«تپش» از کاهش سن مجرمان سایبری گزارش می دهد
سن‌های پایین هوش‌های بالا
حتی اگر خوش‌مان هم نیاید و به پر قبای‌مان بربخورد، باید قبول‌كنیم سن ارتكاب جرم در میان مجرمان پایین آمده است. یعنی اگر میان مجرمان، دختران كم سن و سال یا پسرانی دیدیم كه هنوز صدای‌شان دو رگه یا پشت لب‌شان سبز نشده بود، اصلا نباید تعجب‌كنیم. میلاد و پویا دو نوجوانی بودند كه هر دو به‌خاطر رویایی خام و كودكانه در سن كم، مرتكب كلاهبرداری شدند.
لیلا حسین زاده / تپش
داشتن یك درآمد مستقل آن‌قدر حس خوب و لذت بخشی داشت كه فكر و ذهن میلاد را درگیر خود كند. اگر خودش منبع درآمدی داشت، دیگر مجبور نبود از پدرش پول بخواهد. 18 سالش بیشتر نبود. در این سن، تازه دوره دبیرستانش را تمام كرده بود و
هیچ تجربه و مهارتی هم نداشت كه با اتكای به آن، در جایی مشغول به كار شود.
همیشه دیده بود برخی كانال‌های تلگرامی با تبلیغاتی كه می‌گیرند، درآمدهای آن‌چنانی دارند. كمی فكر كرد... . به شرایط خودش و هم‌سن و سال‌هایش فکر کرد. در مدرسه كه بود، هم خودش و هم دوستانش، دست به هركاری می‌زدند تا سوالات امتحانی را پیدا كنند. با خودش فكر كرد اگر بتواند كانالی بزند و بعد هم بتواند سوالات امتحانی را پیدا كند و آن را در كانالش قرار دهد، نانش در روغن می‌افتد و در مدت كوتاهی می‌تواند پول دندانگیری به جیب بزند.
درآمد نامشروع
با فروش سوالات امتحانی
هر چه فكر كرد، نتوانست راهی برای پیدا كردن سوالات واقعی آزمون پیدا كند. بهترین و كم دردسرترین راهی كه به فكرش رسید، منتشر كردن سوالات تقلبی بود كه هم پولش را به جیب می‌زد و هم گیر پلیس نمی‌افتاد. با همین فكر، كانال تلگرامی راه‌اندازی و برای خودش هم تبلیغات كرد. در مدت كوتاهی، اعضای كانالش را به میزان نسبتا قابل قبولی رساند و بعد از آن اعلام كرد اگر كسی سوالات امتحانی نهایی را می‌خواهد، باید 30 هزار تومان به شماره حساب او واریز كند تا سوالات پایه نهم و دوازدهم را برایش بفرستد.
مخاطبانی كه دنبال سوالات امتحانی بودند، از خدا خواسته 30 هزار تومان به شماره حساب میلاد واریز كردند و منتظر ماندند تا او سوالات را ارسال‌كند. 42 روز تمام میلاد این بازی را با مخاطبان كانال تلگرامی خود ادامه داد و پس از آن گوشی خود را خاموش كرد تا دیگر كسی به او دسترسی نداشته باشد.
در حالی‌كه میلاد سر افراد زیادی كلاه گذاشته بود و از خوشحالی واریز پول‌های بی‌زبان به حسابش سر از پا نمی‌شناخت، اما نماینده حقوقی اداره آموزش‌و پرورش استان خراسان رضوی كه در جریان فعالیت‌های كانال تلگرامی میلاد قرار گرفته بود، به پلیس فتای استان خراسان رضوی مراجعه كرد و موضوع را با آنها در میان گذاشت.
پلیس فتا با توجه به حساسیت موضوع و شكایت نماینده حقوقی آموزش و پرورش، كانال میلاد را زیر نظرگرفت و هویت صاحب كانال مشخص شد. سپس حساب بانكی او را بررسی كردند و معلوم شد او از ده‌ها نفر كلاهبرداری كرده، اما مالباختگان چون تصور می‌كردند 30 هزار تومان ارزش پیگیری قضایی ندارد، از شكایت خود صرف نظر كرده بودند.
پلیس اما بنا به وظیفه ذاتی خود، كلاهبرداری میلاد را پیگیری و در نهایت او را دستگیر كرد. میلاد در اعترافات خود گفت همدست دیگری نیز در تهران دارد كه او نیز دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد. میلاد در حالی دستگیر شد كه گروه دیگری هم در یكی از استان‌های شمالی كشوركلاهی به گشادی 90 میلیون تومان بر سر درس نخوان‌ها گذاشته بودند. این كلاهبرداران كوچك هم به سرنوشت میلاد گرفتار و توسط پلیس دستگیر شدند.
