فواد صفاریانپور از برنامهسازی در تلویزیون میگوید:
كپیبرداری درست اتفاق خوبی است
برنامهسازی برای تلویزیون از زمانهای دور تاكنون با چالشها و سختیهایی مواجه بوده است كه موفقیت در این سختیها و چالشها باعث وجه تمایز هركدام از این برنامهها با یكدیگر میشود؛ برنامههایی كه گاه با طرح و ایدههایی جدید و با خطر بالاتری روی آنتن میروند و برنامههایی كه با كپیبرداری از برنامههای خارجی سعی در جا شدن در دل مخاطبان را دارند كه گاهی با نتیجه عكس مواجه میشوند. در همین خصوص و در پی مرور این برنامههایی كه تلاش در الگوبرداری از برنامههای مختلف خارجی دارند با فواد صفاریانپور، برنامهساز و كارگردان با سابقه تلویزیون كه آثاری مختلفی را روی آنتن تلویزیون برده است به گفتوگو نشستیم كه در ادامه میخوانید.
ساخت یك برنامه تلویزیونی چه چالشها و سختیهایی دارد؟
مهمترین مساله در ساخت یك برنامه سفارش دهنده یا همان خود تلویزیون است. گاهی اوقات سفارشها، سفارشهای غلطی است و گاهی اوقات برداشت برنامهساز از سفارش اشتباه است، بنابراین همه این موارد در كنار هم احتمال باخت یك برنامه را زیاد میكند. از موارد دیگر میتوان به كمبود بودجه اشاره كرد كه روز به روز بدتر میشود، زمانی هم كه بودجه نباشد برنامهساز به مشاركت تن میدهد و اگر سلیقه درستی را در پی نداشته باشد، ویران كننده میشود.
برنامهسازان حال حاضر تلویزیون را در چه سطحی میبینید؟ در این سختیهای برنامهسازی، برنامهسازها چه میزان نقش دارند؟
تربیت نشدن نیروهای خوب برای تلویزیون یكی از مهمترین بحثهاست و ما در این سالها میبینیم برنامهسازهایی به تلویزیون اضافه میشوند، اما كاربلد نیستند. علت این است كه افراد به ترتیب بالا نمیآیند و دوست دارند یكشبه راه هزارساله را بروند. این برنامهسازان نمیدانند برنامهسازی بسیار كار سختی است و از اهمیت اصول آن بی خبرند، به همین دلیل سطح برنامهسازی رو به افول میرود.
بسیاری از برنامهسازان ما ریسك برنامهسازی را نمیپذیرند و به همین دلیل به كپیبرداری از برنامههایی كه نمونه خارجی دارند، روی میآورند. نظرتان چیست؟
مشخصههای برنامههای تلویزیون در كل جهان فرمت مشخصی دارند. به نظر من اگر كسی بتواند به خوبی از برنامهای كپی كند، بسیار هم اتفاق خوبی است. باید در پرانتز این نكته را هم بگویم كه مبدع تلویزیون ما نبودهایم و مبدعین آن خیلی سال قبلتر از ما بوده اند و ما به همان میزان عقبتر هستیم. من ترجیح میدهم برنامهسازهای ما كپی خوبی بكنند و در نهایت از این كپی یاد بگیرد كه بتوانند خلق كند. یكی از مسائلی كه در هنر وجود دارد همین است كه بسیاری از هنرمندان با كپیبرداری شروع میكنند و پس از آن به خلق یك برنامه مشغول میشوند. من با كپیبرداری خوب مشكلی ندارم، اما به شرطی كه كپی درستی باشد.
چگونه است كه برنامهای مانند عصر جدید با این كه كپیبرداری میشود با بازخوردهای خوبی در بین مخاطبان مواجه میشود و برعكس آن، برنامههایی ساخته میشود كه كپی آن كیفیت قابل توجهی ندارد؟
طبیعی است كه احسان علیخانی یك برنامهساز خوب و با تجربه است كه به ترتیب و پله به پله بالا آمده است. او از گزارشگری در برنامه «پسرایرونی» كارش را شروع كرد و پلهپله به موفقیت رسید. در عین حال میتوان گفت احسان علیخانی گروه بسیار خوبی دارد كه سالهاست با همدیگر كار و پیشرفت میكنند. طبیعی است زمانی كه این تیم و مدیرش كه احسان علیخانی است پروژهای را به دست میگیرد، حتی اگر كپی هم باشد نزدیك به واقعیت است و حتی شبیهسازیهایی را هم در كار به وجود میآورد كه سبك ایرانی هم در آن وجود داشته باشد. اگر برنامهای را میبینیم كه كپی است اما به خوبی به ثمر ننشسته است، باید مستقیم سراغ برنامهساز و مدیر آن برویم. هربرنامهای كه موفق شده مدیر فهیم و خوبی پشت آن نشسته است.
