نسخه Pdf

ســاخت ایـــران

مرور چند برنامه تلویزیونی که با فرهنگ عمومی مردم کشورمان تطابق زیادی دارد

ســاخت ایـــران

با وجود ساخت برنامه‌های تلویزیونی كه كپی‌برداری یا الهام گرفته از برنامه‌های خارجی هستند در این چند سال اخیر برنامه‌هایی هم ساخته شده كه اتفاقا كاملا مطابق با فرهنگ جامعه و خانواده‌های ایرانی طراحی و به اجرا درآمده‌اند. فارغ از برنامه‌های كارشناسی، تخصصی و جدی كه در هر صورت موضوع و قاعده آن بر اساس حال و هوا، عرف و سبك و سیاق داخلی است و همیشه روال بر همین منوال بوده؛ اما برخی از برنامه‌ها هستند كه ماهیت آن سرگرمی بوده، ولی با سبك و سیاق داخلی طراحی شده‌اند. از این دست برنامه‌های با محوریت سرگرمی؛ اما بومی بسیار ساخته شده كه البته برخی از آنها موفق و برخی دیگر ناموفق بوده‌اند. در این گزارش به چهار برنامه‌ای كه موفق بوده‌اند و مخاطب‌های خوبی را جذب كرده‌اند اشاره خواهیم كرد تا ببینید با كمی فكر، خلاقیت، اعتماد به نفس و... می‌توان برنامه‌هایی ساخت، بدون آن‌كه نیاز باشد حتی الهامی از برنامه‌های موفق جهانی گرفت به این امید كه بتوان مخاطب‌ها را مجاب به تماشا كرد.

خانه ما 
هفت فصل است كه مجموعه «خانه ما» ساخته شده و هر فصل آن با سه خانواده از شهرهای مختلف مانند تهران، تبریز، اهواز، رشت و... بوده. مسابقه‌ای كاملا خانوادگی آن هم با فرهنگ و رنگ و بوی جامعه ایرانی - اسلامی به تهیه‌كنندگی حسین افشار و كارگردانی احسان عمادی. 
همین نزدیك بودن این خانواده‌ها با واقعیت جامعه آن هم در شهرهای بزرگ و مختلف موجب شده است ببینده آن را درك كرده و در آن حالت‌هایی از تمارض، خشكی، غلو و... نیز نبیند. از دیگر مزیت‌های این برنامه در انتخاب درست خانواده‌هایی است كه توانسته‌اند در مقابل دوربین به‌خوبی حضور داشته باشند و با هم ارتباط بگیرند. خانواده‌هایی كه ببینده اگر شباهت‌هایی از آن درخانواده خود نبیند در خانواده‌های اطرافیان خود خواهد دید.
برای همین موجب شده تا بیننده با آن ارتباط برقرار كند. مخصوصا كه هدف و موضوع اصلی این مسابقه رقابت بین خانواده‌ها برای انجام صرفه‌جویی در زندگی است. چون در سال‌های اخیر شاهد آن هستیم كه مصرف‌گرایی از عوارض زندگی مدرن شده و سرانه مصرف در خانواده‌های ایرانی در مقایسه با آمارهای جهانی به دلایل گوناگون بالاست و چنین برنامه‌هایی می‌تواند كمك كند تا خانواده‌ها با صرفه‌جویی‌های درست، آگاهی لازم را به دست آورده و در خانه آن را به كار گیرند.
آموزشی كه شاید هیچ برنامه آموزشی و كارشناسی نتواند آن را به‌خوبی برگزاری یك مسابقه كه خانواده‌ها در آن حضور دارند، منتقل كند؛ به طوری كه عوامل ساخت این مجموعه نیز بر این باورند هیچ كار تلویزیونی تا 
به این حد به زندگی عادی مردم نزدیك نشده، اما در خانه ما با كمترین دخل و تصرف، بی‌واسطه‌ترین ارتباط با زندگی مردم برقرار شده است. 

دورت بگردم ایران 
سفر كردن یكی از لذتبخش‌ترین تفریحاتی است كه با هیجان، سختی، لذت، تجربه و... همراه است. برنامه‌هایی كه در این زمینه چه داخلی و چه خارجی تهیه شده است معمولا به این صورت بوده كه شخصی كوله‌ای پشت خود انداخته و تجربیات سفر خود را بیان می‌كند. 
این نوع برنامه‌ها عموما طوری نیست كه خانواده‌ها به خصوص كودكان و نوجوانان 
دور هم جمع شوند و این برنامه را ببینند؛ اما دورت بگردم ایران با ورود خانواده‌ها و فرزندان‌شان در سفر باعث شد تا برنامه‌ای ساخته شود كه اتفاقا مخاطب‌های آن خانواده‌ها باشند. 
حسن حبیب‌زاده، تهیه‌كننده و كارگردان این مجموعه با اشاره به این‌كه بسیاری از خانواده‌ها معمولا تصور می‌كنند زمانی كه فرزندی وارد زندگی‌شان شد تا زمانی كه كوچك است، نمی‌توان سفر كرد یا اگر قرار باشد سفری انجام گیرد این تفكر را دارند كه آن سفر با دشواری‌هایی همراه خواهد بود این برنامه را استارت زد؛ چون اعتقاد داشت با كمی تغییر زاویه دید و توجه به اهمیت كسب تجربه سفر حتی در كودكی، باعث خواهد شد تا سفر كردن با فرزندان كوچك هم جزو تجربه‌ای به حساب آید و باید آن را به‌دست آورد. 
برای همین می‌توان این برنامه را اتفاق جدیدی در برنامه‌سازی داخلی عنوان كرد كه با نگاهی ایرانی - اسلامی در خانواده‌ها ساخته شده است. 