رویای پولدار شدن پسر 14 ساله
جولان افسار گسیخته سایت‌های صیغه یابی در فضای مجازی، پویا را هم وسوسه كرد تا در
14 سالگی قدم به راهی بگذارد كه نباید. طمع پول در آوردن در سن كم، همان بلایی را سر پویا آورد كه سر میلاد آمد.
وقتی می‌دید سایت‌های همسریابی، دوستیابی و صیغه‌یابی مثل قارچ‌های سمی از زمین سبز شده‌اند و كاربران‌شان، بی‌حساب و كتاب به صاحبان سایت‌ها، پول بی‌زبان پرداخت می‌كنند و از طرفی تصور می کرد كسی هم روی كارشان نظارت ندارد، او هم به سرش زد تا از این راه پول كسب كند.
بعد از این‌كه صفحه جعلی صیغه‌یابی را ساخت، این بار باید كاری می‌كرد تا طعمه‌هایش به دام او بیفتند. ربات صیغه‌یابی را در فضای مجازی منتشر كرد و خیلی‌ها با نصب آن، ورود به صفحه صیغه‌یابی و پرداخت مبلغی به عنوان حق عضویت، در دام پویا گرفتار شدند.
مردان و پسران بی‌خبر از همه جا وارد صفحه شده و اطلاعات بانكی خود را وارد آن صفحه جعلی كردند. پویا هم كه حالا شماره حساب و رمز ورود را در اختیار داشت، وارد حساب‌های بانكی‌شان می‌شد و هر چقدر دلش می‌خواست، از حساب آنان برداشت می‌كرد.
برخی از كاربران كه متوجه برداشت‌های
غیر قانونی از حساب بانكی‌شان شده بودند، به پلیس فتای همدان مراجعه و شكایت خود را طرح كردند و گفتند 2000 تومان به حساب بانكی صاحب سایت واریز كردند، اما در ادامه متوجه كسر مبلغ از حساب خود شدند.
با ثبت شكایت و تشكیل پرونده، دستگیری پویای نوجوان در دستور كار پلیس فتا قرار گرفت، آن‌هم در شرایطی كه پسرك غرق در
لذت بردن از پول‌هایی بود كه از حساب كاربران خود برداشت كرده بود.
با انجام اقدامات فنی و پلیسی، پویا بالاخره به دام پلیس افتاد. مثل اغلب متهمان، ابتدا همه چیز را انكار كرد، اما وقتی پلیس مدارك كلاهبرداری اش را روبه‌رویش گذاشت به جرم خودش اعتراف كرد.
هیچ تجربه و مهارتی هم نداشت كه با اتكای به آن، در جایی مشغول به كار شود.
همیشه دیده بود برخی كانال‌های تلگرامی با تبلیغاتی كه می‌گیرند، درآمدهای آن‌چنانی دارند. كمی فكر كرد... . به شرایط خودش و هم‌سن و سال‌هایش فکر کرد. در مدرسه كه بود، هم خودش و هم دوستانش، دست به هركاری می‌زدند تا سوالات امتحانی را پیدا كنند. با خودش فكر كرد اگر بتواند كانالی بزند و بعد هم بتواند سوالات امتحانی را پیدا كند و آن را در كانالش قرار دهد، نانش در روغن می‌افتد و در مدت كوتاهی می‌تواند پول دندانگیری به جیب بزند.
درآمد نامشروع
با فروش سوالات امتحانی
هر چه فكر كرد، نتوانست راهی برای پیدا كردن سوالات واقعی آزمون پیدا كند. بهترین و كم دردسرترین راهی كه به فكرش رسید، منتشر كردن سوالات تقلبی بود كه هم پولش را به جیب می‌زد و هم گیر پلیس نمی‌افتاد. با همین فكر، كانال تلگرامی راه‌اندازی و برای خودش هم تبلیغات كرد. در مدت كوتاهی، اعضای كانالش را به میزان نسبتا قابل قبولی رساند و بعد از آن اعلام كرد اگر كسی سوالات امتحانی نهایی را می‌خواهد، باید 30 هزار تومان به شماره حساب او واریز كند تا سوالات پایه نهم و دوازدهم را برایش بفرستد.