با رزومهای كه از شما موجود است، زیاد اهل كپیبرداری از برنامههایی كه ما به ازای خارجی دارد، نیستید و بیشتر به دنبال خلق آثار هستید، شما چرا كپی را انتخاب نمیكنید و ریسك ساخت برنامهای جدید را به جان میخرید؟
من برنامهسازی را دوست دارم، چون نمیتوانم دائم مشغول به ساخت یك برنامه باشم و این تنوع طلبی و خلق شدنهای نو برایم بسیار جذاب است و نمیخواهم برنامه هایم شبیه برنامههای دیگر باشد. از زمانی كه تصمیم گرفتم تهیه كنندگی نكنم و به كارگردانی مشغول باشم، میبینم سلیقه تهیه كننده در برنامه سنگینی میكند كه در نهایت باعث جدایی من از گروهها میشود. برایم فرمولهای دم دستی جذاب نیست و ترجیح میدهم اتفاقات جدید را تجربه كنم.تلاش میكنم زمانی كه به ایده میرسم با تیم ایده پرداز آن را پرورش دهم تا تبدیل به یك كالای جدید شود.
در حال حاضر شاهد كپیبرداری از برنامههای موفق داخلی مانند ماه عسل نیز هستیم. نظر شما در مورد این كپیبرداریها چیست؟
این موازی كاری یا كپی كاری كاملا ناتوانی برنامهسازها را میرساند و من هیچ علت دیگری برای آن سراغ ندارم. این كه یك برنامه موفق میشود و ما بخواهیم از نمونه داخلی آن مجدد بسازیم بسیار كار اشتباهی است. در این سالها شاهد بودهایم كه برنامه موفقی در یكی از شبكهها بوده است كه آنقدر به تكرار افتاده است به ریزش مخاطب افتاده و تمام شده است. برنامهسازی مثل ساخت یك فیلم سینمایی نیست كه یك بار باشد و تمام شود، شما در هرقسمت برنامه باید شعبده خاص خود را داشته باشید.
به نظر شما برای یك برنامهساز كپیبرداری میتواند جذابتر باشد یا ایده پردازی؟
از نظر من خلق و نو كردن بسیار جذاب است و لحظه لذت بخش برایم زمانی است كه حاصل ایده خودم را روی آنتن تلویزیون میبینیم.
به عنوان سوال پایانی؛ قصد ساخت برنامه جدیدی را ندارید؟
در حال حاضر مشغول به ساخت یك برنامه تلویزیونی هستم كه ممكن است مشابهی در شبكه خارجی داشته باشد، اما در ایران سالها پیش نمونه مشابه این برنامه ساخته شده است كه باید بگویم این برنامه كپی و تقلید از این برنامه نیست بلكه كپی شیوه است. نام این برنامه تلویزیونی برنامه «شاغول» است كه به زودی از شبكه سه پخش
خواهد شد.
مهمترین مساله در ساخت یك برنامه سفارش دهنده یا همان خود تلویزیون است. گاهی اوقات سفارشها، سفارشهای غلطی است و گاهی اوقات برداشت برنامهساز از سفارش اشتباه است، بنابراین همه این موارد در كنار هم احتمال باخت یك برنامه را زیاد میكند. از موارد دیگر میتوان به كمبود بودجه اشاره كرد كه روز به روز بدتر میشود، زمانی هم كه بودجه نباشد برنامهساز به مشاركت تن میدهد و اگر سلیقه درستی را در پی نداشته باشد، ویران كننده میشود.
برنامهسازان حال حاضر تلویزیون را در چه سطحی میبینید؟ در این سختیهای برنامهسازی، برنامهسازها چه میزان نقش دارند؟
تربیت نشدن نیروهای خوب برای تلویزیون یكی از مهمترین بحثهاست و ما در این سالها میبینیم برنامهسازهایی به تلویزیون اضافه میشوند، اما كاربلد نیستند. علت این است كه افراد به ترتیب بالا نمیآیند و دوست دارند یكشبه راه هزارساله را بروند. این برنامهسازان نمیدانند برنامهسازی بسیار كار سختی است و از اهمیت اصول آن بی خبرند، به همین دلیل سطح برنامهسازی رو به افول میرود.
