی هستند كه از لحاظ عاطفی به مشكل خوردند و شوهر حتما باید خیانت كند تا آن سریال مخاطب بیشتری جذب كند!
علیار  تاكید كرد: سریال عاشقانه، رقص روی شیشه و ممنوعه با این هدف و نگرش ساخته شدند و هیچ‌كدام از این سریال‌ها نتوانستند با یك فرجام و امیدواری به پایان برسند. به نوعی امیدواری و هدف در این سریال‌ها دیده نمی‌شود و در پایان به دلیل مشكلات فرامتنی، بازیگر قهر می‌كند و سریال روند دیگری پیش می‌گیرد! انگار تنها نكته‌ای كه مهم نیست مطالبات مخاطب است.