مخاطبانی كه دنبال سوالات امتحانی بودند، از خدا خواسته 30 هزار تومان به شماره حساب میلاد واریز كردند و منتظر ماندند تا او سوالات را ارسال‌كند. 42 روز تمام میلاد این بازی را با مخاطبان كانال تلگرامی خود ادامه داد و پس از آن گوشی خود را خاموش كرد تا دیگر كسی به او دسترسی نداشته باشد.
در حالی‌كه میلاد سر افراد زیادی كلاه گذاشته بود و از خوشحالی واریز پول‌های بی‌زبان به حسابش سر از پا نمی‌شناخت، اما نماینده حقوقی اداره آموزش‌و پرورش استان خراسان رضوی كه در جریان فعالیت‌های كانال تلگرامی میلاد قرار گرفته بود، به پلیس فتای استان خراسان رضوی مراجعه كرد و موضوع را با آنها در میان گذاشت.
پلیس فتا با توجه به حساسیت موضوع و شكایت نماینده حقوقی آموزش و پرورش، كانال میلاد را زیر نظرگرفت و هویت صاحب كانال مشخص شد. سپس حساب بانكی او را بررسی كردند و معلوم شد او از ده‌ها نفر كلاهبرداری كرده، اما مالباختگان چون تصور می‌كردند 30 هزار تومان ارزش پیگیری قضایی ندارد، از شكایت خود صرف نظر كرده بودند.
پلیس اما بنا به وظیفه ذاتی خود، كلاهبرداری میلاد را پیگیری و در نهایت او را دستگیر كرد. میلاد در اعترافات خود گفت همدست دیگری نیز در تهران دارد كه او نیز دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد. میلاد در حالی دستگیر شد كه گروه دیگری هم در یكی از استان‌های شمالی كشوركلاهی به گشادی 90 میلیون تومان بر سر درس نخوان‌ها گذاشته بودند. این كلاهبرداران كوچك هم به سرنوشت میلاد گرفتار و توسط پلیس دستگیر شدند.
رویای پولدار شدن پسر 14 ساله
جولان افسار گسیخته سایت‌های صیغه یابی در فضای مجازی، پویا را هم وسوسه كرد تا در
14 سالگی قدم به راهی بگذارد كه نباید. طمع پول در آوردن در سن كم، همان بلایی را سر پویا آورد كه سر میلاد آمد.
وقتی می‌دید سایت‌های همسریابی، دوستیابی و صیغه‌یابی مثل قارچ‌های سمی از زمین سبز شده‌اند و كاربران‌شان، بی‌حساب و كتاب به صاحبان سایت‌ها، پول بی‌زبان پرداخت می‌كنند و از طرفی تصور می کرد كسی هم روی كارشان نظارت ندارد، او هم به سرش زد تا از این راه پول كسب كند.
بعد از این‌كه صفحه جعلی صیغه‌یابی را ساخت، این بار باید كاری می‌كرد تا طعمه‌هایش به دام او بیفتند. ربات صیغه‌یابی را در فضای مجازی منتشر كرد و خیلی‌ها با نصب آن، ورود به صفحه صیغه‌یابی و پرداخت مبلغی به عنوان حق عضویت، در دام پویا گرفتار شدند.
مردان و پسران بی‌خبر از همه جا وارد صفحه شده و اطلاعات بانكی خود را وارد آن صفحه جعلی كردند. پویا هم كه حالا شماره حساب و رمز ورود را در اختیار داشت، وارد حساب‌های بانكی‌شان می‌شد و هر چقدر دلش می‌خواست، از حساب آنان برداشت می‌كرد.
برخی از كاربران كه متوجه برداشت‌های
غیر قانونی از حساب بانكی‌شان شده بودند، به پلیس فتای همدان مراجعه و شكایت خود را طرح كردند و گفتند 2000 تومان به حساب بانكی صاحب سایت واریز كردند، اما در ادامه متوجه كسر مبلغ از حساب خود شدند.
با ثبت شكایت و تشكیل پرونده، دستگیری پویای نوجوان در دستور كار پلیس فتا قرار گرفت، آن‌هم در شرایطی كه پسرك غرق در
لذت بردن از پول‌هایی بود كه از حساب كاربران خود برداشت كرده بود.
با انجام اقدامات فنی و پلیسی، پویا بالاخره به دام پلیس افتاد. مثل اغلب متهمان، ابتدا همه چیز را انكار كرد، اما وقتی پلیس مدارك كلاهبرداری اش را روبه‌رویش گذاشت به جرم خودش اعتراف كرد.