محله گل و بلبل 
عمو پورنگ در دوره‌ای وارد اجرای برنامه‌های كودك و نوجوان شد كه برخی از برنامه‌های كودك تلاش می‌كردند با كپی‌برداری از برنامه‌های كودك خارجی، كودكان را پای برنامه‌های خود نگه دارند. اما عموپورنگ با علم به این‌كه باید برنامه‌ها با توجه به فضا و حال و هوای خانواده‌ها و كودكان ایرانی طراحی، ساخته و پرداخته شود، در این عرصه ورود كرد. برای همین هم داریوش فرضیایی یا همان عموپورنگ خیلی سریع در میان خانواده‌ها و كودكان جا باز كرد و توانست فضای ایرانی و روحیات و اخلاق خانواده‌ها را در مقابل قاب تلویزیون بیاورد.  برنامه «محله گل و بلبل» به كارگردانی احمد درویش علی‌پور نیز از جمله برنامه‌هایی است كه عموپورنگ به‌خوبی توانست آن را با بیننده‌های بسیار در میان كودكان و نوجوانان به یك برنامه موفق بدل كند؛ بدون آن‌كه نیاز ببیند كپی یا الهامی از برنامه‌های كودك خارجی داشته باشد. حتی این برنامه به‌خوبی توانست یادآور برنامه‌ای نوستالژی به نام «محله برو و بیا» باشد.
محله گل و بلبل و ماجراهایش كه در یك محله خیالی دارای خانه‌، خیابان، كوچه‌، مغازه‌ و شخصیت‌های مختلف می‌گذرد از سال 94 تا سال 98 پخش شد؛ برنامه‌ای كه اتفاقا مورد استقبال بسیار قرار گرفت و برای همین هم چهار سال متوالی به ساخت و پخش خود ادامه داد. 

​​​​​​​كتاب‌باز 
همه می‌دانیم سرانه مطالعه در كشور پایین است و حتی در برخی موارد جای نگرانی دارد كه چرا مردم ما كتاب نمی‌خوانند یا چرا كمتر زمان خود را صرف مطالعه می‌كنند؟ این در حالی است كه در بسیاری از كشورهای پیشرفته بخشی از زندگی روزانه آنها به مطالعه می‌گذرد. 
همین موضوع باعث می‌شود بسیاری از برنامه‌سازان نه‌تنها به سراغ كپی‎برداری از برنامه‌های خارجی كه در حوزه كتاب و كتابخوانی است، نروند؛ بلكه سراغ ساخت برنامه‌ای بومی و داخلی در این زمینه نرفتند، چون به این باور رسیدند آنهایی هم كه برای ساخت چنین برنامه‌هایی ورود كرده‌اند با استقبال خاصی مواجه نشده‌اند، چون دایره كسانی كه كتابخوان هستند در كشور محدود است. 
با وجود این نمی‌توان منكر آن شد برنامه كتاب‌باز كه از شبكه نسیم پخش می‌شود جزو برنامه‌های موفقی است كه اتفاقا با توجه به همین فضای كتاب‌نخوان بودن جامعه ساخته و طراحی شده است؛ به‌طوری كه حتی فصل به فصل آن كه جلو می‌رود پخته‌تر، كامل‌تر و بهتر نیز می‌شود. 
برنامه كتاب‌باز به یك برنامه شاخص تلویزیونی بدل شده كه هم مخاطبانش را پیدا كرده است و هم كتابخوان‌ها را نیز بین مخاطب‌های خود حفظ كرده. محمدرضا رضائیان به عنوان كارگردان و تهیه‌كننده به همراه سروش صحت به عنوان مجری و مهمان‌هایی كه اتفاقا اكثر آنها نام‌آشنا هستند موجب شده است تا نه تنها مخاطب‌های كتابخوان بلكه مخاطب‌هایی كه از كتاب به دور هستند هم پای این برنامه بنشینند و این كاملا به موضوعی برمی‌گردد كه عوامل سازنده آن توانسته‌اند به‌خوبی مخاطب ایرانی را درك و برای این افراد برنامه‌ای بومی و متناسب با فرهنگ و حال و هوای آنها بسازند. 


ضمیمه قفسه کتاب
تیتر خبرها