بسیاری از برنامهسازان ما ریسك برنامهسازی را نمیپذیرند و به همین دلیل به كپیبرداری از برنامههایی كه نمونه خارجی دارند، روی میآورند. نظرتان چیست؟
مشخصههای برنامههای تلویزیون در كل جهان فرمت مشخصی دارند. به نظر من اگر كسی بتواند به خوبی از برنامهای كپی كند، بسیار هم اتفاق خوبی است. باید در پرانتز این نكته را هم بگویم كه مبدع تلویزیون ما نبودهایم و مبدعین آن خیلی سال قبلتر از ما بوده اند و ما به همان میزان عقبتر هستیم. من ترجیح میدهم برنامهسازهای ما كپی خوبی بكنند و در نهایت از این كپی یاد بگیرد كه بتوانند خلق كند. یكی از مسائلی كه در هنر وجود دارد همین است كه بسیاری از هنرمندان با كپیبرداری شروع میكنند و پس از آن به خلق یك برنامه مشغول میشوند. من با كپیبرداری خوب مشكلی ندارم، اما به شرطی كه كپی درستی باشد.
چگونه است كه برنامهای مانند عصر جدید با این كه كپیبرداری میشود با بازخوردهای خوبی در بین مخاطبان مواجه میشود و برعكس آن، برنامههایی ساخته میشود كه كپی آن كیفیت قابل توجهی ندارد؟
طبیعی است كه احسان علیخانی یك برنامهساز خوب و با تجربه است كه به ترتیب و پله به پله بالا آمده است. او از گزارشگری در برنامه «پسرایرونی» كارش را شروع كرد و پلهپله به موفقیت رسید. در عین حال میتوان گفت احسان علیخانی گروه بسیار خوبی دارد كه سالهاست با همدیگر كار و پیشرفت میكنند. طبیعی است زمانی كه این تیم و مدیرش كه احسان علیخانی است پروژهای را به دست میگیرد، حتی اگر كپی هم باشد نزدیك به واقعیت است و حتی شبیهسازیهایی را هم در كار به وجود میآورد كه سبك ایرانی هم در آن وجود داشته باشد. اگر برنامهای را میبینیم كه كپی است اما به خوبی به ثمر ننشسته است، باید مستقیم سراغ برنامهساز و مدیر آن برویم. هربرنامهای كه موفق شده مدیر فهیم و خوبی پشت آن نشسته است.
با رزومهای كه از شما موجود است، زیاد اهل كپیبرداری از برنامههایی كه ما به ازای خارجی دارد، نیستید و بیشتر به دنبال خلق آثار هستید، شما چرا كپی را انتخاب نمیكنید و ریسك ساخت برنامهای جدید را به جان میخرید؟
من برنامهسازی را دوست دارم، چون نمیتوانم دائم مشغول به ساخت یك برنامه باشم و این تنوع طلبی و خلق شدنهای نو برایم بسیار جذاب است و نمیخواهم برنامه هایم شبیه برنامههای دیگر باشد. از زمانی كه تصمیم گرفتم تهیه كنندگی نكنم و به كارگردانی مشغول باشم، میبینم سلیقه تهیه كننده در برنامه سنگینی میكند كه در نهایت باعث جدایی من از گروهها میشود. برایم فرمولهای دم دستی جذاب نیست و ترجیح میدهم اتفاقات جدید را تجربه كنم.تلاش میكنم زمانی كه به ایده میرسم با تیم ایده پرداز آن را پرورش دهم تا تبدیل به یك كالای جدید شود.
در حال حاضر شاهد كپیبرداری از برنامههای موفق داخلی مانند ماه عسل نیز هستیم. نظر شما در مورد این كپیبرداریها چیست؟
این موازی كاری یا كپی كاری كاملا ناتوانی برنامهسازها را میرساند و من هیچ علت دیگری برای آن سراغ ندارم. این كه یك برنامه موفق میشود و ما بخواهیم از نمونه داخلی آن مجدد بسازیم بسیار كار اشتباهی است. در این سالها شاهد بودهایم كه برنامه موفقی در یكی از شبكهها بوده است كه آنقدر به تكرار افتاده است به ریزش مخاطب افتاده و تمام شده است. برنامهسازی مثل ساخت یك فیلم سینمایی نیست كه یك بار باشد و تمام شود، شما در هرقسمت برنامه باید شعبده خاص خود را داشته باشید.
به نظر شما برای یك برنامهساز كپیبرداری میتواند جذابتر باشد یا ایده پردازی؟
از نظر من خلق و نو كردن بسیار جذاب است و لحظه لذت بخش برایم زمانی است كه حاصل ایده خودم را روی آنتن تلویزیون میبینیم.
به عنوان سوال پایانی؛ قصد ساخت برنامه جدیدی را ندارید؟
در حال حاضر مشغول به ساخت یك برنامه تلویزیونی هستم كه ممكن است مشابهی در شبكه خارجی داشته باشد، اما در ایران سالها پیش نمونه مشابه این برنامه ساخته شده است كه باید بگویم این برنامه كپی و تقلید از این برنامه نیست بلكه كپی شیوه است. نام این برنامه تلویزیونی برنامه «شاغول» است كه به زودی از شبكه سه پخش
خواهد شد.