میرزای دل‌رحم  یا میرزای منطقی؟

میرزای دل‌رحم یا میرزای منطقی؟


برای شکست نهضت جنگل علل زیادی را برمی‌شمرند، از جمله به دل رحم بودن میرزا، ضعف مدیریتی او و نفوذ افراد ناصالح به درون نهضت اشاره می‌کنند. فتح‌ا... کشاورز در این باره اما نظر دیگری دارد. به اعتقاد او نهضت جنگل بر اساس معادلات جهانی باید از بین می‌رفت اما در عین حال بروز و ظهورش تاثیرگذار بوده و عقیم نمانده است.
تحلیل این پژوهشگر درباره شکست نهضت جنگل از این قرار است: میرزا انسانی والا با پایبندی قوی به اصول و احکام اسلامی و انسانی بود، به همین دلیل از این که افرادی را بدون محاکمه در دادگاه صالح مجازات کنند، پرهیز می‌کرد. او آدمی است که سلاح به دست می‌گیرد، پشت توپ و سلاح‌های جنگی می‌نشیند و با دشمن می‌جنگد. آدم خیلی رئوف که نمی‌تواند به کسی تیر بزند. به‌ نظر من میرزا منطقی است، نه احساساتی و بین این دو فرق زیادی وجود دارد.                                                                           
میرزا معتقد بود نباید خون ناحقی ریخته شود و حتی خون یک آدم مجرم را هم نمی‌شود با روش غلط ریخت. میرزا همواره از این که با نیروهای داخلی درگیر شود پرهیز داشت، در حالی که دشمن خارجی را می‌کشت و به این کار افتخار هم می‌کرد. او معتقد بود سربازهای ایرانی هموطن او هستند، هموطنی که سرزمین و وطنش مورد تجاوز خارجی قرار گرفته است و با او منافع مشترک دارد و او را به زور به جنگ با برادرش آورده‌اند! میرزا اتفاقا چندین بار چوب این طرز فکرش را خورد. به این شکل که در درگیری‌ها، چند بار به عده‌ای از مأموران دولت اعتماد کرد و آنها به او ضربه زدند! با این همه گمان نمی‌کنم از این که اجازه نمی‌دهد عناصر فریب‌خورده را سریع اعدام کنند، پشیمان شده باشد. در واقع خیلی از آنها را می‌آورد و نصیحتشان و بعد آزادشان می‌کرد.
متأسفانه اسناد و مدارک باقیمانده از نهضت جنگل، آن‌قدرها زیاد و دقیق نیستند که بشود خیلی راحت آسیب‌شناسی و قضاوت کرد. میرزا اگر خیلی احساساتی بود، زن و زندگی را پشت سر نمی‌گذاشت و اشک زن و مادر و خواهرزاده‌ای که بسیار به او علاقه داشت، از رفتن منصرفش می‌کرد، در حالی که میرزا حتی یک بار هم نسبت به درستی راهی که انتخاب کرده بود، شک نکرد و چیزی هم نتوانست او را متزلزل کند.
از نظر مدیریتی، میرزا انسان بسیار پخته و باجنبه‌ای بود و می‌توانست افراد مختلف با گرایش‌های گوناگون را دور خودش جمع کند. جذب افراد مختلف با سلیقه‌ها و افکار گوناگون حول یک محور مشترک، کار هر کسی نیست و توان مدیریتی بالایی می‌خواهد. اگر نهضت جنگل به نتیجه نرسید، دلیلش ضعف میرزا نیست.
همان‌طور که در قضیه عاشورا هم کسی نمی‌تواند به حضرت حسین بن علی(ع) و کسانی که در رکاب ایشان جنگیدند، نسبت ضعف بدهد. امام حرکتی را بر حسب تکلیف شروع کردند و برایشان مهم نبود که نتیجه چه خواهد شد. میرزا هم می‌خواست با تجاوز خارجی و بی‌کفایتی حکومت داخلی بجنگد و برایش مهم نیست که تلاشش به نتیجه برسد یا نرسد. او برای خود تکلیفی قائل است و سعی می‌کند آن را به شایسته‌ترین نحو انجام بدهد. از این گذشته، من ابدا فکر نمی‌کنم نهضت جنگل به نتیجه نرسید، بلکه آثار و برکات فراوان داشت و در تاریخ معاصر ما منشا حرکت‌های ارزشمندی شد. جنگلی‌ها واقعا خدمت کردند. مطمئن باشید حتی اگر تمام مردم کشور هم به نهضت جنگل می‌پیوستند، معادلات جهانی به این نتیجه رسیده بود که این نهضت باید از بین برود و می‌رفت. مهم این است که خون پاک شهدای نهضت جنگل تأثیر خود را بر جریان‌های بعدی گذاشت.